خرید ارزان مبانی نظری کیفیت زندگی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 87 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

کیفیت زندگی کیفیت زندگی سازهای است که از نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه نظریه پردازان شاخههای مختلف علوم اجتماعی و مطالعات توسعه، مدیران و کارگزاران سیاست اجتماعی قرار گرفته است. این توجه تحت تاثیر پیامدهای منفی حاصل از فرایند صنعتی شدن، سیاست های متمرکز بر رشد اقتصادی و تحول رویکردهای نظری و سیاستهای عملی توسعه بوده است. با توجه به این، باید گفت کیفیت زندگی مفهوم جدیدی نیست. ریشه تاریخی استفاده از این عبارت را می توان در آثار کلاسیک ارسطو یافت. وی از رابطه بین کیفیت زندگی هنگام شادی و ارزشهای ذهنی افراد سخن میگوید (مختاری ونظری، 1389). شرح یک زندگی خوب از نظر فلسفه را میتوان در کار ارسطو ردیابی کرد. فلاسفه به مذهب کمالی (عقیده بر اینکه انسان در دین و اخلاق می تواند به کمال برسد)، فلسفه خوشی پرستی، نظریه رجحان در تصور کلی نزدیک شده اند. کیفیت زندگی به صورت علمی، هم از نظر مثبت گرایی و هم از نظر پدیده شناسی مطالعه شده است، اما هنوز توسط نوگراها دست نخورده است. بنابراین نظریه کیفیت زندگی جدید نیست و به صورت افراطی در بحث های علمی، اخلاقی و فلسفی آورده شده است. همه اینها به دیدگاههای اساساً مختلف کشیده شدهاند و درک جهانی در مورد کیفیت زندگی را به وجود آوردهاند. عبارت "کیفیت زندگی" خود مبهم و دوپهلوست. میتواند به یک ویژگی از زندگی در پرسش اشاره کند و یا میتواند کیفیت ملموس از تجربه زندگی باشد. پژوهشگرانِ شاخصهای اجتماعی، کیفیت زندگی را در کل به صورت سایبانی در نظر میگیرند که باید هم شرایط زندگی و هم موضوع بهزیستی روانی و شادکامی را پوشش دهد (وینهوون، 2000). به عنوان مثال این حرکت منجر به جنبش هایی مانند اولین ویرایش مجله مطالعات شادکامی در سال 2000 شد. همچنین، متون مراقبت های بهداشتی و سلامت اغلب از موضوع "کیفیت زندگی" استفاده میکنند (بولینگ، 2005). کیفیت زندگی در پزشکی، روانشناسی، اقتصاد و یا در مطالعات محیطی یا حقوقی، اصول اخلاقی یا بسیاری از حوزه های دیگر، بررسی شده است. محققان کیفیت زندگی در سرتا سر دنیا تلاش می کنند تا شناخت علمی یکپارچهای از آن بدست آورند. 2-3-1- تاریخچه کیفیت زندگی ریشههای تاریخی استفاده از عبارت کیفیت زندگی را میتوان درآثار کلاسیک ارسطو که مربوط به سال 330 قبل از مسیح است، یافت. وی در اصول اخلاقی کلاسیک از رابطه بین کیفیت زندگی هنگام شادی و ارزشهای ذهنی افراد سخن میگوید (مختاری و نظری، 1389). عبارت کیفیت زندگی دورههای تاریخی زیادی را پشت سر گذاشته است و تغییرات مختلفی در مورد آن صورت گرفته است. این عبارت علایق شخصی، تجارب، احساسات، دیدگاهها و عقاید راجع به ابعاد فلسفی، فرهنگی، معنوی، روانشناسی، مالی و .. زندگی روزمره را شامل می شود. علاقهمندی به بررسی عوامل موثر برخشنودی و رفاه انسان پیشینهای طولانی در تاریخ زندگی بشر دارد. در واقع اینکه چگونه باید و میتوان زیست که بهترین منفعت را از زندگی کسب کرد، شاید به قدمت توانایی آدمی برای اندیشه در مورد آینده و عبرت گرفتن از گذشته باشد (بهمنی، تمدنی و عسگری، 1383). کیفیت زندگی در حدود 40 سال پیش در آمریکا معرفی شد و علوم اجتماعی پرچمدار روح و سنجش آن شد. در اواخر قرن 20 موضوع کیفیت زندگی در علوم اجتماعی بیشتر مورد توجه و اهمیت قرار گرفت و در سال 1955 با تاسیس جامعه بین المللی برای تحقیق درباره کیفیت زندگی، این گونه تحقیقات نهادینه شدند (مختاری و نظری، 1389). در طی ربع قرن آخر قرن بیستم تاکنون پژوهشگران متعددی در مورد کیفیت زندگی و تعادل آن با ویژگیهای گوناگون انسانها اظهار نظر کردهاند. به عنوان مثال از اوایل گسترش مفهوم کیفیت زندگی، برخی صاحب نظران توسعه آتی در مراقبت از سلامت جسمانی و روانی را در گرو توجه روز افزون به راهبردهای پیشگیری اولیه با هدف توسعه کیفیت زندگی افراد دانستند (همان منبع). شالوک معتقد است که علاقه به بحث کیفیت زندگی به لحاظ تاریخی از 4 زمینه ریشه می گیرد: بازنگری در این باور که پیشرفت های علمی و پزشکی و تکنولوژیک به تنهایی می تواند خوشبختی و بهزیستی بشر را فراهم کنند و در عوض توجه به این مسئله که احساس بهزیستی شخصی، خانوادگی واجتماعی درصورتی تحقق می یابد که پیشرفت های مذکور با ارزشها، ادراکات و شرایط محیط زیست مساعدی همراه شوند (اسماعیلی شیرازی، 1379). تغییر نگرش از خدمات مبتنی بر اجتماع به سبب سنجش نتایج و پیامدهای زندگی فرد در اجتماع. افزایش قدرت مصرف کنندگان و شکل گیری جنبش های تامین کننده حقوق بیماران و تاکید این جنبش ها بر برنامه ریزی شخص محور، توجه به پیامدهای برنامه های رفاهی و دولتی و توجه به حق تعیین سرنوشت خود و غیره. پیدایش تغییرات جامعه شناختی که جنبه های عینی و ذهنی کیفیت زندگی را معرفی کرد و ویژگیهای فردی و شخصی این مفهوم را مورد تاکید قرار داده است (شاملو، 1381). تا دهه 1970 کیفیت زندگی اساساً معطوف به انگاره های مادی و پیامد رشد اقتصادی در نظر گرفته می شد. از دهه 1970 در نتیجه ظهور آثار منفی حاصل از رشد اقتصادی از سویی و پیدایش نظریه توسعه پایدار از سویی دیگر، کیفیت زندگی ابعاد و پنداشتی اجتماعی تر پیدا کرد و مسائلی مانند توزیع پیامدهای حاصل از رشد، حفظ منابع طبیعی و محیط زیست و ... را در بر می گرفت و به طور جدی به عنوان هدف اصلی توسعه وارد مباحث برنامه ریزی شد و در دهه 1990 نیز آغاز بحث از کیفیت زندگی اجتماعی با تاکید بر سازه های اجتماعی همچون سرمایه اجتماعی، همبستگی اجتماعی، عدالت اجتماعی و... بود. در کارهای تحقیقاتی که از سال 1990 تا کنون بر کیفیت زندگی انجام گرفته است، بیش از صد تعریف و بیش از هزار مقیاس از جنبه های مختلف ارائه شده است. در حال حاضر در درک یک چارچوب نظری برای کیفیت زندگی که قابل ارائه به بزرگسالان باشد، اختلاف نظرهایی وجود دارد (خدا رحیمی، 1373). 2-3-2- تعاریف مربوط به کیفیت زندگی نوشتههای مربوط به کیفیت زندگی نشان میدهد که در خصوص سازه کیفیت زندگی با تعدد تعاریف مواجه ایم. این امر میتواند ناشی از سه عامل مختلف باشد: یکی چند بعدی بودن این سازه؛ دیگری کاربرد آن در حوزههای حرفهای متفاوتی چون پزشکی، روانشناسی، جغرافیای انسانی، مطالعات توسعه، اقتصاد، جامعه شناسی؛ و در نهایت، سطح تحلیل که میتواند مربوط به عاملان، فرایندها، موقعیتها و یا ساختارها باشد. به نظر فرانس (1996) کیفیت زندگی ساختاری چند بعدی دارد و همه حیطه های زندگی را دربر میگیرد. فرانس، با بررسی مقالات و مطالعات انجام شده در زمینه کیفیت زندگی، به لحاظ مفهومی، کاربرد این اصطلاح را در شش حوزه دسته بندی می کند: 1. زندگی عادی: توانایی تامین نیازهای اساسی و حفظ سلامت و تمرکز بر توانایی های کارکردی. 2. مطلوبیت اجتماعی: توانایی ایجاد یک زندگی مفید اجتماعی و ایفای نقش موثر در جامعه و برخورداری از موقعیت مناسب شغلی. 3. شادکامی: تعامل میان احساس هیجان و افسردگی، متاثر از عوامل درونی و بیرونی، به صورت موقت و کوتاه مدت. 4. رضایت از زندگی: ارزیابی مثبت فرد از کیفیت زندگی خود، معطوف به توانایی های شخص، رضایتمندی در زمینه های مختلف زندگی چون عشق، ازدواج، روابط دوستانه، شغل ، و... . 5. دستیابی به اهداف شخصی؛ توانایی در دستیابی به اهداف، رضایت شخصی، خودباوری و رضایتمندی هنگام مقایسه خود با دیگران، حداقل شکاف میان موقعیت واقعی و انتظارات فرد. 6. استعدادهای ذاتی: توانایی ها و استعدادهای فیزیکی و ذهنی بالفعل و بالقوه (فرانس، 1996؛ به نقل از غفاری وامیدی، 1387).
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانلود فایل های تخصصی | پاورپوینت| تحقیق| مقاله| نمونه سوال| فرمول| پیشینه دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید