خرید ارزان تکبر 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

بسمه تعالی تکبر: تکبر در لغت به معنی خود بزرگ بینی است از اخلاق رذیله که نکوهش شده در قرآن با تعبیرات مختلفی به کار رفته است . در برخی موارد به عنوان متکبر (آیه ی 60 سوره ی زمر _ آیا منزلگاه متکبران در جهنم نیست) آیه ی 35 سوره ی غافر _ بدینسان خدا بر هر قلب متکبر زور گویی مهر می نهد آیه ی 173 سوره ی نسا _ او مستکبران را دوست ندارد آیه ی 27 سوره ی غافر _ موسی گفت من به پروردگار خود و پروردگار شما از هر فرد متکبری که روز حساب را باور ندارد به خدا پناه می برم آیه ی 56 سوره ی غافر _ آنانکه بدون هیچ دلیلی درباره ی آیات خدا مجادله می کنند جز تکبر و رسیدن به مقام بالاتر در دل ندارند اما به آن آرزو نخواهند رسید آیه ی 23 سوره ی الحشر آیه ی 11 سوره ی نور آیه ی 266 سوره ی بقره آیه ی 40 سوره ی عمران آیه ی 39 سوره ی ابراهیم آیه ی 54 سوره ی الحجر آیه ی 23 سوره ی الاسراء آیه ی 8 سوره ی مریم آیه ی 10 سوره ی هود آیه ی 23 سوره ی الحدید آیه ی 36 سوره ی نساء آیه ی 20 سوره ی الحدید آیه ی 14 سوره ی الرحمن آیه ی 18 و 19 سوره ی لقمان در رابطه با تکبر است : ولا تصعر خدک للناس و لا تمش فی الارض مرحا ان الله لا یحب کل مختال فخور به خود پسندی از مردم روی نگردان و به تکبر روی زمین قدم بر ندار زیرا خدا آدم از خود راضی را دوست ندارد . لقمان حکیم به مسائل اخلاقی در ارتباط با مردم و خویشتن پرداخته . ولاتصعر خدک للناس : با بی اعتنایی از مردم روی مگردان . روی خود را بکلی از مردم مگردان و از کسی که دارد با تو سخن می گوید از در توهین اعراض مکن ولا تمش فی الارض مرحا : و مغرورانه بر روی زمین راه مرو تکبر ممنوع است حتی در راه رفتن و نیز در زمین چون آنانکه بسیار خوشحالند راه مرو اولین نشانه ی بندگان خوب خدا حرکت متواضعانه ی آنهاست . ان الله لایحب کل مختال فخور : چرا که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست نمیدارد کسانی را که دستخوش خیلاء و کبرند . تصعر : از ماده ی صعر در اصل یکنوع بیماری است که به شتر دست می دهد و گردن خود را کج میکند صعر به معنای کج بودن گردن است و تصعیر به معنای گرداندن گردن از نظر هاست . مرح : بر وزن فرح به معنی غرور و مستی ناشی از نعمت است مرح به معنی شدت خوشحالی و زیاده روی در آن است به معنی خرامیدن و غرور است . مختال : متکبر و لاف زن از ماده ی خیال و خیلاء به معنی کسی است که با یک سلسله تخیلات و پندارها خود را بزرگ می بیندبه موهومات خیالات و بلند پروازی ها خود را گرفتار نسازیم. علت اینکه کبر را خیلا می گویند به این جهت است که آدم متکبر خود را بزرگ خیال می کند و چون فضیلت برای خود خیال میکند زیاد فخر می فروشد . خود خواه کسی که به خیال برای خود چیزی تصور می کند که در او نیست و اینکه اسب را خیل گویند زیرا در راه رفتن کبر می ورزد 36 نسا فخور : بسیار مغرور و فخر فروش از ماده ی فخر به معنی کسی است که نسبت به دیگران فخر فروشی می کند تفاوت مختال و فخور در این است که اولی اشاره به تخیلات کبر آلود ذهنی است و فخور اشاره به اعمال کبر آمیز خارجی است . کسی که مناقب و محاسن خود را از راه کبر و خود نمایی می شمارد فخور است اگر کسی مناقب و محاسن خود را برای اعتراف به نعمت برشمارد فخور نیست بلکه شکور است . 36 نسا و به این ترتیب لقمان در اینجا به دو صفت زشت و ناپسند که مایه ی از هم پاشیدن روابط صمیمانه ی اجتماعی است اشاره میکند یکی تکبر و بی اعتنایی و دیگری غرور و خود پسندی که هر دو در این جهت مشترکند که انسان را در عالمی از توهم و پندار و خود برتر بینی فرو می برند و رابطه ی او را از دیگران قطع میکنند . مخصوصا" با توجه به ریشه ی لغوی صعر روشن می شود که این گونه صفات یک نوع بیماری روانی و اخلاقی است یکنوع انحراف در تشخیص و تفکر است و گر نه یک انسان سالم از نظر روح و روان هرگز گرفتار اینگونه پندارها و تخیلات نمی شود . ناگفته پیداست که منظور لقمان تنها مساله ی روی گرداندن از مردم و یا راه رفتن مغرورانه نیست بلکه منظور مبارزه با تمام مظاهر تکبر و غرور است اما از آنجا که این گونه صفات قبل از هر چیز خود را در حرکات عادی و روزانه نشان میدهد انگشت روی این مظاهر خاص گذارده است . در انتهای آیه ی 18 سوره ی لقمان آمده است ان الله لا یحب کل مختال فخور زیراکه خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست نمی دارد از عامل خشنودی خداوند برای تشویق و از نا خشنودی او برای ترک زشتی ها و گناهان استفاده کنیم . در آیه ی بعد دو برنامه دیگر اخلاقی را که جنبه ی اثباتی دارد در برابر دو برنامه ی گذشته که جنبه ی نفی داشت بیان کرده می گوید : و اقصد فی مشیتک و اغضض من صوتک ان انکر الاصوات لصوت الحمیر در رفتارت میانه رو باش و صدایت را فرود آور زیرا بدترین صداها صدای خران است و اقصد فی مشیک : پسرم در راه رفتنت اعتدال را رعایت کن و اسلام دین جامعی است و حتی برای راه رفتن دستور و برنامه دارد. میانه روی دوری از افراط و تفریط و متانت در راه رفتن سفارش قرآن است . و اغضض من صوتک : در سخن گفتنت نیز رعایت اعتدال نما و از صدای خود بکاه و فریاد مزن.کلمه ی قصد در هر چیز به معنای حد اعتدال در آن است و کلمه ی غض به معنای نقصان در نگه کردن وصدا کردن است غض صوت به معنای آهسته و کوتاه صدا کردن است صدای خود را کوتاه کنیم از فریاد بیهوده بپرهیزیم و بیانی نرم و آرام داشته باشیم .
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانلود فایل های تخصصی | پاورپوینت| تحقیق| مقاله| نمونه سوال| فرمول| پیشینه دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید