خرید ارزان مبانی نظری عملکرد شناختی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

عملکرد شناختی مقدمه ابعاد عملکرد شناختی هوش حافظه حافظهی کوتاه مدت یا حافظهی فعال حافظهی درازمدت 1) حافظهی رویدادی (حافظهی بصری) 2) حافظهی معنایی (حافظهی کلامی) 3) حافظهی روندی جدول 1-2. الگوی خبرپردازی یادگیری حافظه نوروآناتومی حافظه توجه پایههای عصب شناختی توجه منابع فارسی منابع لاتین عملکرد شناختی مقدمه شناخت در درجهی اول به چیزهایی مثل حافظه، توانایی یادگیری اطلاعات جدید، گفتار، خواندن و درک مطلب اشاره دارد. در اغلب افراد سالم مغز قادر به یادگیری مهارتهای جدید در هر یک از حوزههای ویژه، در دوران کودکی است در واقع عوامل گوناگون از جمله پیری و بیماری در طول زمان بر عملکردهای شناختی تاثیر میگذارد و در نتیجه منجر به از دست دادن حافظه و غیره میشود. عملکردهای شناختی اشاره به توانایی فرد در پردازش افکار دارد و مهمترین حوزههای شناختی در ارزیابیهای عصب روانشناختی شامل هوش، حافظه، توجه، حافظهی کاری، عملکردهای اجرایی، ادراک، زبان و سرعت پردازش اطلاعات میباشد (ری، کسل، اگوستینا، 2009 به نقل از بدیع، 1390). تعریف و ویژگی ها عملکرد شناختی مجموعه فرایند فکری است که به درک و آگاهی از تفکرات و ایدهها میانجامد. این مجموعه شامل تمام جنبههای ادراک، تفکر، استدلال و به یاد آوردن میباشد (جیمز، 2014). عملکرد شناختی ضعیف با چگونگی یادگیری رویدادی گرانبار، ظرفیت حافظهی کوتاه مدت، کاهش سطح هوشیاری و توجه منحره شده ارتباط دارد (مورتن، هوستراپ، هرتز و بونده، 2010). ریزون (1988) مطرح کرده افرادی که مرتکب نارسایی شناختی میشوند، تمرکز حافظهی محدودی دارند. محققان نشان دادند که انواع نارسایی شناختی مانند نارسایی حافظه، حواسپرتی و اشتباه کردن، رابطهی مثبت و معنادار با استعداد خستگی شغلی علیالخصوص خرده مقیاسهای پاسخ عاطفی، ادراک زمان و بیقراری دارند؛ بنابراین میتوان گفت که عواطف نامطبوع، احساس بیقراری و ملالت با توانایی افراد در تمرکز و انجام دادن تکالیف روزمره تداخل پیدا میکند. اختلالات شناختی از جمله مشکلات افراد دچار اختلالات یادگیری توصیف شده است. با توجه به اینکه نارسانویسی بخشی از اختلالات یادگیری را دربر میگیرد، احتمالاً با تغییرات قابل ملاحظه در حافظه، هوش، ادراک، فراشناخت، یادآوری، حل مساله و سایر تواناییهای شناختی همراه است. ابعاد عملکرد شناختی عملکرد شناختی شامل ابعاد مختلفی میباشد. این ابعاد هر یک محتوای بسیار بزرگی از مطالب را دربر میگیرد. بنابراین شناخت هر یک به نوبهی خود حائز اهمیت بوده و نیازمند مطالعهی دقیق میباشد. هوش و ابعاد آن، حافظه و انواع مختلف آن و توجه و نوروآناتومی مربوط به آن از ابعاد بسیار مهمی هستند که عملکرد شناختی یک فرد را تحت تاثیر قرار میدهند. بدون تردید نقش در فرایند انجام وظیفهی هر یک از ابعاد زیر میتواند عملکرد شناختی فرد را پایین آورده و موجب کارآیی کم فرد در موقعیتهای نیازمند عملکرد بالا میباشد. هوش یکی از بحث برانگیزترین پدیدههای روانی است که هنوز ماهیت آن تا حدود زیادی ناشناخته است. با وجود کوششهای گستردهی روانشناسان، هنوز هیچ تعریف دقیق و روشنی که همگان بر آن توافق داشته باشد، ارائه نشده است. آلفرد بینه که نخستین آزمون هوشی را پدید آورد اعتقاد داشت که هوش شامل تواناییهایی مانند استدلال، تخیل، بینش، قضاوت و سازگاری است. نظریهپردازان دیگر معتقد بودند که هوش فقط شامل سه توانایی شناختی مهم است: تفکر انتزاعی، یادگیری و حل مساله (بندک، جائوک، سامر، آرنداسی و نیبوئر، 2014). با وجود این برخی دیگر اعتقاد دارند که این سه توانایی نمود تنها یک توانایی زیربنایی هستند که عامل عمومی یا g نامیده میشود. علاوه بر روانشناسان افراد عادی نیز دیدگاههای ارزشمندی دربارهی هوش دارند. نتایج یک زمینهیابی نشان داد که افراد عادی سه رفتار را با هوش معادل میدانند: حل مسالهی علمی، یعنی استدلال منطقی، دیدن جنبههای مختلف مساله و داشتن ذهن باز، توانایی کلامی، یعنی مهارت در صحبت کردن و مهارت در خواندن مطالب؛ و هوش اجتماعی، یعنی تیزبینی، پذیرش اشتباهات و توجه به دنیای اطراف. این تواناییها در بسیاری از نظریههای مهم هوشی دیده میشوند و آزمونهای هوشی نیز آنها را میسنجند. علت اختلاف نظر بر سر ماهیت هوش این است که هوش مشاهدهپذیر نیست. هوش سازهای است که نظریهپردازان و آزمونسازان پدید آوردهاند تا به کمک آن رفتارهای هوشمندانه را تبیین کنند. به سخن دیگر، آنها همهی رفتارهای هوشمندانه را ناشی از وجود پدیدهای به نام هوش میدانند. نظریههای هوشی جدید که بر استعارهی جغرافیایی مبتنیاند تلاش میکنند تواناییهای عمدهی هوشی را شناسایی کنند. این تواناییها، عوامل نام دارند و تصور میشود که زیربنای گستردهای از رفتارهای هوشمندانه هستند. اساس این رویکرد آن بود که نمرات آزمونهای مختلف تواناییهای ذهنی با یکدیگر همبستگی مثبت داشتند، یعنی کسی که در یک آزمون عملکرد خوبی داشت، احتمالاً در آزمون دیگر نیز از عملکرد مطلوبی برخوردار بود و برعکس (واتانابه و همکاران، 2014). هاوارد گاردنر در سال 1933 نظریهی چندگانهی هوش را ارائه داده که در آن نه یک توانایی ذهنی زیربنایی یا عمومی (g) هوش، بلکه چند هوش وجود دارد. او یادآور میشود که هر هوش نه «چیز» یا وضعیتی معین در مغز، بلکه توان بالقوهای است که حضورش به گونههای فکری متناسب با موقعیت خاص در شخص میدان میدهد. گاردنر هفت نوع هوش که مستقل از یکدیگرند را مطرح کرد. 1) هوش زبانی 2) هوش موسیقایی 3) هوش منطقی- ریاضی 4) هوش فضایی 5) هوش تنی- حرکتی 6) هوش درون فردی و 7) هوش میان فردی (اتکینسون و همکاران1983، ترجمهی براهنی و همکاران، 1385).
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانلود فایل های تخصصی | پاورپوینت| تحقیق| مقاله| نمونه سوال| فرمول| پیشینه دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید