خرید ارزان نقش معلم در شکوفایى خلاقیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

آموزش و پرورش خلاقیت در چند دهه اخیر پژوهش هاى بسیارى در زمینه خلاقیت انجام شده است. پژوهش هاى انجام شده در زمینه آموزش خلاقیت، عموماً به این نتیجه رسیده است که خلاقیت را هم مى توان آموزش و هم پرورش داد.3 تورنس مى نویسد: طى پانزده سال تجربه در مطالعه و آموزش تفکر خلاق، شواهدى دیده ام که نشان مى دهد خلاقیت را مى توان آموزش داد. فلدهوسن و همکارانش مى گویند: پاسخ به این سوال که «آیا مى توان خلاقیت را آموزش داد؟» مثبت است. آنان روش هاى جالبى براى آموزش خلاقیت ارائه مى دهند.4 تحقیقات نشان داده است که تمام انسان ها داراى قوّه خلاقیت هستند؛برخى در یک زمینه داراى خلاقیت بیش تر و برخى در زمینه اى دیگر. خلاقیت مى تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین، باید محیط و فضاى مساعدى براى رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد. کارل راجرز در این زمینه مى نویسد: «روشن است که خلاقیت را نمى توان با فشار ایجاد کرد، بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. همان گونه که زارع نمى تواند جوانه را از دانه بیرون بیاورد، اما مى تواند شرایط مناسبى براى رشد دانه فراهم آورد. در مورد خلاقیت هم همین شرایط صادق است. باید زمینه اى مساعد براى رشد و توسعه خلاقیت فرزندان و دانش آموزان فراهم آورد. از جمله تجربیات من در روان شناسى این است که مى توان با فراهم کردن امنیت روانى و آزادى، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش داد.»[5 روشن است که هر کسى ممکن است در زمینه اى خاص خلاقیت داشته باشد. از هر کسى در هر زمینه نمى توان انتظار خلاقیت و ابتکار داشت. باید این بسترها و علایق و زمینه ها را شناسایى کرده و زمینه رشد آن ها را فراهم نمود. ویژگى هاى افراد خلاق روان شناسان ویژگى هاى افراد خلاق را مورد بررسى و مطالعه قرار داده اند. در پژوهش هایى که توسط استینر (1965) و بارون (1969) و بارباراکلارک (1979) صورت گرفته، صفت هاى ذیل به عنوان ویژگى هاى افراد خلاق، که عموماً برخوردار از آن هستند، بیان شده است: ـ داراى گنجایش ذهنى و فکرى زیادى هستند (تیزهوش تر از دیگراننند)؛ ـ علاقه آن ها به مسائل علمى، هنرى، فرهنگى و اجتماعى بیش تر و دامنه اطلاعات آن ها در این زمینه وسیع تر است؛ ـ درباره مسائل انتزاعى، در مقایسه با مسائل عینى و ملموس، بهتر و عمیق تر مى اندیشند؛ ـ دوست دارند که در مباحثه عقیده خود را بیان کنند، ولى اصرارى به تحمیل عقاید خود ندارند؛ ـ انعطاف پذیرند و بیانشان داراى طنز است؛ ـ علاقه به سوال و پرسش دارند و بسیار کنجکاوند؛ ـ محافظه کار نیستند و بیش تر ریسک پذیرند؛ ـ علاقه هاى متنوع و فراوانى دارند و داراى فرایندهاى غیرمتعارف فکرى هستند؛ ـ در فکر و عمل از اصالت و نوآورى بیش ترى برخوردارند؛ ـ داراى زندگى تخیلى بوده و درگیرى بیش ترى با رویاهاى خیالى دارند؛ ـ استقلال طلب بوده و دوست ندارند که از راه و روش زندگى دیگران پیروى کنند؛ ـ اعتماد به نفس خوبى دارند و در مقابل ناکامى ها کم تر دلسرد و مایوس مى شوند؛ ـ از معیارها، رسوم و ارزش هاى اجتماعى، که به نظرشان قابل قبول نیستند، کم تر پیروى کرده و بیش تر متکى به قضاوت شخصى خود هستند؛ ـ در رابطه با دیگران رُک و صریح و درست کارند؛ ـ به مسائل فلسفى همچون مذهب، ارزش ها، معنى زندگى و این قبیل امور توجه مى کنند؛ ـ بر غرایز خود تسلط بیش ترى داشته، شخصیت رشد یافته ترى دارند و کم تر داراى اختلال روحى و روانى مى شوند؛ ـ داراى حافظه اى قوى بوده و به جزئیات مسائل توجه دقیق دارند. توانایى انجام کارهاى پیچیده را نیز دارند.6 معلم و شیوه هاى پرورش تفکر اخلاق تعلیم و تربیت به یک معنا عبارت است از رشد قوّه قضاوت صحیح در افراد. تقلید از دیگران یا پیروى از تمایلات و عادات، سبب رکود فکرى و عجز او در برابر مسائل و مشکلات است. امروزه جامعه نیازمند افرادى است که فکر و خرد را حاکم بر اعمال و افکار خویش قرار مى دهند و مشکلات را به گونه ابتکارى از سر راه خود برمى دارند. اجمالاً وظایف یک معلم در تحقق این هدف بدین شرح است: 1. دانش آموزان را به داشتن ایده هاى بکر و نو تشویق نماید؛ایده هایى که کموبیش براى خود آن ها بکر است. ضمن پذیرش ایده هاى بکر، زمینه ابراز آن ها را فراهم کند. مثلاً، مى توان از دانش آموزان خواست که به جاى ارائه گزارش ساده از یک کتاب، آن را شخصاً ارزیابى کرده و هر نظرى که درباره آن دارند بیان کنند و یا این که فصلى از فصل هاى سال را توصیف کنند به طور کلى، نقاشى هاى آزاد، مقاله نویسى و نگارش داستان هاى کوتاه، زمینه ایده فرد و تفکر خلاق در دانش آموزان را بهتر فراهم مى کند.7 2. مطالب درسى را به صورت مساله و معما براى شاگردان طرح کند؛مطالعه کتاب و یا گوش دادن به سخنان معلم، از برکردن حقایق علمى و تاریخى رشد قوه ابتکار شاگردان را به دنبال ندارد. معلم به جاى بیان مطالب درسى یا ذکر حقایق. علمى، باید دانش آموزان را به طرح مسائل ترغیب کند. 3. معلم باید به دانش آموزان اجازه دهد تا مسائل، نظرات و ایده هاى خود را اعلام نمایند و این ایده ها را روى تخته کلاس درس نوشته و پس از طرح مسائل و ایده هاى خود به آنان اجازه دهد که این مسائل را نقد و بررسى نموده و مورد آزمایش قرار دهند. شیوه هاى گوناگون تدریس معلم باید در جریان تدریس و فرایند تعلیم و تربیت، شیوه هاى مختلفى را به کار برد؛از جمله، روش حل مساله، روش تهیه طرح یا پروژه، روش بحث آزاد و پروژه هاى گروهى و جمعى متناسب با موضوع و موقعیت درسى. فعال شدن شاگردان در کلاس کلاس هاى درس را مى توان به جاى «معلم محورى» به صورت «فراگیر محورى» اداره کرد؛در کلاس فراگیر محورى، دانش آموز در امر یادگیرى دخالت مستقیم و اساسى دارد. معلم راه هاى یادگیرى را به شاگردان دیکته نمى کند، بلکه شیوه هاى مختلف یادگیرى را پیش پاى آنان قرار مى دهد تا با استفاده از نیروى خلاقیت و ابتکار خود مسیر و روش یادگیرى را جستوجو نمایند. به جاى این که معلم براى دانش آموزان اطلاعات فراهم کند، بایستى آنان را در موقعیتى قرار دهد تا خود به جستوجوى اطلاعات بپردازند. معلم در این شیوه تدریس، راهنماست و نقش یارى دهنده و هدایتگر را ایفا مى کند. استفاده از روش بارش مغزى (brain Storming) (اسبورن 1975) در روش بارش مغزى، پس از این که مساله اى در کلاس ارائه شد، معلم از دانش آموزان مى خواهد تا هر تعداد راه حل را که مى توانند براى مساله بنویسند. معلم پیش از ارائه همه راه حل ها به وسیله دانش آموزان، نباید هیچ گونه اظهارنظرى در این خصوص بنماید. این روش، شبیه روش تداعى آزاد است که در روان کاوى مورد استفاده قرار مى گیرد.8 ایجاد زمینه تفکر معلم باید زمینه اى فراهم کند که همه دانش آموزان تفکر نمایند و بدون نگرانى تفکرات خویش را اظهار نمایند. هرچند شاگردان در فرایند تفکر ممکن است اشتباه کنند، اما مهم، تفکر و پرورش فکر است. در این گونه کلاس ها پاسخ صحیح و غلط شاگرد براى معلم ارزش یکسان خواهد داشت؛زیرا به هر حال دانش آموز به تفکر واداشته شده است. به عبارت دیگر، باید به دانش آموزان اجازده داده شود تا اشتباهاتى را مرتکب شوند؛زیرا ممکن است اشتباهات به بینش هاى مثمرثمرى منتهى شوند. معلم باید شرایط آموزشى را به گونه اى ترتیب دهد که شاگردان مطمئن شوند که اختلاف نظر آنان با معلم مشکلاتى براى آنان نخواهند داشت. به هیچ وجه نباید اندیشه هاى شاگردان را طرد نمود؛چون در این صورت آنان به تفکر نخواهند پرداخت.9 ارتباط با اذهان خلّاق گرچه معلم تا حدّ زیادى مى تواند ذهن دانش آموز را تحریک کند، اما این امر کافى نیست. گفتار و کردار هنرمندان، متفکران و رهبران مشهور از مهم ترین عوامل موثر در تحریک انرژى خلّاق در دیگران است. شاعران، مورخان، سیاستمداران و دانشمندان بزرگ، در قرون گذشته، از طریق آثار مکتوب خود با ما سخن مى گویند. آتش خلاق آنان مى تواند شعله آفرینش گرى دانش آموزان را برافروزد و روح اشتیاق رقابت را در آنان بدمد. 10 براى پیش گیرى از احساس حقارت دانش آموزان در برابر بزرگان، باید به آنان گفته شود که انسان هاى بزرگ هم از اول خلاق نبودند، بلکه با تلاش، پشتکار و پرورش این قوه توانسته اند ابتکارات، نوآورى ها و آفرینندگى را در وجود خود شکوفا سازند. با شناخت نحوه زندگى و مراحل رشد دانش آموزان، مى توان از بروز و پیدایش این احساس در آن ها پیش گیرى نمود. تشویق اندیشه ها و پیشرفت هاى بکر و ناب با پرسش هاى هرچند غیرمتعارف دانش آموزان، باید برخوردى دقیق و حساب شده داشت؛اگر دانش آموزى ایده غیرممکنى را بیان کرد، به جاى واقع گرایى باید در این تخیل دانش آموز وارد شد. مثلاً، اگر کودکى بگوید: سگِ من کتابى نوشته است، معلم جواب دهد: واقعاً؟! حتماً کتاب به مردم توصیه مى کند که با سگ ها چگونه رفتار کنند. سپس بچه هاى دیگر مى توانند اظهارنظر کنند که دنیا در نظر یک سگ ممکن است چگونه باشد و چطور مى شود امور را بهبود بخشید و... ـ باید به کودکان عملاً نشان داد که عقاید آنان مورد احترام است. ـ اندیشه ها و راه حل هاى غیرمعقول براى مسائل را باید با احترام تلقى کرد. فرصت داد تا به طور مستقل یاد بگیرند، آزادانه فکر کنند و به اکتشافات بپردازند.11 هنر پرسش با طرح یک سوال، راهى به سوى پاسخ هاى خلاق گشوده مى شود. سیلورمن (1980) با مشاهده مستقیم معلمان کهنه کار و نیز کودکان تیزهوش، دریافت که آنان اطلاعات اندکى در اختیار دانش آموزان خود مى گذارند. وى پى برد که این عالمان بیش تر وقت خود را صرف سوال و پرسش از دانش آموزان مى کنند تا درس دادن و معمولاً از پاسخ به پرسش هاى دانش آموزان اجتناب مى کنند و با شگردى خاص، پرسش آنان را به خودشان بازمى گردانند و در این خصوص نظر خود آنان را جویا مى شوند. این گونه معلمان، اغلب عادت دارند بازخوردهاى بدون داورى در اختیار دانش آموزان خود قرار دهند. پاسخ هاى آنان را مى پذیرند و به آن تمایل نشان مى دهند. در عین حال، تلاش مى کنند درباره این پاسخ ها داورى نکنند. بى تردید، نتیجه این نوع رفتار با دانش آموزان این است که آنان مى کوشند تا خود را همواره ارزیابى کنند.
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانلود فایل های تخصصی | پاورپوینت| تحقیق| مقاله| نمونه سوال| فرمول| پیشینه دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید