خرید ارزان پروپوزال رابطه خویشتن داری با سلامت روانی و جسمانی در زوجین دارای تعارضات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

بیان مساله: ازدواج یک مولفه بسیار مهم و با ارزش در حیات انسان تلقی می گردد. ازدواج یک نهاد اجتماعی است که پایه و اساس ارتباط انسانی را تشکیل می دهد. به واسطه ازدواج مرد و زن از طریق یک نیروی ناشی از غرایز، آیین محبت و عشق به هم جذب می شوند، به طور آزادانه و کامل متعهد یکدیگر شده تا واحد پویایی را به عنوان خانواده ایجاد نمایند (احمدی و همکاران، 1384). هنگامی که در چرخه زندگی، خانواده ها از نقاط گذار عبور می کنند، هیچ خانواده ای از این تغییرات بدون مشکل عبور نمی کند، همه دچار فشار روانی می شوند، مقابل تغییر مقاومت می کنند و دچار چرخه معیوب می شوند. تعارض در روابط وقتی بروز می کند که رفتار یک شخص با توقعات شخص دیگر جور در نیاید. وجود تعارض در زندگی، بخش اجتناب ناپذیری هستی انسان را تشکیل می دهد. این موضوع هم می تواند جنبه مثبت و هم جنبه منفی و تخریبی در روابط انسانی داشته باشد(حسینی و همکاران، 1392). عدم توافق در هر رابطه زناشویی طبیعی است. پژوهش ها نشان داده اند که اگر زوج ها بتوانند به شیوه مثبتی تعارضات را مدیریت کنند و توانایی حل آن را داشته باشند، وجود تعارض فراوان آسیب زا نیست (سیفرتز و شوارتز، 2010). وجود تعارض در روابط انسان ها به ویژه زوج ها امری شایع است (شفیعی نیا، 1381). تعارض زمانی به وجود می آید که زوج ها به دلیل همکاری و تصمیمات مشترکی که می گیرند، درجات مختلفی از استقلال و همبستگی را نشان دهند. این تفاوت ها را می توان روی یک پیوستار از تعارض خفیف تا تعارض کامل طبقه بندی کرد (یانگ و لانگ، 1998). گلاسر (2000) تعارض زناشویی را ناشی از ناهماهنگی زن و وشوهر در نوع نیازها و روش ارضای آن، خود محوری، اختلاف در خواسته ها، طرحواره های رفتاری و رفتار غیر مسئولانه نسبت به ارتباط زناشویی و ازدواج می دانند (شارف، 1996؛ گلاسر، 2000). تحقیقات نشان داده است که روابط مشکل دار، منجر به مشکلاتی در سلامتی جسمی و روانی می شود. به علاوه بین مشکلات زناشویی، سطح تعارضات زناشویی، سازگاری زناشویی و نشانه های افسردگی رابطه وجود دارد (بیچ، فینچام و کاتز، 1998) که هریک از اینها عوامل خطرناکی برای بیماری محسوب می شوند، لذا کیفیت روابط زناشویی پیش بینی کننده مهمی برای سلامتی به حساب می آید (تروکسل، 2006). با افزایش تعارض در ارتباط های زوجی، ناسازگاری افزاش می یابد و نارضایتی بیشتری حاصل می شود و همین مشکلات از مقدمات طلاق و جدایی محسوب می شود (یانگ و لانگ، 1998). این مشکلات پیامدهایی مثل اختلالات اضطرابی (داس، سیمپسون و کریستنس، 2004)، افسردگی (کوین، تامپسون و پالمر، 2002)، ناسازگاری و پرخاشگری کودکان و نوجوانان (جرارد و بوهلر، 2003)، اختلالات قلبی(سالز و بوند، 2005) را در بر دارند. از سوی دیگر محققان نشان داده اند که تاثیرات منفی تعارض (خشم، نفرت، ناراحتی و ترس) در تعاملات زوجین، با میزان خشونت و درگیری مرتبط است (بوک والا، سوبین و زدانیوک، 2005). این ارتباطات مخرب یا تعاملات منفی بین زوجین منجر به کاهش رضایت در رابطه و افزایش احتمال طلاق می شوند (آماتو و هاهمن-ماریوت، 2007). تحقیقات نشان داده است یکی از عوامی که با سلامت جسمی و روانی و موفقیت در بیشتر زمینه های زندگی مرتبط می باشد خویشتن داری است (بولز، واندلن و بانگ ،2011). از دید روزنبرگ(1965) خویشتن داری عبارتند از: نگرش مثبت یا منفی نسبت به یک شیء خاص یعنی خود». خویشتن داری این مقیاس بیانگر احساس خوب بودن فرد است. شخص احساس باارزش بودن می کند. او بـه مـوجودیت خود احترام می گذارد، اما نه از خودش می ترسد نه انتظار دارد که دیگران از او بترسند و لزوماً خود را برتر از دیگران نیز نمی بیند. کوپر اسمیت (1967)خویشتن داری را برای هویت و آگاهی فرد بسیار مهم می داند. منظور از خـویشتن داری، ارزیابی فـرد از خود است که معمولا ً آن را حـفظ می کند. خویشتن داری، بیانگر نگرش نسبت به تایید و میزان باور فرد نسبت به توانایی، برجستگی، موفقیت و ارزشمند بودن است. به طور خلاصه، خویشتن داری قضاوت شخصی در مورد باارزش بودن است که نگرش های فرد را نـسبت بـه خودش ابزار می کند و در عـین حـال یک تجربه ذهنی است که از طریق گزارش های کلامی و رفتارهای گویا و آشکار، به افراد دیگرمنتقل می شود(الی و ترنر، 2001). بنا به اظهار براندن(1994)در واقع خویشتن داری، تجربه احساس شایستگی برای سازگاری با چالش های اساسی زندگی و استحقاق تجربه خوشبختی است که از دو جـزءتشکیل شـده است:کارآمدی خود؛ اعتماد به توانایی شخصی برای فکر کردن، یاد گرفتن، انتخاب کردن وتصمیم گیری های مناسب؛ به عبارت گسترده تر غلبه بر چالش ها و مهار تغییر. احترام به خود؛ اعتماد به استحقاق فرد برای خوشبختی یا به عبارت وسیع تر، اعتماد به این کـه فـرد شایستگی نـیل به هدف موفقیت، دوستی، احترام و کسب رضایت خاص را دارد(به نقل از سالمیرالی، 2001). بسیاری از محققان به رابطه پیچیده بین خویشتن داری و عوامل تنش زای روانی آگاهند.خویشتن داری پایـین، دست کم تـا حـدودی مربوط به شرایط اجتماعی نامطلوب مانند بیکاری و عوامل تنش زای زندگی همچون طلاق است. مطالعات مختلف نـشان داده اند که تعامل منفی با افراد خانواده، نبود رابطه مورد اعتماد و نزدیک، از دست دادن مادر در سنین کم و شـیوه های فـرزندپروری نـامناسب در سنین نخست، با خویشتن داری پایین بستگی دارند. خویشتن داری پایین ممکن است بر سبک زندگی ناسالم تاثیر بـگذارد. از طـرف دیگر، تغییرات در زندگی می تواند منجر به خویشتن داری بالا شود. به نظر می رسد روابط آزارگـرانه بـه ویـژه از نوع روانی آن، مخرب ترین اثرات را بر سطح خویشتن داری زنان و سلامت هیجانی آنان می گذارد(اسلامی و عابدینی، 1387). خویشتن داری در سطح بالا سبب ایـجاد خصوصیات مثبت مانندعملکرد تـحصیلی خـوب، کودکان سازگار و ازدواج سعادتمند می شود. در مقابل در سطوح پایین تر، خویشتن داری با موضوعات و مشکلات بسیار متفاوتی مرتبط است و می تواند سبب مواردی همچون خشونت خانگی، خودکشی و...شود. خویشتن داری بالا با حالاتی چون هیجانات مثبت و سلامت جسمی مرتبط است، درحالی که خویشتن داری در سطح پایـین با خصوصیات منفی مانند افسردگی، بیمناکی، خجالتی بودن و احساس تنهایی ارتباط دارد (شوک والی، 2003). بنابراین با توجه به آنچه که بیان شد پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که چه رابطه ای بین خویشتن داری با سلامت روانی و جسمانی در زوجین دارای تعارضات وجود دارد؟ اهمیت و ضرورت:
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانلود فایل های تخصصی | پاورپوینت| تحقیق| مقاله| نمونه سوال| فرمول| پیشینه دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید