خرید ارزان ادبیات نظری تحقیق تحلیل حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 50 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

تحلیل حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی ظهور قواعد بینالمللی حقوق بشر، رفته رفته منجر به تغییر در وضعیت حقوقی افراد در جامعه بینالمللی شد و با شکل گیری و تبلور قواعد عرفی و رویههای بینالمللی به تدریج افراد انسانی در حوزه حقوق بین الملل از حاشیه به متن راه یافتند. علاوه بر رویه هایی که کم و بیش شخصیت حقوقی افراد را در حوزه بین المللی به رسمیت می شناخت، با تجلی اعلامیه جهانی حقوق بشر، شخصیت حقوقی افراد به عنوان یک حق بشری شناسایی گردید. حق مزبور که پس از اعلامیه جهانی و به تبع آن، به معاهدات و عرف های پذیرفته شده بین المللی وارد شد، شناسایی هر یک از افراد بشر را در مقابل قانون مورد پذیرش و تاکید قرار داد و از آن پس دولت ها مکلف شدند حق افراد را به شناسایی شخصیت حقوقی شان در حقوق بین الملل و همچنین در محدوده صلاحیت سرزمینی خویش مورد تصدیق قرار داده و شناسایی نمایند. به این ترتیب حق مزبور امروزه از جمله حقوق بنیادینی است که جایگاه ویژه ای را در حقوق بین الملل بشر به خود اختصاص داده است. مبحث اول- بنیان فلسفی و نظری حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی طی روندِ توسعه حقوق بشر در عرصه بین المللی، مفهوم فرد و جایگاه وی نیز در بین نظریات فلاسفه و اندیشمندان حقوق بین الملل دچار تحول گشت؛ به گونه ای که مفهوم شخصیت حقوقی خصوصاً در عرصه بین المللی که بنابر عقاید فلاسفه حقوق تا پیش از این مختص دولت ها بوده، دچار تحول گشت و شخصیت حقوقی مجدداً با گرایشات فرد گرایانه مفهوم سازی شد. این مفهوم از سال ها پیش تا کنون به طور موثری توسط فلاسفه و اندیشمندانی چون: کانت، لاترپاخت، چارلز تیلور ، کانکادو ترینداد ارائه شده است. براین اساس در ادامه جهت ارائه مبانی حق فرد بر شخصیت حقوقی وی، عقاید سه تن از این علما را که تاثیر بیشتری در تغییر نگرش موجود نسبت به جایگاه و موقعیت حقوقی افراد داشته اند، می پردازیم. گفتار اول- امانوئل کانت هرچند کانت را نمیتوان بنیانگذار نظریه حقوق بشر مدرن دانست، اما وی نخستین فیلسوفی است که تثبیت و تحکیم مبانی حقوق بشر، مرهون او است و به جرات میتوان قرائت کانتی از حقوق بشر را تا به امروز قرائت غالب دانست. چرا که نظریه حقوق طبیعی کانت به طور عمده فلسفه معاصر حقوق بشر را تحت تاثیر قرارداده است. حقوق بشر به طور تنگاتنگی با ضروریات حیات انسان مرتبط است و هدف آن حفظ و توسعه استقلال انسان است. از این رو حقوق بشر قادر است از بشریت به شخصیت در مفهوم کانتی سیر کند. معمولاً، کانت برای موجودات عاقل که به عنوان غایات خودشان در نظر گرفته شده اند، کلمه «شخص» را به کار می برد. از منظر وی «شخصیت» کیفیتی است که باعث می شود، افراد که ماهیتی عقلانی دارند، شایسته احترام باشند، این امر بیانگر «کرامت» آنها است. کانت به سادگی بیان می کند که شان و منزلت انسانی واقعیتی است که نشان می دهد «ماهیت عقلانی انسان غایت در خود است»، در حالی که هیچ واقعیت دیگری در جهان وجود ندارد. این امر دلیلی است برای اینکه، هر طبیعت عقلانی را یک شخص بنامیم و نه یک شیء. بنابراین کانت شخص را در برابر شیء قرار داده است و ساحت شخص را مقدس تر از آن می داند که به سان اشیاء تحت تسلط دیگران باشد. لذا از منظر وی انسان به عنوان یک موجود عقلانی نباید به عنوان ابزار مورد بهره برداری قرار بگیرد. در عوض او باید در همه اقداماتش در همه زمان ها به عنوان یک غایت مورد توجه قرار گیرد. و نمی توان او را برای رسیدن به اهداف دیگری قربانی کرد یا بدون رضایتش مورد بهره برداری قرار داد. در این چارچوب انسان بنفسه غایت است و هیچ گاه نباید ابزار برای رسیدن به غایتی دیگر تلقّی شود. از این رو است که کانت بیان میدارد: خواه نسبت به شخص خودت یا نسبت به شخص دیگر، با انسانیت رفتار کن، نه به عنوان وسیله و ابزار. لذا منطق کانتی، موجودات دیگر را تابع انسان، براى انسان و در خدمت انسان میداند. این دیدگاه در برخورد با اندیشه های اومانیسی حاکم بر جهان پست مدرن، نهایتاً به نوعی دیدگاه اومانیستى در فلسفه کانت منجر گردید. به لحاظ نزدیکی برخی باورهای غایت مدارانه کانتی نسبت به انسان، با آنچه در تعالیم اسلامی وجود دارد، لازم است اشارهای کوتاه در خصوص نسبیت این باورها با مفاهیم اسلامی، ارائه گردد. دیدگاه کانتی در مورد غایت بودن انسان نسبت به سایر موجودات همراستا است با آنچه در آیات قران کریم در خصوص غایت بودن انسان و مقام عالی او نسبت به سایر آفریده های خداوند مورد تاکید قرار گرفته است. از این منظر دیدگاه کانت از یک جهت بسیار نزدیک است به دیدگاهی که اسلام در خصوص انسان دارد و از طرفی فصل ممیزه دیدگاه اومانیستی در فلسفه کانت و آنچه در اندیشه اسلامی تصریح شده است، این است که هدف از آفرینش انسان در دیدگاه اسلامی غایت بودن نسبت به همه آفریدههای خداوند نیست، بلکه غایت وجود خود انسان، کسب معرفت نسبت به خداوند و سپس عبادت و بندگی او است که خود آزادی از بندگی غیرخدا را به ارمغان می آورد. کانت بیان می دارد که سودمندترین اصل اساسی برای ایجاد قواعد اخلاقی، اصل کرامت و منزلت هر موجود عاقلی است که مستحق احترام بی نهایت و برابر است و شخصیت که توانایی موضوع حقوق بودن و اطاعت از حقوق کردن از طریق عقلانیت می باشد، اساس مسئولیت اخلاقی انسان ها است، در واقع شخصیت از منظر کانت بالاترین سطح انسانیت، محسوب می گردد. که از طریق آن انسانها برای موضوع قوانین اخلاقی قرار گرفتن دارای ظرفیت هستند و نسبت به قوانین اخلاقی مسئول و پاسخگو میباشند. کانت سه تمایل و وضعیت از انسان را تعریف می نماید: 1- طبیعت حیوانی، انسان ها به عنوان موجوداتی که زنده هستند، 2- انسانیت، به عنوان موجودات زنده منطقی، و 3- شخصیت، به عنوان موجودات منطقی و پاسخگو در این میان آنچه مد نظر نوشتار حاضر است، شخصیت انسانی است که اشخاص را موجوداتی عقلانی و مسئول می داند و آنها را صاحب حق و تکلیف محسوب می نماید. کانت انسان را از آن حیث که عاقل است از سایر موجودات که آنها را اشیاء مینامد، متمایز میداند.
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانلود فایل های تخصصی | پاورپوینت| تحقیق| مقاله| نمونه سوال| فرمول| پیشینه دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید