صفحه محصول - پیشینه و مبانی نظری گیاهان دارویی زیره سبز

پیشینه و مبانی نظری گیاهان دارویی زیره سبز (docx) 93 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 93 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

مبانی نظری و پیشینه تحقیق گیاهان دارویی زیره سبز بخش اول 1-2 مقدمه‌ استفاده‌ از گياهان‌ داروئي‌ به‌ قدمت‌ عمر انسان‌ است‌ تا چند دهه‌ گذشته‌ آنچه‌ كه‌ به‌ عنوان‌ دارو موردساتفاده‌ قرار مي‌گرفت‌ ازمنابع‌ طبيعي‌ و بوط‌ رعمده‌ از گياهان‌ بدست‌ مي‌آمد. با پيشرفت‌ سريع‌ علوم‌ و ساخت‌داروهاي‌ شيميائي‌ كه‌ بصورت‌ مصنوعي‌ سنتز مي‌شود كم‌ كم‌ داروهاي‌ شيميائي‌ جاي‌ داروهاي‌ گياهي‌ راگرفت‌. مدتي‌ پس‌ از مصرف‌ مواد داروئي‌ صناعي‌، اثرات‌ نامطلوب‌ جانبي‌ در بعضي‌ از آنها هويدا گرديد.بطوريكه‌ در مواردي‌ آثار سوءو وعوارض‌ جانبي‌ بعضي‌ از اين‌ داروها براي‌ بيمار خطرناكتر از بيماري‌ مورددرمان‌ بود مجدداً بشر دست‌ بسوي‌ طبيعت‌ دراز كرده‌ و روش‌ گياه‌ درماني‌ را بر شيمي‌درماني‌ ترجيح‌ داد. كه‌در اين‌ رابطه‌ دانشگاه‌ها، مراكز تحقيقاتي‌، كارخانه‌هاي‌ داروسازي‌ و سازمان‌ بهداشتجهاني‌ بنرامه‌هاي‌ وسيعي‌جهت‌ استفاده‌ از گياهان‌ داروئي‌ تدارك‌ ديده‌ و نقش‌ گياهان‌ داروئي‌ جهت‌ موارد مختلف‌ را در قرن‌ بيست‌ ويكم‌ سرنوشت‌ ساز تلقي‌ نموده‌اند از ميان‌ گياهان‌ داروئي‌ كه‌ امروزه‌ موارد مصرف‌ نسبتاً زيادي‌ پيدا نموده‌مي‌توان‌ زيره‌ سبز با نام‌ علمي‌"Cuminum cyminum" از خانواده‌ "Ammiaceae" را نام‌ برد كه‌ در صنايع‌داروئي‌، غذائي‌ و صابونسازي‌ كاربرد دارد. از طرف‌ ديگر زيره‌ سبز علاوه‌ بر اينكه‌ يك‌ گياه‌ داروئي‌ مي‌باشد جنبه‌ تجارتي‌ و صادراتي‌ آن‌ نيز براي‌كشورمان‌ داراي‌ ارزش‌ و اهميت‌ زيادي‌ مي‌باشد و از آنجا كه‌ تجارت‌ و اقتصاد از مهمترين‌ اركان‌ هر جامعه‌مي‌باشد ذا ضروري‌ است‌ اين‌ گياه‌ از آنچه‌ دريچه‌ نيز تحت‌ بررسي‌هاي‌ دقيق‌ قرار گرفته‌ و راهاي‌ شكوفائي‌بررسي‌ شود (يكي‌ از آن‌ راهها گسترش‌ صاديات‌ كالاهاي‌ كشاورزي‌ بعنوان‌ ضرورتي‌ اجتناب‌ ناپذير تلقي‌گرديده‌ و مي‌بايست‌ تمامي‌امكانات‌ و توان‌ علمي‌و تحقيقي‌ در اين‌ مقوله‌ بكار گرفته‌ شود* تا شايد بتوان‌مشكلات‌ موجود را شناسايي‌ و راه‌ حلمهاي‌ مناسب‌ و بنيادي‌ را براي‌ آن‌ بيابيم‌ چرا كه‌ معتقديم‌ افزايش‌ هر چه‌بيشتر صادرات‌ غيرنفتي‌ و حضور فعال‌ در بازارهاي‌ بين‌ المللي‌ تضمين‌ كننده‌ استقلال‌ كشو و سبب‌ پيشبردمقاصد اسلاميمان‌ خواهد بود. لذا با توجه‌ به‌ موارد ياد شده‌ فوق‌ جا دارد كه‌ در زمينه‌هاي‌ به‌ زراعي‌، به‌ نژادي‌و مسائل‌ اقتصادي‌ زيره‌ سبز تحقيقات‌ بيشتري‌ صورت‌ گيرد. 2-2 تاريخچه‌ در تعيين‌ منشأ و مبدأ جغرافيايي‌ زيره‌ سبز بين‌ محققين‌ و منابع‌ اختلاف‌ عمده‌اي‌ وجود دارد ولي‌ به‌ احتمال‌زياد منشأ اوليه‌ آن‌، ناحيه‌ علياي‌ مصر و سواحل‌ نيل‌ بوده‌ است‌ كه‌ امروزه‌ به‌ حالت‌ نيمه‌ وحشي‌ در منطقه‌وسيعي‌ از مديترانه‌، ايران‌، عربستان‌ و نواحي‌ مختلف‌ مي‌رويد و پرورش‌ داده‌ شده‌ مي‌باشد. مناطق‌ انتشار گونه‌C.Cyminum بحال‌ نيمه‌ وحشي‌ در حال‌ حاضر شرق‌ خراسان‌ - 12 كيلومتري‌ جنوب‌ سبزوار (ارتفاع‌ 880متري‌) بين‌ سرخس‌ و صالح‌ آباد (ارتفاع‌ 900-700 متري‌) سرخه‌ غرب‌ سمنان‌ (1100 متر) - گرمسار بين‌تهران‌ و سمنان‌ و قندهار (700 متر) توسط‌ پرفسورشينگر (Rechinger) در فلورايرانيكا اعلام‌ و گزارش‌گرديده‌ است‌. 3-2 خصوصيات‌ گياهشناسي‌ زيره‌ سبز 1-3-2 ويژگيهاي‌ عمومي‌ زيره‌ سبز گياهي‌ است‌ علفي‌ و يكساله‌ از جنس‌ Cuminum و گونه‌ Cyminum از خانواده‌ چتريان‌(Ammiaceae) كه‌ در عربي‌ به‌ آن‌ كمون‌ و در برخي‌ از مناطق‌ استان‌ خراسان‌ "كراويه‌" ناميه‌ مي‌شود. تعدادكروموزوم‌ها در اين‌ گياه‌ 2n برابر 14 گزارش‌ گرديده‌ ارتفاع‌ ان‌ بر حسب‌ شرايط‌ محيطي‌ از 15 تا 40 سانتيمترمتغير است‌. ريهش‌ اين‌ گياه‌ راست‌ و بطور قائم‌ كه‌ تا عمق‌ 30 سانتيمتري‌ مي‌تواند نفوذ نمايد. ضخامت‌ ريشه‌اصلي‌ آن‌ بزحمت‌ به‌ حدود 5/0 سانتيمتر در محل‌ طوقه‌ مي‌رسد. درااي‌ ريشه‌هاي‌ مئوي‌ فراوان‌ بوده‌ و ساقه‌در اين‌ گياه‌ منشعب‌ به‌ تقسيمات‌ دوتائي‌ و بندرت‌ سه‌ تائي‌ در محل‌ انشعاب‌ بندهائي‌ را تشكيل‌ مي‌دهد كه‌محل‌ خروج‌ برگها نيز از محل‌ همين‌ بندهاست‌. ساقه‌ پس‌ از 3 الي‌ 8 انشعاب‌ بالاخره‌ به‌ گل‌ آذين‌ ختم‌ مي‌شود.گل‌ آذين‌ جتر مركب‌ بوده‌، گلها كوچك‌ به‌ رنگ‌ صورتي‌ مايل‌ به‌ نفش‌ و از نوع‌ پنج‌ تائي‌ مي‌باشد كاسه‌ گل‌ مركب‌از 5 كاسبرگ‌ نوك‌ تيز و جام‌ گل‌ از 5 گلبرگ‌ آزاد تشكيل‌ شده‌ است‌ نافه‌ گل‌ از 5 پرچم‌ اپي‌ تپال‌ تشكيل‌ يافته‌وتخمدان‌ در آن‌ 2 برچه‌اي‌ و تحتاني‌ است‌. گل‌ زيره‌ خودگشن‌ و دگرگشني‌ آن‌ 35/2% مي‌باشد. ميوه‌ از نوع‌دوفندقه‌ است‌ (Schizocarp) كه‌ براحتي‌ از يكديگر جدا مي‌شود بذرها پوشيده‌ از كركهاي‌ كوتاه‌ و ضخيم‌مي‌باشد و به‌ صورت‌ عمودي‌ روي‌ دمگل‌ قرار مي‌گيرند. ميوه‌ زيره‌ سبز بيضي‌ شكل‌ و در دو انتها باريك‌ است‌رنگ‌ بذر از سبز تا زرد تيره‌ تغيير ميكند. در سطح‌ دانه‌ شيارهائي‌ نسبتاً عميق‌ ملاحظه‌ مي‌شود كه‌ تعداد اين‌شيارها روي‌ بذر 7-5 عدد است‌ و ديواره‌ اين‌ شيارها به‌ صورت‌ دو رديف‌ ديوارة‌ بلند به‌ موازات‌ شيارهاازنوك‌ دانه‌ تا انتها كشيده‌ شدهاست‌. ميوه‌ زيره‌ سبز بوي‌ معطر داشته‌ و طول‌ تقريبي‌ آن‌ 6-3 ميليمتر و عرضه‌2-5/1 ميليمتر مي‌باشد. ميوه‌ اغلب‌ پوشيده‌ از تارهاي‌ خشن‌ است‌ ولي‌ در بعضي‌ از ارقام‌ اين‌ تارها ديده‌نمي‌شود، وزن‌ هزاردانه‌ بطور متوسط‌ 5/2 تا 3 گرم‌ مي‌باشد. برگهاي‌ زيره‌ سبز باريك‌ و بلند، متناوب‌، شفاف‌،بي‌ كرك‌ و رشته‌اي‌ مي‌باشد كه‌ هر دو يا سه‌ تاي‌ آنها تشكيل‌ دم‌ واحدي‌ را مي‌دهند كه‌ از محل‌ بندها روي‌سابقه‌ مي‌رويند ساقه‌ در انشعابات‌ آخري‌ و زير چتر معمولاً حاوي‌ برگهاي‌ بيشتري‌ هستند.اين‌ برگهاي‌ رشته‌اي‌كه‌ سطح‌ تبخير گياه‌ را به‌ حداقل‌ ممكن‌ كاهش‌ مي‌دهند خود عامل‌ مهم‌ ديگر مقاومت‌ اين‌ گياه‌ به‌ خشكي‌ و ديم‌بودن‌ آن‌ بشمار مي‌روند. از جنس‌ Cuminum دو گونه‌ به‌ ناماي‌ علمي‌C. cyminum و C.Selifoliumوجود دارد در كشور ما ايران‌ رقم‌ خاص‌ ثبت‌ شده‌اي‌ وجود ندارد ولي‌ در هندوستان‌، بلغارستان‌ و مصر ارقام‌وواريته‌هاي‌ زيادي‌ ذكر گرديده‌ است‌. 2-3-2 ارقام‌ زيره‌ سبز در كشور ما ايران‌، رقخ‌ خاص‌ و ثبت‌ شده‌اي‌ وجود ندارد ولي‌ درهندوستان‌ تحقيقات‌ نسبتاً زيادي‌ در رابطه‌با زيره‌سبز انجام‌ گرفته‌ و تعدادي‌ رقم‌ به‌ نامهاي‌ زير معرفي‌ شده‌ است‌. MC43، MC116، MC247، VIJ20، S404، UC19، RS1، RC1، RC19، RC43، UC198،UC209، BTC19 و ميوتانت‌ گل‌ سفيد در بلغارستان‌ دو رقم‌ Topolka، Taralezh و در مصر واريته‌ Hirtum strongsmelling ذكر شده‌ است‌. در تحقيقي‌ كه‌ سال‌ 1971 در هندوستان‌ صورت‌ گرفته‌. 134 واريته‌ و مجموعه‌ جمع‌اوري‌ شده‌ يا توده‌(Collection) براي‌ 6 خصوصيت‌ مورد بررسي‌ قرار گرفته‌اند و اين‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ تعداد واريته‌ها دراين‌كشور بيش‌ از تعداد ارقام‌ ذكر شده‌ در بالا مي‌باشد. 3-3-2 زيستگاه‌ و پراكنش‌ زيره‌ سبز احتمالاً بومي‌آسياي‌ مركز است‌ بطوريكه‌ از جنوب‌ آسيا تا مصر پراكنش‌ دارد و از مصر تا جنوب‌اروپا خصوصاً مناطق‌ مديترانه‌اي‌، سوريه‌، تريپولي‌، مالت‌ و مراكش‌ مي‌رويد، تشخيص‌ منشأ اصلي‌ آن‌ مشكل‌بوده‌ است‌ كه‌ امورزه‌ به‌ حالت‌ نيمه‌ وحشي‌ در منطقه‌ وسيعي‌ از مديترانه‌، ايران‌، عربستان‌ و نواحي‌ مختلف‌مي‌رويد و يا پرورش‌ مي‌يابد. پروفسور (Rechinger) در فلورانيكا، نواحي‌ رويش‌ گونه‌ Cuminum cyminum را بصورت‌ نميه‌وحشي‌ و كشت‌ شده‌ در ايران‌ و افغانستان‌ بشرح‌ زير مشخص‌ كرده‌ است‌: الف‌- ايران‌ 1- آذربايجان‌ - تبريز بصورت‌ كاشته‌ شده‌، شناسايي‌ توسط‌ GILL 2- شرق‌ خراسان‌ - 12 كيلومتري‌ جنوب‌ سبزوار در زمينهاي‌ شني‌ در ارتفاع‌ 880 متري‌ بصورت‌ نيمه‌وحشي‌ كاشته‌ شده‌، شناساييتوسط‌ (PABOT) 3- 8 كيلومتري‌ شمال‌ غربي‌ علي‌آباد به‌ سمت‌ اسفاك‌ (Asfak) در زمينه‌هاي‌ رسي‌، ارتفاع‌ 800 متر،بصورت‌ كاشته‌ شده‌ و نيمه‌ وحشي‌، (رشينگر) 4- در تپه‌هاي‌ 15 كيلومتري‌ از دو راهي‌ مشهد - سرخس‌ به‌ سمت‌ صالح‌آباد - 700 متر تا 900 متربصورت‌ نيمه‌ وحشي‌ ، (رشينگر) 5- تهران‌ - كيش‌ لك‌ بين‌ تهران‌ و سمنان‌ - 900 متري‌ كاشته‌ شده‌ و بصورت‌ نيمه‌ وحي‌ (رشينگر) 6- سمنان‌ - سرخه‌ غرب‌ سمنان‌ 100 متري‌ در مزرعه‌ GILLI ب‌- افغانستان‌ 1- جنوب‌ شرقي‌: قندهار، دره‌ رود هيلمند، بين‌ قلعه‌ بيست‌ و درويشان‌، 700 متر (رشينگر) محدود بيابان‌ريگستان‌ 5كيلومتري‌ جنوب‌ باگا (Bhagat)، 650 متر، (فريتاك‌، رشينگر) ميان‌ پشته‌ بين‌ درويشان‌ و سافر700 متر، (رشينگر) پراكندگي‌ عمومي‌: احتمالاً از مصر عليا و منطقه‌ مديرتانه‌ در جنوب‌ غربي‌ آسيا و مركز. شمال‌ غرب‌: ميمنه‌، كائوليان‌ شرق‌ بلشيرگ‌ 1200 متر، (محمدامين‌، قريتاگ‌) تخت‌ زابهن‌ بين‌ ميمنه‌ وسرحوض‌ 100 متر، (بودلش‌) بين‌ دولت‌ آباد و شيبرخان‌ 450 متر (شناسايي‌ توسط‌ WDB، HDG واكبوگ‌،ونون‌ بو) جنوب‌ غربي‌: هرات‌، تريپول‌، ايچون‌، 40 كيلومتي‌ جنوب‌ هرات‌ به‌ سمت‌ فراه‌ رود 1600 متر (HDG،ونون‌ بو، اكبوگ‌) بين‌ هرات‌ و شيندند 1400 متر شناسايي‌ توسط‌ KDEIE و قراه‌، 53 كيلومتري‌ شمال‌ غربي‌ دل‌ آرام‌ 1050متر (فريتاگ‌) جنوب‌ شرقي‌: قندهار، سادرگي‌ غار (1160 تا 1600 متر آندرس‌) ايپولي‌، 25 كيلومتري‌ شمال‌ شرق‌ اسپنبولوگ‌، قلع‌ جديد 1400 متر، شناسايي‌ توسط‌ HDG) ونولبورگ‌واكبرگ‌) ديرهاج‌، (شناسايي‌ توسط‌ گريف‌ جورن‌) شمال‌ غرب‌: كاتاگان‌، دردره‌ اندرآب‌ 1050 تا 1350 متر (آندرس‌، فريتاگ‌ پودلش‌ و رشينگر) 49 كيلومتري‌ شرق‌ تشكورخان‌، (رشينگر) بين‌ پل‌ خومارين‌ و‌هايبگ‌ (سمنگان‌) 900 (HDG ونون‌ بو)30 كيلومتري‌ شمال‌، دعاب‌ به‌ سمت‌ پل‌ خوماري‌ 1400 متر (HDG و ونون‌ بو) * مركز: باميان‌: در دوره‌ كامرد (آجار) 1630 تا 1700 متر (آندرس‌، گيلي‌) پراكندگي‌ ايران‌ - تركمنستان‌، پاكستان‌، افغانستان‌، آسياي‌ ميانه‌. در اين‌ مناطق‌ هم‌ بصورت‌ گياه‌ دارويي‌ كاشته‌ مي‌شودو هم‌ بصورت‌ نيمه‌ وحشي‌ وجود دارد. رشينگر در فلورايرانيكا، مناطق‌ رويش‌ گونه‌ Cuminum setifolium را نيز به‌ شرح‌ زير مشخص‌نموده‌ است‌: ايران‌ * مشرق‌، بين‌ خور و رباط‌ پشت‌ بادام‌، 1000 متر، (ديني‌ و بازرگان‌، شركت‌ نزديك‌ طبس‌، (دوتنر) محل‌تومان‌ آكا (ايچسون‌)،در زمينهاي‌ شني‌ دامغان‌ و سبزوار،(رشينگر)، 100 كيلومتري‌ غرب‌ سرخش‌ (رماديه‌ E)(E علامت‌ مؤسسه‌ اوين‌ است‌.) بين‌ قواچان‌ و گردنه‌ علم‌ علي‌ (علم‌لي‌) 1600 متر (رشينگر) * مركز قزوين‌: در تپه‌هاي‌‌هال‌ كدار و مردآباد به‌ جنوب‌ كرج‌، 1200 متر، رشينگر (ترمه‌ E) مرد آباد 1300 متر(كائوبا، رشينگر) منطقه‌ حفاظت‌ شده‌ كوير: كاروان‌ سراي‌ عين‌ الرشيد 1150 متر (رشينگر) منطقه‌ حفاظت‌ شده‌ توران‌، كوه‌ ماجه‌ رود 1160 متر، (فريتاگ‌)، بين‌ باغستان‌ و سنجري‌ 1275 متر(فريتاگ‌) غرب‌ مركزي‌ بين‌ اصفهان‌ وتهران‌، (بونگه‌). تركمنستان‌: * قزل‌ آروات‌، (ليكيانوف‌)آناجو (FRANZKEVICH) عشق‌ آباد (ليتونوف‌) افغانستان‌: شمال‌: مزار شريف‌، 23 كيلومتري‌ مزار شريف‌ (پابو) تشكور خان‌، در مزارع‌ رسي‌، 500 متر، (رشينگر)در دامنه‌هاي‌ غرب‌ گردنه‌ شي‌ بلگو 34 كيلومتري‌ شرق‌ تشكور خان‌ 600 متر (رشينگر) 4-2 مصارف‌ خوراكي‌، ارزش‌ غذايي‌ و اهميت‌ دارويي‌ زيره‌ سبز دامه وسيع مصرف داروهاي گياهي در طب سنتي ايران و فراواني و تفرق گونه‌هاي مختلف اين گياهان در پهنه دشت‌ها و كوهساران اين مرز و بوم كشور ما را از دير باز مركز عمده توليد فرآيند، مصرف و صدور تعداد زيادي از گياهان دارويي قرار داده است كه زير سبز از جمله آنهاست و ردپاي كشت و توليد آن نيز از قرون اوليه اسلامي‌در ايران مشهود است 0صادقي و راشد، 1370). در سطح جهاني نيز اخيرا با بر پا شدن موج سبز و توجه روز افزون به گياه درماني، اهميت زيادي براي گياهان دارويي قايل مي‌شوند به طوريكه تقاضاي جهاني براي اين دسته گياهان سالانه تا 30 ميليارد دلار افزايش يافته است. اين گياه در صنايع غذايي، داروسازي، صابون سازي كاربرد داشته و به علت داشتن تركيبات شيميايي مفيد، خواص درماني ويژه اي را براي آن بر شمرده اند (ملافيلابي، 1371) 1-4-2 مصارف خوراكي و ارزش غذايي زيره‌ سبز بيشتر در غذاهاي‌ ايراني‌ و مكزيكي‌ مصرف‌ مي‌شود و در پخت‌ و پز، سبزيجات‌ نان‌، زرده‌ تخم‌مرغ‌، پلو، پنير، مايه‌ پنير بكار گرفته‌ مي‌شود و اشتهاآور است‌. امروزه‌ از آن‌ براي‌ توليد بعضي‌ از ليكورها وادويه‌ خاص‌ براي‌ پنير استفاده‌ مي‌گرد (هاند). در هندوستان‌بعنوان‌ يكي‌ از مهمترين‌ اجزاء چاشني‌ها، بخصوص‌ پودر كاري‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد. از زيره‌ سبز در غذاهاي‌محلي‌ امكرياي‌ مركزي‌ و جنوبي‌ نيز استفاده‌ مي‌شود و براي‌ خوش‌ طعم‌ كردن‌ بعضي‌ از انواع‌ سوسيس‌ نيزبكار مي‌رود از زيره‌ سبز بصورت‌ كامل‌ و يا خرده‌ شده‌ براي‌ طعم‌ دادن‌ به‌ انواع‌ سوپ‌ها، گوشت‌ها، برنج‌، نان‌ وترشي‌ها استفاده‌ مي‌شود. همچنين‌ در غذاهاي‌ تخم‌ مرغي‌ و سس‌هاي‌ سالاد نيز كاربرد دارد. در خام‌ گياه‌ خواري‌ در تهيه‌ چاشني‌ها بايد پودر زيره‌ را در سالادهاي‌ مختلف‌ بويژه‌ كلم‌ كه‌ توليد نفخ‌مي‌كند بكار مي‌رود. چون‌ هم‌ مقوي‌ معده‌ بود و هم‌ ضد نفخ‌ است‌. از اسانس‌ زيره‌ سبز در صنايع‌كنسروسازي‌، نوشابه‌سازي‌ و همچنين‌ در تهيه‌ عطر، ادوكلن‌، شامپو و صابون‌ نيز استفاده‌ مي‌شود در برخي‌ ازنواحي‌ كشورمان‌ به‌ منظورجلوگيري‌ از نفخ‌، زيره‌ سبز در پخت‌ غذاهاي‌ مختلف‌ استفاده‌ مي‌گردد بويژه‌ درغذاهايي‌ كه‌ حبوبات‌ فراواني‌ دارند زيره‌ سبز مقادير زيادي‌ كلسيم‌، آهن‌ و ويتامين‌ آ را در خود دارد. 2-4-2 اهميت‌ دارويي‌ زيره‌ سبز در طبقه‌ بنديها جزء گياهان‌ دارويي‌ محسوب‌ مي‌شود و مهمترين‌ موارد استفاده‌ از آن‌ در تهيه‌فرآورده‌هاي‌ دارويي‌ مي‌باشد. از نظر خصوصيات‌ دارويي‌ زيره‌ سبز در معرف‌ و بادشكن‌ مي‌باد و ورم‌ و نفخ‌معده‌ را معالجه‌ مي‌كند و در درمان‌ قولنج‌هاي‌ شديد اطفال‌ نيز مصرف‌ مي‌شود. از آنه‌ در تهيه‌ شربت‌«ميگسچر» جهت‌ رفع‌ دل‌ درد كودكان‌ استفاده‌ مي‌شود همچنين‌ زيره‌ سبز در افزايش‌ شير مادران‌ تأثير بسزايي‌دارد و چنانچه‌ مادرهاي‌ شيرده‌ حدود 20 گرم‌ زيره‌ سبز را در يك‌ ليتر آب‌ دم‌ كرده‌ و روزانه‌ مقداري‌ مصرف‌نمايند باعث‌ افزايش‌ شيردهي‌ خواهد شد. زيره‌ سبز بصورت‌ گرد به‌ مقدار 2 گرم‌ در روز و يا دم‌ كرده‌ 2 يا 4گرم‌ ميوه‌ و تنطور انزه‌ مصرف‌ مي‌شود همچنين‌ از زيره‌ سبز بعنوان‌ ضد انقباض‌، ضد نفخ‌، مسكن‌ و محرك‌استفاده‌ شده‌ است‌ و گزارش‌ شده‌ كه‌ اسناسن‌ آن‌ خاصيت‌ ضدباكتريايي‌ دارد. 5-2 ساير كاربردهاي‌ زيره‌ سبز يكي‌ ديگر از خواص‌ درماني‌ عنوان‌ شده‌ براي‌ زيره‌ سبز فعاليت‌ ضد باروري‌، ضد جايگزيني‌ و سقط‌كنندگي‌ و عصاره‌ آبي‌ آن‌ مي‌باشد كه‌ در دست‌ بررسي‌ است‌ در آزمايش‌ بر روي‌ موش‌ صحرايي‌ دُزهاي‌ 250 و500 ميلي‌ گرم‌ بر كيلوگرم‌ وزن‌ بدن‌ فعاليت‌ معني‌ داري‌ را نشان‌ نداد هر چند كه‌ از روز 8 تا 12 حاكملگي‌ يك‌فعاليت‌ معني‌داري‌ را روي‌ سقط‌ كنندگي‌ نشان‌ داد. علاوه‌ بر دانه‌ و اسانس‌ زيره‌ سبز از مازاد حاصل‌ از استخراج‌ اسانس‌ از آن‌ كنجاله‌ بدست‌ مي‌آيد كه‌ هم‌اكنون‌ به‌ شكل‌ كود براي‌ محصولات‌ زراعي‌ استفاده‌ مي‌شود كنجاله‌ زيره‌ داراي‌ تركيبات‌ فيبري‌ و پروتئيني‌است‌ كه‌ نقش‌ آن‌ را در تغذيه‌ دام‌ قابل‌ توجيه‌ مي‌سازد همچنين‌ پس‌ از انجام‌ عمليات‌ بوجاري‌ دانه‌ ازكاه‌ جدامي‌گردد و كاه‌ باقي‌ مانده‌ تقريباً معادل‌ وزن‌ زيره‌ سبز توليدي‌ است‌ كه‌ در حالحاضر به‌ مصرف‌ سوخت‌ و گل‌اندود پشت‌ بام‌ روستائيان‌ مي‌رسد 6-2 ويژگيها وروشهاي‌ كشت‌ زيره‌ سبز Grooks و Sievers گزارش‌ كردند كه‌ زيره‌ سبز در مناطقي‌ كه‌ داراي‌ خاكهاي‌ لومي‌شني‌ بازهكش‌ خوب‌كه‌ آماده‌ آلي‌ بالا دشاته‌ باشد و درجات‌ حرارت‌ در طي‌ دوره‌ رشد براي‌ سه‌ تا چهار ماه‌ معتدل‌ و ملايم‌ باشدعملكرد خوبي‌ خواهد داشت‌. در مناطق‌ مديترانه‌اي‌ بعد از محصولات‌ زمستانه‌ غلات‌، سيب‌ زميني‌ و يا كلم‌،بذر زيره‌ را بصورت‌ پخش‌ يكنواخت‌ كشت‌ مي‌نمايند. از نيازهاي‌ محيطي‌ زيره‌ سبز درجه‌ حرارت‌ c06-9 وpH 3/8-5/4 است‌. كنترل‌ كامل‌ علفهاي‌ هرز ضروري‌ است‌ زيرا كه‌ گياه‌ سبز بسيار كوچك‌ و ضعيف‌ است‌ به‌همين‌ دليل‌ كشت‌ بذر در رديفهاي‌ با فواصل‌ زياد به‌ منظور استفاده‌ حداكثر از كولتيواتورها صورت‌ مي‌گيرد وچنين‌ به‌ نظر مي‌رسد كه‌ در مناطق‌ كه‌ قيمت‌ كارگر بالاست‌ اين‌ روش‌، روش‌ موفقي‌ باشد. طبيعت‌ حساس‌ ولطيف‌ گياه‌ بعلاوه‌ نياز به‌ كنترل‌ علفهاي‌ هرز نشان‌ از هزينه‌هاي‌ زياد كارگري‌ دارد. عملكرد بذر زيره‌ سبز در منابع‌ بين‌ 100 تا 1000 پوند درايكر (معادل‌ 1120 - 112 كيلوگرم‌ در هكتار)گزارش‌ شده‌ اس‌. در شرايط‌ خوب‌ و بطور متوسط‌ عملكرد زيره‌ سبز 500 پونددرايكر (معادل‌ 560 كيلوگرم‌در هكتار) خواهد بود. زيره‌ سبز نسبت‌ به‌ تغييرات‌ محيط‌ حساسيت‌ زيادي‌ دارد و عملكرد آن‌ نوسانات‌ زيادي‌را نشان‌ مي‌دهد و بطور كلي‌ هر سه‌ يا چهار سال‌ يك‌ بار كاهش‌ محصول‌ وجود دارد. شناخت‌ شرايط‌ طبيعي‌ واهميت‌ اثر متقابل‌ ژنوتيپ‌ محيط‌ در درك‌ ثبات‌ در عملكرد يك‌ سري‌ از واريته‌هاي‌ بخصوص‌، قبل‌ از توصيفه‌براي‌ كشت‌ در مناطق‌ وسيع‌ از اهميت‌ زيادي‌ برخوردار است‌. در زراعت‌ آبي‌ زيره‌ سبز در روش‌ هيرمكاري‌ آبياري‌ اول‌ قبل‌ از كاشت‌ و درخشه‌ كاري‌ بعد از كاشت‌مي‌ب‌اشد بهرحال‌ بسته‌ به‌ نوع‌ كشت‌ و د دست‌ داشتن‌ آب‌ و با توجه‌ به‌ ميزان‌ بارندگي‌ بعضي‌ از كشاورزان‌ 2 تا3 بار آبياري‌ مي‌نمايند. در تناوب‌ زراعي‌ زيره‌ سبز را مي‌توان‌ بعد از صيفي‌ جات‌ با گياهان‌ وجيني‌ قرارداد. زيره‌ سبز چون‌ در مراحل‌ اوليه‌ از رشد كندي‌ برخوردار است‌ و قدرت‌ رقابت‌ با علفهاي‌ هرز ندارد وعملكرد آن‌ در صورت‌ عدم‌ وجين‌ بسيار پايين‌ مي‌آيد بهتر است‌ وجين‌ اول‌ در نيمه‌ فروردين‌ ماه‌ زمانيكه‌ ارتفاع‌بوته‌ حداقسل‌ به‌ 50 سانتي‌ متر رسيده‌ باشد با توجه‌ به‌ رشد علفهاي‌ هرز انجام‌ شود و جين‌ بعدي‌ بسته‌ به‌ميزان‌ علف‌ هرز موجود در مزرعه‌ همزمان‌ با شروع‌ گلدهي‌ يا قبل‌ از آن‌ صورت‌ مي‌گيرد. با توجه‌ به‌ هزينه‌هاي‌زياد كارگري‌ بهتر است‌ كه‌ از مبارزه‌ شيميائي‌ و يا ديگر روشها استفاده‌ شود در حال‌ حاضر در ايران‌ علف‌كش‌سولانان‌ و آراديكان‌ 14 لي‌ 20 روز قبل‌ از كشت‌ و نفت‌ بعد از كاشت‌ استفاده‌ مي‌گرد. در هندوستان‌Pendimethalin به‌ ميزان‌ يك‌ كيلوگرم‌ در هكتار بصورت‌ Pre-emergense و Fluchloalin بصورت‌Pre-Plant توصيه‌ گرديده‌ (جهت‌ اطلاعات‌ بيشتر به‌ نتايج‌ طرح‌ پژوهشي‌ مبارزه‌ شيميائي‌ با علف‌هاي‌ هرززراعت‌ زيره‌ سبز - انتشارات‌ سازمان‌ پژوهشهاي‌ علمي‌و صنعتي‌ مركز خراسان‌ مراجعه‌ شود.) (ملافيلايي، 1371) 1-6-2 كاشت‌ كشت‌ زيريه‌ سبز بدو صورت‌ ديم‌ و آبي‌ انجام‌ مي‌شود كاشت‌ زيره‌ سبز تا به‌ حال‌ در خراسان‌ بيشتربصورت‌ ديم‌ بوده‌ است‌. در كشت‌ ديم‌ زمين‌ در پائيز شخم‌ خورده‌ و در زمان‌ مناسب‌ بذرپاشي‌ مي‌شود و سپس‌بوسيله‌ ديسك‌ و مالده‌ بذر را زير خاك‌ مي‌كنند. كشتت‌ آبي‌ زيره‌ سبز به‌ سه‌ صورت‌ انجام‌ مي‌شود: 1- خشك‌ كاري‌2- هيزم‌ كاري‌3- رديف‌ كاري‌ 1- خشك‌ كاري‌ در اين‌ روش‌ بذر و كود در زميني‌ كه‌ پائيز شخم‌ خورده‌، پاشيده‌ مي‌شود و سپس‌ بذر و كود را با ديسك‌ زيرخاك‌ مي‌كنند و بعد از آن‌ اقدام‌ به‌ آبياري‌ مي‌نمايند. 2- هيزم‌ كاري‌ زمين‌ را قبل‌ از كاشت‌ آب‌ياري‌ نموده‌ و هنگام‌ گاورو شدن‌ اقدام‌ به‌ پاشيدن‌ بذر و كود نموده‌ و سپس‌ بوسيله‌ديسك‌ يا كولتيواتور آنها را زير خاك‌ مي‌كنند و بدنبال‌ آن‌ ماله‌ مي‌زنند. 3- رديف‌ كاري‌ در اين‌ روش‌ كاشت‌ از دستگاه‌ فاروئر (Farroeir) استفاده‌ مي‌شود. قبل‌ از كود و بذر پاشي‌ كلوخهاي‌زميني‌ را بوسيله‌ ديسك‌ كاملاً نرم‌ كرده‌ و بعد بوسيله‌ لِولَرپستي‌ وب‌ لنديهاي‌ زمين‌ را همواره‌ مي‌ن‌مايند تاتراكتور بهتر بتواند رديفها را در بياورد و سپس‌ اقدام‌ به‌ پخش‌ كود و بذر مي‌ك‌نند كه‌ معمولاً بوسيله‌ كودپاش‌سانتريفوژ عمل‌ پاششي‌ كود و بذر انجام‌ مي‌گيرد و با زدن‌ يك‌ ديسك‌ ديگر بذر و كود را زير خاك‌ برده‌ و بادستگاه‌ فاروئر اقدام‌ به‌ فاروزدن‌ به‌ عرض‌ 50-40 سانتي‌ متر مي‌ك‌نند از اين‌ روش‌ كشت‌ در زمينهايي‌ كه‌وسعت‌ آنها اجازه‌ فاروزدن‌ را مي‌دهد استفاده‌ مي‌شود. 3-6-2 داشت‌ پس‌ از كاشت‌ بذر در طول‌ دوره‌ جوانه‌ زدن‌ نيبايد زمين‌ خشك‌ شود و در اين‌ صيورت‌ بذر بطورغيريكنواخت‌ سبز مي‌گردند بسته‌ به‌ نوع‌ كاشت‌ و در دست‌ داشتن‌ آب‌ و با توجه‌ به‌ ميزان‌ بارندگي‌ زيره‌ سبز رااز يك‌ تا شش‌ بار آبياري‌ مي‌نمايند. آبياري‌ اول‌ در رو هيزم‌ كاري‌ قبل‌ از كاشت‌ بوده‌ و در خشك‌ كاري‌ بعد ازك‌ اش‌ مي‌باشد. در كشتف‌ رديفي‌بعد از كاشت‌ بذر، بوسيله‌ سيفونهاي‌ مخصوص‌ آب‌ را از نهر اصلي‌ وارد رديفها نموده‌ تا آب‌ به‌ مرور در زمين‌نفوذ كرده‌ و به‌ آخر رديفها برسد و پس‌ از خيس‌ شدن‌ كامل‌ خاك‌ آب‌ را قطه‌ مي‌نمايند بايد توجه‌ داشت‌ كه‌ به‌هنگام‌ رسيدن‌ و كامل‌ شدن‌ ميوه‌، مزرعه‌ زيره‌ را نبايد آبياري‌ كرد چون‌ از كميت‌ محصول‌ مي‌كاهد. زيره‌ سبزقدرت‌ رقابت‌ زيادي‌ با علفهاي‌ هرز نداشته‌ و عملكرد آن‌ در صورت‌ عدم‌ وجين‌ بسيار پايين‌ مي‌ايد و جين‌ اول‌معمولاً در نيمه‌ فرويدن‌ ماه‌ با توجه‌ به‌ رشد علفهاي‌ هرز انجام‌ مي‌شود و جين‌ بعدي‌ بسته‌ به‌ ميزان‌ علف‌ هرزموجود در مزرعه‌ هم‌ زمان‌ با شروع‌ گل‌ دهي‌ يا قبل‌ از آن‌ صورت‌ مي‌گيرد. باتوجه‌ به‌ هزينه‌هاي‌ زياد كارگري‌بهتر است‌ كهه‌ از مبارزه‌ شيميايي‌ و يا ديگر روشها استفاده‌ مي‌شود. در زراعت‌ زيره‌ سبز مي‌توان‌ از كود حيواني‌ به‌ ميزان‌ 20-15 تن‌ در هكتار و كود فسفاته‌ به‌ هنگام‌ بذرپاشي‌و هم‌ چنين‌ از كود اوره‌ 50-40 روز پس‌ از كاشت‌ به‌ ميزان‌ kg/ha30-25 استفاده‌ كرد. در پژوهش‌ ديگري‌ بااستفاده‌ از رقم‌ UC19 كاربرد kg/ha30 ازت‌، 42/11% عملكرد بذر را افزايش‌ داده‌ است‌. روش‌ كودپاشي‌سرك‌ (30 روز پس‌ از كشت‌) و روش‌ دو مرحله‌اي‌ (نسبت‌ در زمان‌) كشت‌ و نصف‌ 30 روز پس‌ از كشت‌) و درمقايسه‌ با روش‌ كودپاشي‌ يك‌ مرحله‌اي‌ در زمان‌ كشت‌، 95/18% و 11/12% عملكرد بذر را افزايش‌ دادند. كاربرد فسفر نيز به‌ ميزان‌ kg/ha75/8 ، عملكرد بذر را 88/8% افزايش‌ داده‌ است‌. 3-6-2 برداشت‌ برداشت‌ محصول‌ زيره‌ بهاره‌ و پائيزه‌ اعم‌ از ديم‌ و آبي‌ معمولاً از اواخر ارديبهشت‌ تا اواخر خردادماه‌ بسته‌به‌ شرايط‌ جوي‌ انجام‌ مي‌گيرد. محصول‌ زيره‌ سبز وسيله‌ كارگران‌ با دست‌ و يا داس‌هاي‌ مخصوص‌ درو وسپس‌ خرمن‌ مي‌شود، از زمان‌ خرمن‌ كردن‌ محصول‌ تا هنگام‌ خرمن‌ كوبي‌ همه‌ روزه‌ به‌ منظور جلوگيري‌ ازتخميرو فساد زيره‌، كارگران‌ اقدام‌ به‌ زير و رو كردن‌ خرمن‌ مي‌كنند، خرمن‌ كوبي‌ معمولاً بدو طريق‌ انجام‌مي‌گيرد. 1- خرمن‌‌هاي‌ كوچك‌ بوسيله‌ كارگران‌ با استفاده‌ از چوبدست‌ و چنگك‌هاي‌ مخصوص‌ كوبيده‌ مي‌شود. 2- خرمن‌‌هاي‌ بزرگ‌ بوسيله‌ حركت‌ چهارپايان‌ بر روي‌ خرمن‌ بدون‌ استفاده‌ از هيچگونهوسيله‌ ديگركوبيده‌ مي‌گردد. پس‌ از كوبيدن‌ خرمن‌ بدو طريق‌ فوق‌ ساقه‌هاي‌ بزرگ‌ را بوسيله‌ چنگك‌ از دانه‌ها و ساقه‌هاي‌كوچك‌ جدا ساخته‌ و سپس‌ دانه‌هاي‌ مخلوط‌ با ساقه‌هاي‌ كوچك‌ (كلش‌) بوسيله‌ غربال‌ و عمل‌ باددادن‌ ازيكديگر و جدا و انبار مي‌گردند. در گذشته‌ زيره‌ انبار شده‌ براي‌ بوجاري‌ (پاك‌ كردن‌) بدست‌ كارگراني‌ كه‌اصطلاحاً بوجار ناميده‌ مي‌شوند سرده‌ مي‌شود كه‌ در مقابل‌ كارمزد معين‌ نسبت‌ به‌ پاكر كردن‌ آن‌ اقدام‌ نمايند.بوجاران‌ محصول‌ زيره‌ را معمولاً در نقاطي‌ نامناسب‌ و غيربهداشتي‌ مانند محوطه‌ بازار كاروانسراها و يادرصحن‌ منازل‌ بوجاري‌ مي‌نمودند. سپس‌ زيره‌ بوجاري‌ شده‌ را در گوني‌ ريخته‌ و سردوزي‌ مي‌كردند و بدين‌ترتيب‌ زيره‌ آم‌اده‌ شده‌ به‌ خارج‌ از كور صادر مي‌گرديد، تا اينكه‌ در سال‌ 1348 بخش‌ خصوصي‌ باسرمايه‌گذاري‌ اقدام‌ به‌ خريد و نصيب‌ ماشين‌ آلات‌ زيره‌ پاك‌ كني‌ نمود و جمعاً چهار دستگاته‌ بوجاري‌ زيره‌خريداري‌ و در شهرستانهاي‌ مشهد، كاشمر و سبزوار در سال‌ 1349 شروع‌ بكار نمود. خريداي‌ و نصب‌ ماشين‌آلات‌ زيره‌ پاك‌ كني‌ و احداث‌ انبارهاي‌ بهداشتي‌ ومجهز و نيز برنامه‌هاي‌ آموزشي‌ براي‌ كشاورزان‌ سبب‌ بالابردن‌ كيفيت‌ زيره‌ سبز شد. بطوريكه‌ هم‌ اكنون‌ هر ساله‌ تعداد متنابهي‌ زيره‌ سبز با مشخصات‌ درجه‌ يك‌بسته‌بندي‌ و صادر مي‌گردد حداكثر ميزان‌ مواد خارجي‌ در زيره‌ درجه‌ يك‌ 3 درصد مي‌باشد.(بالندري، 1370) 7-2 آفات‌ و امراض‌ آفات‌ گزارش‌ شده‌ زيره‌ سبز عبارتند از شته‌ سبز، شته‌ سياه‌، كرم‌ غوزه‌، مورچه‌، تريپس‌، كنه‌ قهوه‌اي‌ گندم‌ -سوسك‌ آرد (انباري‌) كه‌ مي‌توان‌ جهت‌ جلوگيري‌ از خسارات‌ آنها به‌ توصيه‌هاي‌ حفظ‌ نباتات‌ ادارات‌ منطقه‌توجه‌ نمود. بيماريهاي‌ گزارش‌ شده‌ در مورد زيره‌ سبز از ايران‌ و كشورهايي‌ مانند هندوستان‌ - پاكستان‌ - سوريه‌ وافغانستان‌ عبارتند از بوته‌ ميري‌ زيره‌ سبز (Fusarium SP) بليت‌ آلترناريائي‌ (Alternaria SP) سياه‌ شن‌دانه‌ زيره‌ سبزي‌ Ramularia ، (Cladosporium) و از هندوستان‌ سفيدك‌ پودري‌ (Erysiphe polygoni)و نماتدمولد غده‌ ريشه‌ (Meloidogyne incognita) و از بلغارستان‌ بيماري‌ Pseudomonas cuminiگزارش‌ شده‌ است‌. بيماري‌ بوته‌ ميري‌ در خراسان‌ از نيمه‌ فروردين‌ ماه‌ تا اوائل‌ ارديبهشت‌ ظاهر مي‌شود وخسارت‌ آن‌ 28-14 درصد توسط‌ دكتر علوي‌ گارش‌ شده‌ و در ساليان‌ اخير نيز خسارت‌ آلترناريا توسط‌محققين‌ بين‌ 100-20 درصد گزارش‌ شده‌ كه‌ اين‌ خسارت‌ را ناشي‌ از تغييرات‌ جوي‌ و رطوبي‌ شدن‌ بهارمي‌دانند. براي‌ كنترل‌ بيماري‌ فوزاريوم‌ اصول‌ به‌ زراعي‌ رعيات‌ تناوب‌ 3 ساله‌ - شخم‌ عميق‌ در تابستان‌ - استفاده‌ ازبذور سالم‌ - ضدعفوني‌ بذر با قارچ‌ كش‌هاي‌ ميوه‌اي‌. ضد عفوني‌ - بذر با Bavistin دو هزار و Rovralتوصيه‌ گرديده‌ است‌. براي‌ كنترل‌ بيماري‌ بلايت‌ آلترناريائي‌ در هندوستان‌ عامل‌ بيماري‌ (Alternaria burnsii) و شرايط‌بيماري‌ 90% رطوبت‌ به‌ بالا كه‌ براي‌ مدت‌ 3 روز در حرارت‌ 28-23 درجه‌ سانتيگراد در زمان‌ گلدهي‌ زيره‌سبز 70-100% آلوده‌ مي‌گردد) استفاده‌ از قارچكش‌هاي‌ Blue cupper، Bitoy - 50، phytolan،Difolatan بميزان‌ 600 تا 1000 گرم‌ در هكتار توصيه‌ گرديده‌ است‌. 8-2 خصوصيات‌ زرشگ‌ با توجه‌ به‌ اينكه‌ گونه‌هاي‌ مختلف‌ زرشك‌ در دنيا بصورت‌ وحشي‌، يا انواع‌ انتخاب‌ ويا اصلاح‌ شده‌ آن‌ بعنوان‌ درختچه‌ زينتي‌ مورد ساتفاده‌ دارند ولي‌ زرشك‌ بيدانه‌ بعنوان‌ يك‌ ميوه‌ فقط‌ در جنوب‌خراسان‌ در سطح‌ نسبتاً وسيعي‌ پروش‌ مي‌يابد، بر پژوهشگران‌ توانمند كشورمان‌ است‌ كه‌ همت‌ گمارند ودرصدد رفع‌ مشكلات‌ تلويد و فرآيند اين‌ محصول‌ كم‌ نظير برآيند و با انجام‌ تحقيقاتي‌ در زمينه‌هاي‌ به‌ زراعي‌،بهنژادي‌ و بهبود روشهاي‌ ازدياد، هرس‌، برداشت‌، خشك‌ كردن‌ و بسته‌بندي‌ زرشك‌ و توليد فرآورده‌هاي‌مختلف‌ صنعتي‌ از ميوه‌ آن‌ مانند نوشابه‌، مربا، ژله‌ و سس‌ و همچنين‌ تهيه‌ فراورده‌هاي‌ متنوع‌ دارويي‌ ازقسمتهاي‌ مختلف‌ اين‌ درختچه‌، علاوه‌ بر افزايش‌ توليد و بهره‌وري‌ بيشتر، تا حدود زيادي‌ از ضايعات‌ اين‌محصول‌ ارزشمند جلوگيري‌ نمايند. 9-2 تاريخچه‌ زرشك‌ نام‌ زرشك‌ (Barberry) در نوشته‌هاي‌ دانشمندان‌ قرون‌ وسطي‌ وجود داشته‌ است‌. بنظر مي‌رسد كه‌سيمون‌ ژانون‌ سي‌ نخستين‌ كسي‌ بود كه‌ در قرن‌ هشتم‌ آن‌ را به‌ نام‌ عربي‌ پرپريس‌ به‌ مردم‌ شناساند. در سال‌1554 ميلادي‌ ماتيول‌، نام‌ كرسپينوس‌ را بر آن‌ نهاد كه‌ در ايتاليا هنوز هم‌ به‌ همين‌ نام‌ مشهور است‌. زرشك‌ درعربي‌ انبرپاريس‌، عقده‌ و عودالريح‌، به‌ فرانسه‌ Vinettierو به‌ انگليسي‌ Barberry-tree ناميده‌ مي‌شود. در اغلب‌ نقاط‌ ايران‌ به‌ نام‌ زرشك‌ ولي‌ در برخي‌ از مناطق‌ به‌ نامهاي‌ محلي‌ مثلاً در رودسرماليسك‌، درارسباران‌ و زنجان‌ زرنج‌ و زريش‌ و رد قاسملو اروميه‌ ، زيريسك‌ ناميده‌ مي‌شود. از نوشته‌هاي‌ پيشينيان‌ چنين‌ برمي‌ايد كه‌ يارانيان‌، چيني‌ها و مصري‌‌ها نيز قبل‌ از تاريخ‌ اين‌ گيناه‌ مفيد را مي‌شناخته‌اند و در موارد مختلفي‌ ازآن‌ استفاده‌ مي‌كرده‌اند. در تاريخ‌ آمده‌ است‌ كه‌ حكيم‌ زكرياي‌ رازي‌، زرشك‌ را براي‌ آدمي‌ميد تشخيص‌ داده‌ وبه‌‌هارون‌الرشيد سفارش‌ كرده‌ است‌ كه‌ براي‌ درمان‌ تب‌، عطش‌ و التهاب‌، آب‌ زرشك‌ بنوشيد. دكتر شلميرهلندي‌ كه‌ پزشك‌ دارلفنون‌ بوده‌ در حدود يكصد سال‌ پيش‌ نوشته‌ است‌ «... در ايران‌ مردم‌ آب‌ زرشك‌مي‌نوشند، با غذا زرشك‌ مي‌خورند، مربا هم‌ از آن‌ تهيه‌ مي‌كنند و دم‌ كرده‌ زرشك‌ را بنبل‌ اطيب‌، براي‌پيشگيري‌ از خونريزي‌ مي‌نوشند. ابوعلي‌ سينا در كتاب‌ قانون‌ از 6 نوع‌ داروي‌ مخلوط‌ گياهي‌ تحت‌ عنوان‌قرص‌ زرشك‌ نام‌ برده‌ و آنها را در درمان‌ تب‌، سرفه‌، ناراحتيهاي‌ كبد و در رفع‌ تشنگي‌ و افسردگي‌ مفيد دانسته‌است‌. د ارشاد الزراعه‌ و لغت‌ نامه‌ دهخدا نيز به‌ زرشك‌ اشاره‌ شده‌، خواص‌ دارويي‌ و مواد استفاده‌ آن‌ ذكرگرديده‌ است‌. براساس‌ شواهد موجود، قدمت‌ كشت‌ و پرورش‌ زرشك‌ بيدانه‌ در جنوب‌ خراسان‌ به‌ بيش‌ از200 سال‌ مي‌رسد.(بالندري، 1371) 10-2 خصوصيات‌ گياهشناسي‌ و پراكنش‌ جنس‌ زرشك‌ 1-10-2 ويژگيهاي‌ عمومي‌ زرشك‌ها، ياهاني‌ از رده‌ دو لپه‌ايهاي‌ جدا گلبرگ‌ و از تيره‌ زرشك‌ سانان‌ هستند. آنها درخه‌هايي‌ اغلب‌ تيغ‌داند كه‌ رنگ‌ و فرم‌ پوست‌ شاخه‌هاي‌ انها با افزايش‌ سن‌ تغيير مي‌كند. برگها، ريزا و يا پايا، ساده‌ و يا بندرت‌پنجه‌اي‌، برگهاي‌ شاخه‌هاي‌ باريك‌ به‌ خارهاي‌ منفرد، سه‌ تايي‌ و يا چند تايي‌ تبديل‌ مي‌شوند. گلها برنگ‌ زرد ويا قرمز متمايل‌ به‌ زرد، گل‌ آذين‌ كم‌ و بيش‌ كشيده‌ بشكل‌ خوشه‌ ساده‌ و يا مركب‌، چتري‌ و يا منفر ميباشد.كاسبرگها 6 عدد، رنگي‌ و مشابه‌ گلبرگها و در دو رديف‌ قرار دارند. گلبرگها 6 عدد كه‌ اغلب‌ در قاعده‌ آنها دوغده‌ نوش‌ زا ديده‌ مي‌شود. پرچمها 6 عدد آزاد و حساس‌ مي‌باشند. مادگي‌ بدون‌ خامه‌ و يا داراي‌ خامه‌ كوتاهي‌است‌. ميوه‌ سته‌، بيضي‌، تخم‌ مرغي‌، واژ تخم‌ مرغي‌ و يا كروي‌ شكل‌ آبدار و برنگ‌ فرمز، ارغواني‌ يا متمايل‌ به‌سياه‌ مي‌باشد. 2-10-2 گونه‌هاي‌ زرشگ‌ از جنس‌ زرشگ‌ Berberis L. تا سال‌ 1975 تعداد 622 گونه‌ نام‌ برده‌ شده‌ است‌. اين‌ گونه‌ها را مي‌توان‌ به‌دو گروه‌ زرشك‌هاي‌ زينتي‌ و غيرزينتي‌ تقسيم‌ نمود كه‌ گروهايخر شامل‌ گونه‌هاي‌ خودرو و گونه‌ پرورش‌ يافته‌آن‌ مي‌باشد. گونه‌هاي‌ زينتي‌ زرشك‌ از نظر اشكال‌ و رنگ‌ برگها و ميوه‌هايشان‌ داراي‌ تنوع‌ بسيار زيادي‌ هستندو از آنها در پاركها و باغهاي‌ صخره‌اي‌ استفاده‌ مي‌وشد.ب‌ يشتر زرشكهاي‌ خزان‌ دار منشأ آسيايي‌ دارند، كاملاًمقاوم‌ بوده‌ و در آفتاب‌ يا كمي‌سايه‌ و تقريباً در هر خاكي‌ كه‌ زهكش‌ خوبي‌ داشته‌ باشد به‌ آساني‌ رشد مي‌كنند.آنها معمولاً برگهاي‌ تخم‌ مرغي‌ و حبه‌هاي‌ قرمز رنگ‌ دارند. زرشكهاي‌ هميشه‌ سبز داراي‌ برگهي‌ چرمي‌، اغلب‌ كاردي‌ شكل‌ و دندانه‌دار با ميوه‌هاي‌ آبي‌، سياه‌ وارغواني‌ مي‌باشند، آنها عمدتاً آسيايي‌ و تعداد كمي‌نيز از جنوب‌ قاره‌ آمريكا هستند. Verberis darwinii وV، stenophylla (دو رگه‌)، زيباترين‌ درختچه‌هاي‌ هميشه‌ سبزي‌ هستند كه‌ كشت‌ مي‌شوند. زرشك‌آمريكايي‌ B.cannadensis بومي‌شمال‌ شرق‌ آمكريكاست‌. زرشك‌ ژاپني‌ B.thunbergii اغلب‌ بعنوان‌پرچين‌ يا يك‌ درختچه‌ زينتي‌ كشت‌ مي‌گردد و چندين‌ واريته‌ با شاخ‌ و برگ‌ ارغواني‌ با زرد و بدون‌ خار يا كوتاه‌آن‌ نيز در طراحي‌ فضاي‌ سبز كاربرد دارد. گونه‌هاي‌ جنس‌ ماهونيا كه‌ قبلاً جز جنس‌ زرشك‌ قلمداد مي‌شدند. درختچه‌هايي‌ هميشه‌ سبز از تيره‌«زرشك‌ سانان‌» هستند كه‌ درايا برگهاي‌ چرمي‌با گلهاي‌ زرد خوشبو و ميوه‌هاي‌ آبي‌ رنگ‌ خوراكي‌ بوده‌ وپرورش‌ مي‌يابند.امروزه‌ بيش‌ از 170 گونه‌ و رقم‌ زرشك‌ كه‌ غالباً زينتي‌ هستند، مورد كشت‌ و كار قرار مي‌گيرند. طبق‌ اطلاع‌ در سالهاي‌ 1353-1351 در حدود 32 گونه‌ خرجي‌ زرشك‌ بوسيهل‌ باغ‌ گياهشناسي‌ ايران‌ و 6گونه‌ خراجي‌ نيز بوسيله‌ دانشكده‌ كشاورزي‌ كرج‌ به‌ كشور وارد و كشت‌ گرديده‌ است‌. در حال‌ حاضر در باغ‌گياهشناسي‌ (آريورتوم‌) نوشهر 10 گونه‌ و در باغ‌ گياهشناسي‌ ارم‌ در شيراز نيز سه‌ گونه‌ مختلف‌ زرشك‌م‌موجود مي‌باشد. B. Vulgaris L. گونه‌اي‌ جذاب‌ و پرشاخه‌ است‌ كه‌ شاخه‌هايش‌ خاردار، تا حدودي‌ شياردار و به‌ رنگ‌خاكستري‌ متمايل‌ به‌ زرد مي‌باشد. در محور خارها ساقه‌هاي‌ كوچكي‌ توسعه‌ مييابند كه‌ درايا برگهاي‌ بيهي‌ تاتخم‌ مرغي‌ شكل‌ يا حاشيه‌ مضرس‌ خاردار و داراي‌ موم‌ اند كه‌ بصورت‌ دستهاي‌ قرار ميگيرند. گلهايشان‌ زردرنگ‌ به‌ 6 كاسبرگ‌ و 6 گلبرگ‌ كه‌ به‌ صورت‌ خوشه‌ بوده‌ و بوي‌ نامطلوب‌ و كسالت‌آوري‌ دارند. در 6 پرچم‌ آن‌بساك‌ها بوسيله‌ درپوشهاي‌ زبانهاي‌ باز مي‌شوند. ميله‌هاي‌ پرچم‌ در اثر تحريم‌ بوسيله‌ زنبور يا قلم‌ با يك‌حركت‌ سريع‌ و اكنش‌ نشان‌ مي‌دهند و گرده‌ها روي‌ حشره‌اي‌ كه‌ در جستجوي‌ شهد گل‌ است‌، قرار مي‌گيرد وبدين‌ ترتيب‌ از خود گرده‌افشاني‌ جلوگيري‌ مي‌شود. ميلت‌ در فرانسه‌، فعاليت‌ مكانيكي‌ پرچمهاي‌ زرشك‌ وماهونيا را از نظر خصوصيات‌ حركتشان‌ براساس‌ زمان‌ واكنش‌ به‌ تحريك‌ مورد مطالعه‌ و بررسي‌ قرار داده‌است‌. نتايج‌ بررسيهاي‌ وي‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ پس‌ از تحريك‌ ميله‌ پرچم‌ كه‌ منجر به‌ حركت‌ بسيار سريع‌ و جهشي‌آن‌ به‌ سمت‌ وسط‌ گل‌ مي‌شود، ميله‌ پرچم‌ در طي‌ مدت‌ 12 دقيقه‌ به‌ حالت‌ اوليه‌ خود بر مي‌گردد. گونه‌ B.Vulgaris L. ميزبان‌ واسطه‌ قارچ‌ عامل‌ بيماي‌ زنگ‌ سياه‌ گندم‌ (Puccinia graminis) در غلات‌است‌. البته‌ بكرات‌ در نقاطي‌ از كشور و دنيا كه‌ مطلقاً درختچه‌هاي‌ زرشگ‌ وجود ندارد، اين‌ زنگ‌ موجب‌خسارت‌ روي‌ غلات‌ مي‌شود. براي‌ اين‌ پديده‌ دلايلي‌ مانند عبور اسپورهاي‌ ايجاد كننده‌ بيماري‌ از درياها،وجود ميزبانهاي‌ ديگري‌ از تيره‌ گندميان‌ و ايجاد نژادهاي‌ فيزيولوژيگي‌ از طريق‌ Parasexuallity ذكر گرديده‌است‌. در بعضي‌ مناطق‌ درختچه‌ زرشك‌، نقش‌ مهمي‌در ادامه‌ زندگي‌ تكميل‌ سيكل‌ قارچ‌ ندارد، چون‌ موقعيكه‌بازديد و سپورها تشكيل‌ و منتشر مي‌گردند، برگهاي‌ زرشك‌ خشبي‌ و مقاوم‌ به‌ آلودگي‌ هستند. درختچه‌هاي‌زرشك‌ موقعي‌ براي‌ آلودگي‌ به‌ اين‌ قارچ‌ حساسند كه‌ بافتهاي‌ برگ‌ و ساقه‌ آنها، جون‌ و لطيف‌ باشند. در جنوب‌خراسان‌ با وجود پراكندگي‌ درختچه‌هاي‌ زرشك‌، خسارت‌ زنگ‌ سياه‌ گندم‌ گزارش‌ نشده‌، بنظر مي‌رسد اين‌ امربه‌ دليل‌ مناسب‌ نبودن‌ شرايط‌ آب‌ و هوايي‌ باشد. عليرغم‌ اينكه‌ زرشك‌ بيدانه‌ مورد كشت‌ در جنوب‌ خراسان‌ در منابع‌ موجود B.Vulgaris L. معرفي‌ شده‌،بنظر مي‌رسد از نظر گياهشناسي‌ بطور دقيق‌ مورد بررسي‌ قرار نگرفته‌ است‌. البته‌ ثابتي‌ زرشكهاي‌ بيدانه‌ راتحت‌ رقم‌ Asperma ذكر نموده‌ است‌: Berberis orietalis C.K.Schn. var. asperma Don. = B. Vulgaris L. var.asperma Don = B. asperma Piot. et Turp. 3-10-2 زيستگاه‌ و پراكنش‌ زرشكها گروه‌ بزرگي‌ از درختچه‌هاي‌ (بندرت‌ درختان‌ كوچك‌) خاردار هميشه‌ سبز يا خزان‌ دار هستند كه‌غالباً بومي‌نواحي‌ معتدل‌ شمالي‌ بويژه‌ آسيا مي‌باشند آنها از نظر تمركز در دو ناحيه‌ كاملاً مجزاي‌ جهان‌ قرارگرفته‌اند كه‌ از يك‌ طرف‌ كوهها هيماليا و چين‌ غربي‌ و از طرف‌ ديگر كوه‌هاي‌ مرتفع‌ آند در آمريكاي‌ جنوبي‌ راشامل‌ مي‌شوند. تاكنون‌ در محدوده‌ فلورايرانيكا، 12 گونه‌ و 5 هيبريد از جنس‌ زرشك‌ نام‌ برده‌ شده‌ كه‌ 5 گونه‌و 4 دورگ‌ آن‌ جزو فلور ايران‌ گزارش‌ شده‌ است‌، اين‌ 5 گونه‌ عبارتند از: B.khorasanica brow. & zielin.،Berviris vulgaris L. ، B. Orthobotrys Bie.ex C.K. Schnكه‌ بومي‌ايران‌ است‌، B. Integerrima bunge، B.Crataegina DC گونه‌هاي‌ V.orietalis C.K. Sch.B. nummularia Bge، B.densiflora Boiss & Bh. نيز علاوه‌ بر گونه‌هاي‌ ذكر شده‌ قبلي‌ در ايران‌توسط‌ ثابتي‌ گزارش‌ گرديده‌ است‌. گونه‌هاي‌ B.densiflora Boiss & Bh. در منطقه‌ ارسبارايان‌Integerrima bungeB.نيز بطور وسيع‌ در ارسباران‌، مرند و مشكين‌ شهر و B.Vulgaris L. در مرند ونواحي‌ مختلف‌ اربساران‌ در آذربايجان‌ وجود دارند. 11-2 مصارف‌ خوراكي‌، ارزش‌ غذايي‌ و اهيمت‌ دارويي‌ زرشك‌ اجزا متشكله اكثر نبات بخصوص ميوه‌ها تو دانه‌ها علاوه بر داشتن مواد غذايي مهم و ويتامين داراي خواص طبي و درماني نيز مي‌باشند. با پيشرفت علم و تكنولوژي و تعيين فرمول‌هاي شيميايي و انجام آزمايشات بيوشيمي‌و فيزيولوژيك به خواص دارويي و درماني گياهان دسترسي يافته و مي‌توان نتيجه اين تحقيقات را در خدمت داروسازي و طب جديد قرار داد. خواص غذايي و دارويي گياه زرشك از دير باز براي بشر شناخته شده است و شرح آن در سال 1554 ميلادي به وسيله ماتيول (Mathiole) آمده و نام كرس پينوس (Crespinus) كه به زبان ايتاليايي به معني زرشك مي‌باشد بر اين گياه نهاده شده است. در طب ايراني استفاده از ريشه، ساقه، برگ، گل، و ميوه‌هاي اين گياه در معالجه بيماري‌ها معمول و مرسوم بوده و امروزه نيز در بين مردم متداول مي‌باشد. در طب عوام، قسمتي از درختچه زرشك را بدون شناخت مواد متشكله و موثر مداواي بيماري‌هاي گوناگون بكار مي‌بردند. در صورتي كه در طب پيشرفته امروزي پس از تجزيه‌هاي شيميايي مختلفي كه بر روي همين اعضا انجام مي‌گيرد و تعيين و تشخيص مواد بويژه و يكسري آزمايشات فيزيولوژي و بيوشيمي‌حتي به تهيه اين مواد موثره بطور سنتيك پرداخته و آنها را به مقادير مختلف جهت درمان يك يا چند بيماري توصيه مي‌نمايند. (بالندري، 1379 (ترمه و متين، 1361) 1-11-2 مصارف‌ خوراكي‌ و ارزش‌ غذايي‌: زرشك‌ در ايران‌ معمولاً بصورت‌ خشكبار و بعنوان‌ چاشني‌ در تهيه‌ غذا و يا براي‌ تزئين‌ آن‌ استفاده‌ مي‌شود.ميوه‌ فارس‌ آن‌ در تهيه‌ ترشي‌ و ميوه‌ رسيده‌ در تهيه‌ مربا، آب‌ ميوه‌ كاربرد دارد. در گذشته‌ از ميوه‌ زرشك‌ نوعي‌ليمونا و نيز تهيه‌ مي‌شده‌ است‌. 2-11-2 اهميت‌ دارويي‌ از مهمترين‌ موارد استفاده‌ زرشك‌، كاربرد مواد دارويي‌ موجود در قسمتهاي‌ مختلف‌ گياه‌ مانند پوست‌،برگ‌، ريشه‌، گل‌ و ميوه‌ آن‌ مي‌باشد. براساس‌ پژوهشهايي‌ كه‌ تاكنون‌ بر روي‌ 40 گونه‌ زرشگ‌ انجام‌ شده‌،آلكالوئيدها و مواد دارويي‌ متعددي‌ همانند بربامين‌، بربرين‌، اكسي‌ آكانتين‌، پالماتين‌، بروبروبين‌، برولسين‌،والراسين‌ شناسايي‌ و استخراج‌ شده‌آند. اخيراً يك‌ آنزيم‌ جديدي‌ به‌ نام‌ سيتوكروم‌ 450P- از كشت‌ تعليقي‌سلولي‌ يك‌ گونه‌ زرشك‌ به‌ نام‌ B.stolonifera جداسازي‌ گرديده‌ است‌. در برخي‌ از گونه‌هاي‌ زرشك‌ تا 15ماده‌ دارويي‌ شناسايي‌ است‌ براي‌ درمان‌ اختلالات‌ معده‌، بيماري‌ وبا و اسهال‌ كودكان‌ بصورت‌ كلينيكي‌استفاده‌ مي‌شود. در كشور مانيز تاكنون‌ چند طرح‌ تحقيقاتي‌ با استفاده‌ از خواص‌ دارويي‌ سمتهاي‌ مختلف‌درچه‌ زرشك‌، در زمينه‌هاي‌ درمان‌ فيبروز، پسوريازيس‌ و درمان‌ معتادين‌ به‌ مواد مخدر در دانشكده‌داروسازي‌ دانشگاه‌ علوم‌ پزشكي‌ اصفهان‌ به‌ اجرا درآمده‌ است‌. بنابر مطالعات‌ و بررسيهاي‌ داروشناسي‌ مشخص‌ شده‌ كه‌ بربامين‌ در موشها و سگهاي‌ صدمه‌ ديده‌ از يك‌عامل‌ ضد سرطان‌ اثر قابل‌ توجه‌ لكوجنيك‌ دارد و مشاهده‌ كلينيكي‌ در 405 بيمار مبتلا به‌ گويچه‌هاي‌ سفيدخون‌ اثرات‌ درماني‌ اين‌ ماده‌ را نشان‌ داده‌ است‌. چنين‌ اظهار شده‌ كه‌ بربامين‌ نه‌ تنها يك‌ داروي‌ لكوجنيك‌ مفيداست‌ بلكه‌ يك‌ داروي‌ كمكي‌ در شيمي‌درماني‌ و پرتودرماني‌ سرطان‌ است‌. بربرين‌ موجود در گونه‌ B.Vulgaris L. بعنوان‌ يك‌ عامل‌ ضد ميكروبي‌ گياهي‌ شناخته‌ شده‌ است‌. عصارة‌ گياهي‌ همين‌ گونه‌ بعنوان‌ يك‌عامل‌ ضر باكتريايي‌ بر عليه‌ بيماري‌ گياهي‌ سوختگي‌ آتشين‌ نيز مؤثر و باسترپتومايسين‌، قابل‌ مقايسه‌ بوده‌است‌. 12-2 ساير كابردهاي‌ زرشك‌: از قسمتهاي‌ مختلف‌ درختچه‌ زرشك‌ مي‌توان‌ در تهيه‌ مواد اوليه‌ بعضي‌ از صنايع‌ غذايي‌، دارويي‌ و نساي‌استفاده‌ نمود. در حال‌ حاضر، تحقيقاتي‌ در رابطه‌ استفاده‌ از زرشك‌ در صنايع‌ فرآورده‌اي‌ كشاورزي‌ به‌ منظورتهيه‌ كنسانتره‌، نوشابه‌، سس‌، ژله‌، مارمالاد، پاستيل‌ و... انجم‌ شده‌ و يا در حال‌ انجام‌ است‌ كه‌ اين‌ محصولات‌ باتوجه‌ به‌ رنگ‌ زيبا و طعم‌ دلپذيرشان‌ مي‌تواند جايگاه‌ ويژه‌اي‌ را در صنايع‌ غذائي‌ داشته‌ باشند. ميوه‌ زرشك‌ از نظر تركيبات‌ رنگي‌ طبيعي‌ نيز غني‌ است‌. از هر 100 گرم‌ ميوه‌ خشك‌ گونه‌ B.Vulgaris،var. Iberica DC، 16 گرم‌ پودر رنگي‌ خوراكي‌ تهيه‌ شده‌ كه‌ مي‌تواند در فرآورده‌هاي‌ دارويي‌ و غذايي‌،جايگزين‌ رنگهاي‌ زيان‌اور مصنوعي‌ شود. در هندوستان‌ از قسمتهاي‌ مختلف‌ گونه‌ B.aristata DC. علاوه‌ برمصارف‌ دارويي‌، بعنوان‌ يك‌ منبع‌ رنگ‌ وتانن‌ براي‌ رنگ‌ كردن‌ لباس‌ و تانن‌ زدن‌ به‌ چرم‌ استفاده‌ مي‌شود. ازريشه‌ 2 گونه‌ زرشك‌ از هيماليا نيز جهت‌ تهي‌ رنگ‌ زرد براي‌ پارچه‌ و پشم‌ استفاده‌ مي‌شود. در چين‌ و ژاپن‌ ازپوست‌ گونه‌ B. thunbergii بعنوان‌ ضد انگل‌ و ضد عفوني‌ كننده‌ استفاده‌ مي‌شود. قابليت‌ توليد عسل‌ از گلهاي‌ زرشك‌ نيز وجود دارد. در بررسي‌ دامنة‌ قابليت‌ توليد شكر در 13 گونه‌، B.Vularis L. بالاترين‌ قابليت‌ توليد را با 210 گرم‌ در هر گياه‌ دارا بوده‌ است‌. 13-2 ويژگيها و روشهاي‌ پرورش‌ زرشك‌ بيدانه‌ زرشك‌ بيدانه‌، درختچه‌اي‌ است‌ خاردار به‌ ارتفاع‌ حدود 3 متر كه‌ در شاريط‌ مساعد ممكن‌ است‌ به‌ بيش‌ از3 متر هم‌ برسد ساقه‌هاي‌ تازه‌ روئيده‌ اين‌ گياه‌، صاف‌ و سبز رنگ‌ است‌ كه‌ در اواخر فصل‌ به‌ رنگ‌ زرد متمايل‌به‌ قرمز تيره‌ يا قهوه‌اي‌ روشن‌ در مي‌آيند. شاخه‌ه‌اي‌ مسن‌تر، شياردار و به‌ رنگ‌ قهوه‌اي‌ و يا خاكستري‌مي‌باشند. شكل‌ برگها واژ تخم‌ مرغي‌، ضخيم‌ و نسبتاً چرمي‌كه‌ در حاشيه‌ داراي‌ دندانههاي‌ منتهي‌ به‌ خارهاي‌ريز مي‌باشند. خارها (تيغ‌ها) زرد رنگ‌، ساده‌ يا سه‌ قسمتي‌ و بندرت‌ پنج‌ قسمتي‌ مي‌باشند. گلها بصورت‌خوشه‌ و به‌ رنگ‌ زرد بوده‌ و بيشترين‌ تعداد گل‌ بر روي‌ شاخه‌هاي‌ سال‌ دوم‌ كه‌ سال‌ قبل‌ بصورت‌ رويشي‌ رشديافته‌اند ظاهر مي‌شود. تعداد گلها در گل‌ آذين‌ 40-20 عدد و پرچهاي‌ آنها نسبت‌ به‌ تحريك‌ بوسيله‌ حشرات‌ ويا سوزن‌ حساس‌ بوده‌ و باعث‌ حركت‌ سريع‌ و جنشي‌ پرچمها به‌ سمت‌ وسط‌ گل‌ (مادگي‌)مي‌شود. ميوه‌ آن‌ سته‌بيضي‌ شكل‌ و برنگ‌ قرمز زرشكي‌ مي‌باشد كه‌ معمولاً اثر باقيمده‌ 4 بذر بصورت‌ بسيار ريز و سياه‌ رنگ‌ درآنديده‌ مي‌شود. زرشك‌ بيدانه‌ رشد رويشي‌ خود را از اوايل‌ فروردين‌ ماه‌ با باز شدن‌ جوانه‌هاي‌ برگ‌ كه‌ در ميان‌ برخي‌ ازآنها خوشه‌ گل‌ كوچك‌ و متراكمي‌ديده‌ مي‌شود آغاز مي‌نمايد، غنچه‌هاي‌ گل‌ بتدريج‌ رشد نموده‌ و درارديبهش‌ ماه‌ باز مي‌شوند. درختچه‌ زرشك‌ هر سال‌ و بويژه‌ در سال‌ كم‌ محصول‌، ساقه‌هاي‌ جون‌ بسيار زيادي‌توليد مي‌ند. رشد سريع‌ ساقه‌هاي‌ تازه‌ روئيده‌ قبل‌ از باز شدن‌ گلها شروع‌ و تا اوايل‌ تيرماه‌ ادامه‌ مي‌يابد،همزمان‌ با شدت‌ گرما، رشد شاخه‌هاي‌ جديد كنده‌ شده‌ ومجدداً در اواخر تابستان‌، رشد ادامه‌ مي‌يابد. باتوجه‌ به‌ اينكه‌ در سال‌ بعد خوشه‌هاي‌ گل‌ در دو سوم‌ انتهايي‌ طول‌ اين‌ ساقه‌هاي‌ جوان‌، ظاهري‌ مي‌شوند بنظرمي‌رسد كه‌ گل‌ انگيزي‌ زرشك‌ در مرحله‌ رشد كند و يا اواخر تابستان‌ سال‌ قبل‌ انجام‌ مي‌شود. اندامهاي‌ اوليه‌گل‌ زرشك‌ در جوانه‌هاي‌ هر گروه‌ و در محور خارها (زاويه‌ بين‌ خار و ساقه‌) تشكيل‌ مي‌گردند. در شاخه‌هاي‌قوي‌ از هر گره‌، سه‌ خوشه‌ گل‌ خارج‌ مي‌شود كه‌ خوشه‌ وسطي‌ بزرگتر است‌. (استثناً در يك‌ گره‌ تا 5 خوشه‌)ولي‌ در شاخه‌ههاي‌ معمولي‌ در هر گره‌ يك‌ خوشه‌ وجود دارد. ميوه‌ زرشك‌ از اواخر مرداد ماه‌ و اوايل‌ شهريورماه‌ شروع‌ به‌ تغيير رنگ‌ مي‌كند و از رنگ‌ سبز،ابتدا به‌ رنگ‌ كرمي‌در آمده‌ و بتدريج‌ از نو ميوه‌ (محل‌ خامه‌)صورتي‌ رنگ‌ مي‌شود و سپس‌ به‌ رنگ‌ قرمز و زرشكي‌ گرايش‌ پيدا مي‌كند. معمولاً تا اواسط‌ شهريورماه‌، ميوه‌زرك‌ توخالي‌ است‌ و ديواره‌اي‌ نسبتاً ضحيم‌ گوشتي‌ دارد كه‌ بتدريج‌ تا هنگام‌ رسيدن‌، اين‌ ديواره‌ تحليل‌ رفته‌ وبصورت‌ عصاره‌اي‌ درون‌ حبه‌ تجمع‌ پيدا مي‌كند. يكي‌ از خصوصيات‌ زرشك‌ بيدانه‌ تناوب‌ باردهي‌ است‌ كه‌ شدت‌ آن‌ در سنين‌ پايين‌ كم‌ ولي‌ از حدود 20سالگي‌ زياد مي‌شود، بطوريكه‌ گاهي‌ در شرايط‌ نامناسب‌ و در «سال‌ كم‌ محصول‌» حتي‌ ممكنست‌ مقدار ميوه‌بحدي‌ كاهش‌ يابد ه‌ براي‌ جمع‌آوري‌ مقرون‌ به‌ صرفه‌ نباشد. در شرايط‌ متداول‌ پرورش‌ زرشك‌ بطور تقريبي‌ميزان‌ محصول‌ در سال‌ كم‌ محصول‌ حدود 30 درصد سال‌ پرمحصول‌ است‌. با توجه‌ به‌ توليد بيشترين‌ ميزان‌محصول‌ بر روي‌ شاخه‌هاي‌ دو ساله‌، بنظر مي‌رسد يكي‌ از مهمتين‌ عواملي‌ كه‌ تناوب‌ باردهي‌ زرشك‌ را تشديدمي‌كند، روش‌ متداول‌ برداشت‌ (ضربه‌ زدن‌ به‌ شاخه‌ها) باشد كه‌ باعث‌ از بين‌ رفتن‌ تعداد زياديا ز شاخه‌ها وجوانه‌هاي‌ حاوي‌ گل‌ سال‌ بعد مي‌گردد. احتمالاً يكي‌ از عوامل‌ تناوب‌ باردهي‌ در زرشك‌ نيز كاهش‌ تعدادشاخه‌هاي‌ رشد يافته‌ در سال‌ پرمحصول‌ است‌، ضمن‌ اينكه‌ در سال‌ كم‌ محصول‌ تعدادي‌ از گلهاي‌ خوشه‌ نيز به‌مويه‌ تبديل‌ نشده‌ و با حبه‌ها ريزش‌ مي‌نمايند. بنظر مي‌رسد شدت‌ تناوت‌ باردهي‌ زرشك‌، تا حدود زيادي‌ با تغذيه‌ كافي‌ درختچه‌، اعمال‌ روش‌هاي‌مناسب‌ هرس‌ و روش‌ برداشت‌ صحيح‌ قابل‌ كنترل‌ باشد. درختچه‌ زرشك‌، پاچوشهاي‌ فراواني‌ توليد مي‌كند و در صورت‌ عدم‌ هرس‌ كافي‌، بسرعت‌ شكل‌ انبوه‌ ومتراكمي‌پيدا مي‌نمايد. تنه‌هاو شاخه‌هاي‌ مسن‌ آن‌، پوك‌ و توخالي‌ نمي‌شوند. بطور كلي‌ زرشك‌ بيدانه‌ دامنه‌سازگاري‌ نسبتاً وسيعي‌ دارد و در برابر فقر غذايي‌، شوري‌ و كم‌ آبي‌ مقاومت‌ نشان‌ مي‌دهد. اين‌ نوع‌ زرشك‌ به‌نور زياد و آفتاب‌ كامل‌ نياز دارد و در محلهاي‌ سايه‌ محصول‌ بساي‌ ركمي‌توليد مي‌كند. درختچه‌ زرشك‌ درخاكهاي‌ داراي‌ زهكش‌، بخوبي‌ رشد كرده‌ و محصول‌ آن‌ در نواحي‌ كوهستان‌ از كيفيت‌ بالاتري‌ نسبت‌ به‌محصول‌ مناطق‌ پست‌ و كم‌ ارتفاع‌ برخوردار است‌. مهمترين‌ آفت‌ زرشك‌ بيدانه‌ در منطقه‌ جنوب‌ خراسان‌، زنبور سرشاخه‌ خوار زشك‌ (syrista prreyssi)است‌. لاروهاي‌ اين‌ زنبور از قسمت‌ چوبي‌ شاخه‌هاي‌ جوان‌ تغذيه‌ مي‌نمايند كه‌ در نتيجه‌ اين‌ شاخه‌ها ضعيف‌شده‌ و ميوه‌ آنها در سال‌ بعد از رنگ‌ و كيفيت‌ پايين‌تري‌ برخوردار مي‌ب‌اشد. 1-13-2 كاشت‌ و تكثير تكثير انواع‌ زرشك‌ بوسيله‌ بذر، خوابانيدن‌، پيوند، قلمه‌ زدن‌، و پاچوش‌ انجام‌ مي‌شود. در برخي‌ ازگونه‌هاي‌ زرشك‌، قلمه‌هاي‌ تهيه‌ شده‌ در اوايل‌ شهريورماه‌ با استفاده‌ از روش‌ مه‌ افشاني‌، بعد از 6 هفته‌ريشه‌دار شده‌اند اما قلمه‌هاي‌ ساقه‌ زرشك‌ بيدانه‌ سخت‌ ريشه‌زا هستند و تاكنون‌ موفقيتي‌ در ريشه‌دار كردن‌آنها بدست‌ نيامده‌ است‌. در حال‌ حاضر تكثير زرشك‌ بيدانه‌، فقط‌ بوسيله‌ پاجوشهايي‌ كه‌ داراي‌ مقدار كافي‌ريشه‌ باشند، انجام‌ مي‌گيرد. بنظر مي‌رسد بهترين‌ زمان‌ جداسازي‌ و كاشت‌ پاجوشها، اواخر آبان‌ ماه‌ و اوايل‌آذرماه‌ باشد. معمولاً زمينهاي‌ باير كوهستاني‌ با شيب‌ نسبتاً زياد پس‌ از تراس‌ بندي‌، به‌ كاشت‌ زرشك‌ اختصاص‌ مي‌يابند.البته‌ در سالهاي‌ اخير در دشت‌ها و مناطق‌ پست‌ نيز كشت‌ زرشك‌ متداول‌ شده‌ است‌. در باغهاي‌ قديمي‌درختچه‌ها بصوتر تقريباً نامنظم‌ كشت‌ شده‌اند. ولي‌ در سالهاي‌ اخير كشت‌ زرشك‌ بصورت‌ رديفهاي‌ منظم‌صورت‌ گرفته‌ است‌، فاصله‌ درختچه‌ها و رديفها از يكديگر را معمولاً 5-4 متر در نظر مي‌گيرند. 2-13-2 داشت‌ عمليات‌ داشت‌ زرشك‌ شامل‌ زير و رو كردن‌ خاك‌، آبياري‌ كود ددان‌ و هر س‌ مي‌باشد. يكي‌ از كودهاي‌اصلي‌ در پوررش‌ زرشك‌ كه‌ معمولاً هر ساله‌ انجام‌ مي‌شود، زير و ر كردن‌ خاك‌ است‌ كه‌ باعث‌ تهويه‌ خاك‌ و ازين‌ رفتن‌ علفهاي‌ هرز مي‌گردد. دور آبياري‌ معمولاً بين‌ 12-8 روز مي‌ب‌اشد ولي‌ گاهي‌ به‌ 24 روز و بيشتر نيزمي‌رسد، البته‌ در زمينهايي‌ كه‌ خاك‌ آنها، قدرت‌ نگهداري‌ آب‌ بالايي‌ داشته‌ و در زمستان‌ به‌ حالت‌ بندسار درآنها مقداري‌ اب‌ ذخيره‌ شده‌ باشد، زرشك‌ بصورت‌ ديم‌ نيز كشت‌ مي‌گردد. باغداران‌ جهت‌ افايش‌ محصول‌زرشك‌ معمولاً از كود دامي‌استفاده‌ مي‌نمايند. هرس‌ زرشك‌ در جنوب‌ خراسان‌، بصورت‌ محدود و ناكافي‌ انجام‌ مي‌شود، معمولاً اين‌ عمل‌ پس‌ ازبرداشت‌ محصول‌ با حذف‌ شاخه‌هاي‌ مسن‌، خشك‌ و پاجوشهاي‌ اضافي‌ طوري‌ صورت‌ مي‌گيرد كه‌ نهايتاًدرختچه‌ تقريباً به‌ شكل‌ ذوزنه‌ معكوس‌ در مي‌آيد. درختچه‌ از 4-3 سالگي‌ شروع‌ به‌ محصول‌ دادن‌ نموده‌ و برداشت‌ محصول‌ بسته‌ به‌ شرايط‌ آب‌ و هواي‌منطقه‌ از اواس‌ مهرماه‌ تا اواسط‌ آبان‌ ماه‌ انجام‌ مي‌شود. هر چه‌ آب‌ و هواي‌ منطقه‌ كوهستاني‌ و سردتر باشدميوه‌هاي‌ زرشك‌ زودتر به‌ رنگ‌ قرمز در مي‌آيند و در آب‌ و هواي‌ گرمتر، زمان‌ تغيير رنگ‌ آن‌ بتأخير مي‌افتد. 3-13-2 برداشت‌ برداشت‌ ميوه‌ بدليل‌ تراكم‌ شاخه‌ها ووجود خارهاي‌ فراوان‌ يكي‌ از مشكل‌ترين‌ و پر هزينه‌ ترين‌ مراحل‌توليد اين‌ محصول‌ است‌. در حال‌ حاضر برداشت‌ زرشك‌ به‌ سه‌ روش‌ معمول‌ است‌: 1- برداشت‌ خوشه‌ها بوسيله‌ دست‌: در اين‌ روش‌، هر يك‌ از خوشاه‌هاي‌ زرشك‌ را كه‌ داراي‌ 40-20 حبه‌مي‌باشند بوسيله‌ دست‌ چيده‌ و بر روي‌ پارچه‌اي‌ در زير درختچه‌ مي‌ريزند و سپس‌ به‌ جعبه‌هاي‌ قابل‌ حمل‌منتقل‌ مي‌نمايد، اين‌ روش‌ بسيار پرهزينه‌، وقت‌گير و مشلك‌ بوده‌ و به‌ كارگر با تجربه‌ نياز دارد. استفاده‌ از اين‌روش‌ فقط‌ در سطح‌ باغهاي‌ كوچك‌ امكان‌پذير است‌ و در گذشته‌ هنگاميكه‌ دستمزد كارگر پايين‌ بوده‌، كاربردداشته‌ است‌. محصول‌ بدست‌ آمده‌ از اين‌ روش‌ برداشت‌ از كيفيت‌ مطلوبي‌ برخوردار است‌. 2- برداشت‌ بوسيله‌ ضربه‌ زدن‌ به‌ شاخه‌ها: در باغهاي‌ بزرگ‌ و درختچه‌هايي‌ كه‌ ارتفاع‌ آنها زياد است‌* درشرايط‌ كنوني‌ برداشت‌ با دست‌ امكان‌ پذير نيست‌، لذا با زدن‌ چوب‌ بر شاخه‌ها (تركه‌ زدن‌)، ميوه‌ها بر روي‌پارچه‌هاي‌ ضخيم‌ پهن‌ شده‌ در زير درختچه‌ ريخته‌ و به‌ محلي‌ خارج‌ از باغ‌ در هواي‌ آزاد و آفتابگير بر روي‌زمين‌ و يا پشت‌ بام‌ براي‌ خشك‌ شدن‌، منتقل‌ مي‌گردند. استفاده‌ از اين‌ روش‌، نه‌ تنها باعث‌ شكسته‌ شدن‌شاخه‌هاي‌ جوان‌ (اين‌ شاخه‌هاي‌ جوان‌، در سال‌ بعد بيشترين‌ محصول‌ زرشك‌ را توليد مي‌نمايند) و آسيب‌ديدن‌ جوانه‌هاي‌ حاوي‌ گل‌ كه‌ در هنگام‌ برداشت‌ كمي‌متورم‌ شده‌اند، مي‌شود (تشديد تناوب‌ باردهي‌) بلكه‌سبب‌ ريزش‌ فراوان‌ برگها و ايجاد تركيدگي‌ رد پوست‌ ميوه‌هاي‌ برداشت‌ شده‌ مي‌گرد، ر نتيجه‌ ترشحات‌ خارج‌شد از ميوه‌هاي‌ ترك‌ خورده‌ به‌ ميوه‌هاي‌ سالم‌ انتقال‌ يافته‌ و موجب‌ بهم‌ چسبيدگي‌ و جذب‌ گرد و غبار و نهايتاًغيربهداشتي‌ شدن‌ و كاهش‌ كيفيت‌ محصول‌ مي‌گردد. اين‌ روش‌ متداول‌ترين‌ روش‌ برداشت‌ زرشك‌ مي‌باشدكه‌ محصول‌ آن‌ نيز از كيفيت‌ و نرخ‌ پايين‌تري‌ برخوردار است‌. 3- برداشت‌ بوسيله‌ بريدن‌ شاخه‌هاي‌ حاصل‌ ميوه‌: در اين‌ روش‌ كه‌ در چند سال‌ اخير، ابتدا در روستاي‌ساقدر و سپس‌ در چند روستاي‌ ديگر از توابع‌ شهرستان‌ بيرجند متداول‌ شده‌ است‌ شاخه‌هاي‌ حامل‌ ميوه‌بوسيله‌ قيچي‌ باغباني‌ بريده‌ شده‌ و به‌ مدت‌ 3-2 ماه‌ بر روي‌ داربست‌هاي‌ چوبي‌ در محلهاي‌ سرپوشيده‌ ماننداتاق‌ منازل‌ و يا انبارها، قرار مي‌گيرند. با تكان‌ دادن‌ شاخه‌ها، زرشك‌ مرغوبي‌ بدست‌ مي‌آيد كه‌ پس‌ ازبوجاري‌، قيمت‌ بالاتري‌ را در بازار به‌ خود اختصاص‌ مي‌دهد. دراين‌ روش‌ همزمان‌ و همراه‌ با برداشت‌، هرس‌زرشك‌ نيز بصورت‌ ناخواسته‌ و خارج‌ از كنترل‌، انجام‌ مي‌شود. بوجاري‌ زرشك‌ بصورت‌ دستي‌ و يا بوسيله‌ دستگاه‌ بوجاري‌ مخصوص‌ كه‌ نيروي‌ محركه‌ خود را از موتورتراكتور يا از نيروي‌ برق‌ مي‌گيرد، انجام‌ مي‌شود. بعلاوه‌ تركيب‌ دارويي‌ موجود رد قسمتهاي‌ مختلف‌ اين‌درختچه‌ ارزشمند شامل‌ ريشه‌، ساقه‌، برگ‌، گل‌ وميوه‌هاي‌ آن‌ در داروسازي‌ و پزشي‌ نوين‌ كاربرد داشته‌ وتاكنون‌ مواد مؤثره‌ دارويي‌ 40 گونه‌ زرشك‌ شناسايي‌ و استخراج‌ گرديده‌اند. برداشت‌ زرشك‌، بدليل‌ وجود شاخه‌هاي‌ متراكم‌ خاردار و شكل‌ خاص‌ درختچه‌، بسيار مشكل‌، وقت‌ گير وپرهزينه‌ است‌. روش‌ متداول‌ برداشت‌ در منطقه‌ كه‌ بوسيله‌ ضربات‌ چوب‌ انجام‌ مي‌شود، باعث‌ شكسته‌ شدن‌شاخه‌هاي‌ جوان‌، تركيدي‌ پوست‌ ميوه‌، ريزش‌ فراوان‌ برگ‌ و تشديد تناوب‌ باردهي‌ مي‌گردد و بطور كلي‌ سبب‌وارد آمدن‌ خسارت‌ فراوان‌ به‌ اندامهاي‌ رويشي‌ و زايشي‌ در ختجه‌ و افزايش‌ ضايعات‌ محصول‌ مي‌شود.(بالندري، 1371) 14-2 آفات‌ و امراض‌ زرشك‌ نظر به‌ اينكه‌ يكي‌ از زنگهاي‌ مهم‌ غلات‌ مرحله‌ اسيديش‌ را روي‌ زرشك‌ تشكيل‌ ميدهد بعضاً تصورمي‌شود اگر بوته‌هاي‌ زرشگ‌ را منهدم‌ نمايند، باعث‌ رتبه‌ كلي‌ اين‌ زنگ‌ مي‌شود ولي‌ مطابق‌ توضيحات‌ مختصرزير عدم‌ كاربرد عملي‌ اين‌ روش‌ معلوم‌ خواهد شد.(ترمه و متين، 1361) رنگ‌ زرد غلات‌ كه‌ عامل‌ آن‌ Puccinia striformis west مي‌باشد و مهمترين‌ بيماري‌ غلات‌ درايران‌محسوب‌ مي‌شود، در تمام‌ نواحي‌ كشور با آب‌ و هواي‌ مختلف‌ شيوع‌ دارد و در سالهاي‌ طغياني‌ در مناطق‌مستعد كه‌ نژاد بر خسارت‌ نيز شيوع‌ داشته‌ باشد تا 070/0 محصول‌ را غيرقابل‌ مصرف‌ مي‌نمايد و بطورمتوسط‌ خسارت‌ ساليانه‌ آن‌ در كشور 10-15% مي‌باشد. عامل‌ اين‌ زنگ‌ جرء قارچهاي‌ ميكروسيكلك‌مي‌باشد و فرم‌ اسيدي‌ آن‌ تا بحال‌ در جهان‌ روي‌ برگ‌ ارائه‌ گزارش‌ نشده‌ است‌. در مورد زنگ‌ سياه‌ كه‌ عامل‌ آن‌ Puccinia grominis Erikss and Hen مي‌بادش‌ با وجودي‌ كه‌ فرم‌اسيدي‌ خود را روي‌ برگهاي‌ گونه‌هائي‌ از زرشك‌ مي‌ذراند، تعهد بكرات‌ در نقاطي‌ از كشور و دنيا كه‌ مطلقاًبوته‌هاي‌ زرشك‌ وجود ندارد، اين‌ رنگ‌ موجب‌ خسارت‌ روي‌ غلات‌ مي‌شود. براي‌ اين‌ پديده‌ دلايل‌ متعددي‌بيان‌ شده‌ است‌: يكي‌ اينك‌ اسپورهاي‌ ايجاد كننده‌ بيماري‌ روي‌ غلات‌ مي‌توانند از روي‌ درياهاي‌ پهناورگذشته‌ و در غلات‌ ايجاد بيماري‌ نمايند. ديگري‌ وجود ميزبانهاي‌ ديگري‌ از خانواده‌ گندميان‌ است‌ كه‌ عامل‌بيماري‌ را در مناطق‌ مختلف‌ عال‌ نگه‌ مي‌دارد. پديده‌ ديگري‌ كه‌ در دهه‌ اخير مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌ ايجادنژادهاي‌ فيزيولژيكي‌ از طريق‌ پاراسكسو آليته‌ (Parasexuallity) مي‌باشد. بهرهحال‌ با توجه‌ به‌ اينكه‌ اصولاً پراكنش‌ و ميزان‌ خسارت‌ حاصله‌ در اثر زنگ‌ سياه‌ از زنگ‌ زرد كمترمي‌باشد و بدلائل‌ اشاره‌ شده‌ فوق‌ هيچگونه‌ دليل‌ موجه‌ علمي‌و امكانات‌ عملي‌ براي‌ نابد كردن‌ بوته‌هاي‌زرشك‌ متصور نيست‌، لذا همانگونه‌ كه‌ در مراكز علمي‌متداول‌ است‌ براي‌ مبارزه‌ با زنگهاي‌ ضروري‌ است‌ كه‌از روشهاي‌ مناسب‌ ديگر استفاده‌ نموده‌ و در حفظ‌ و حراست‌ بوته‌هاي‌ زرشك‌ كوشش‌ لازم‌ معمول‌ گردد. مهمترين آفت زرشك بيدانه در منطقه جنوب خراسان، زنبور سر شاخه خوار زرشك (syrista prreyssi) است. لاروهاي اين زنبور از قسمت چوبي شاخه‌هاي جوان تغذيه مي‌نمايند كه در نتيجه اين شاخه‌ها ضعيف شده و ميوه آنها را در سال بعد از رنگ و كيفيت پايين تري برخوردار مي‌باشد (ترمه و متين، 1361) منشا و ركن اساسي نظام بازاريابي، نيازها و خواسته‌هاي انسان است. نياز حالتي از احساس محروميت از نوع ارضاي طبيعي بوده و به ويژگي‌هاي فيزيولوژيكي و رواني انسان مربوط مي‌شود و خواسته بيانگر كيفيت ارضا نيازها و مطلوبيت‌هاي دلخواه انسان است كه صورت نامحدود بخود مي‌گيرد. بازاريابي زماني آغاز مي‌شود كه فرد تصميم مي‌گيرند نيازها و خواسته‌هايش را از طريقي خاصي كه مبادله ناميده مي‌شود، ارضا كند. موضوع مبادله بطور طبيعي به بازار منتهي مي‌شود ت(روستا و همكاران، 1375) در بيان مفهوم و تعريف بازار مطالب گوناگوني ارائه شده است. از جمله اين تعاريف م يتوان به موارد زير اشاره نمود:( شكري خانقا، 1376) (زارع، 1376) در اصطلاح عاميانه، بازار محلي است كه اجناس مورد نياز در اختيار خريدران قرار مي‌گيرد. از ديد بخش علوم اجتماعي آمريكا، بازار محل يا مكاني است كه در آنجا عرضه و تقاضا به منظور تعيين قيمت واحد با يكديگر تلاقي مي‌كنند. از ديد صاحب نظران دهه 60، بازار مجموعه اي از افراد يا گروهها با تسهيلات ويژه جهت انجام مبادله محصولات با يكديگر مي‌باشد كه هيچگونه محدوديت مكاني بر آن مترتب نيست. در اين ديدگاه، كيفيت ارتباطات بين عوامل بازار از اهميت بسزايي برخوردار است. در ديدگاه ديگر بازار محل مبادله بوده و از مردمي‌تشكيل شده كه درااي نيازهايي بوده، ابزاري براي رفع اين نيازها و اشتياق به رفع آنها دارند. در تعريف خير چهار مورد مردم نياز ب؟ براي رفع نياز (پول) و اشتياق با همان تقاضا قابل تميز است. بنابراين براي انجام مبادله اي موفق وجود مجموعه اي موارد فوق ضروري است. بطوريكه، وجود هر يك از اين عنصر به تنهايي منجر به ايجاد بازار نمي‌شود، بعنوان نمونه صرف وجود مردم براي داشتن بازار كافي نيست و به همين ترتيب، صرف وجود نياز و قدرت خريد نيز كفايت نمي‌كند. حتي وجود مردم نياز و قدرت خريد با يكديگر نيز منجر به ايجاد مبادله و بازار نخواهد شد. بلكه علاوه بر اين موارد بايد اشتياق براي خريد محصول وجود داشته باشد. چنانكه ملاحظه مي‌شود. در اقتصاد، بازار معناي ويژه اي و محدودي ندارد. در عين حال برداشت پژوهش‌هاي اقتصادي اين است كه بازار هسته مركزي مبادلات اقتصادي بوده و موجب برخورد عرضه و تقاضا مي‌شود نكته حائز اهميت و قابل توجه اين است كه شرط لازم توسعه، وجود بازار براي محصولات بوده و كشاورزي از جمله بخش‌هاي موجود رد اقتصاد است كه از اين قاعده مستثنا نيست. بخش دوم 1-2 تعريف بازار بازار يك نظام باز اجتماعي است كه هدف آن انجا معاملات سودمند و رضايت بخش و ارائه خدمات و تسهيلات به همه كساني است كه در اين سيستم نقش دارند. 0روستا وهمكاران، 1376)، لذا بازار بر اساس نياز مصرف كننده و وجود عرضه و تقاضا به وجود مي‌آيد. ناردي بازار را به شرح ذيل تعريف مي‌كند: بازار عبارتست از محل تو يا مكاني كه عرضه و تقاضا به منظور تعيين قيمت واحد باهم تلاقي مي‌كنند. بازار ممكن عبارتست از محل يا مكاني كه عرضه و تقاضا به منظور تعيين قيمت واحد باهم تلافي مي‌كنند. بازار ممكن است محل جغرافيايي باشد و همچنين مي‌توان تعدادي از افراد را كه داد و ستد آنها منجر به ايجاد عرضه، تقاضا و قيمت واحد مي‌شود، نيز بازار ناميد (صدرالاشرافي، 1375) بنابراين بازار فقط خاص محصولات مختلف نبوده و عرضه يك فكر دانش و يا اعلام در انتخاب وعرضه خود، همه ايجاد نوعي بازار مي‌كند. 2-2 طبقه بندي بازارهاي مختلف براي طبقه بندي بازارها مي‌توان مباني ذيل را مورد قبول قرار داد: 1-2-2 طبقه بندي بازار بر اساس موضوع مبادلات: الف) بازارهاي تجاري مانند بازارهاي پنبه، مواد غذايي و بازار بورس كالاهاي كشاورزي. ب) بازارهاي سرمايه اي به كار افتاده چون اوراق بهادار و بورس و غيره. ج) بازار ساير سرمايه‌ها چون خانه، كارخانجات، صنايع و غيره. د) بازارهاي پولي بر اساس سرمايه‌هاي كوتاه مدت. ه) بازارهاي ارز كه پول ساير كشورها مبادله مي‌گردد. و) بازارهاي ارائه خدمات (فني- مهندسي- كارگري و ..) ز) بازار خدمات بخصوص چون بيمه، و حمل و نقل دريايي، هوايي، زميني ، و ساير موارد. 2-2-2 بازارها بر اساس وضعيت مكاني: در اين نوع بازارها امكان دارد محل خاصي وجود داشته و با ملاقات خصوصي طرفين معادله انجام گيرد و يا مكاني مشخص وجود نداشته و معادله بر ؟ ارتباط از دور چون تلفن نامه و غيره انجام پذيرد. 3-2-2 بازارها بر اساس وضعيت جغرافيايي: اين نوع بازارها نيز بر اساس محل منطقه بين المللي و ... تقسيم بندي مي‌شوند. 4-2-2 همچنين بازارها بر اساس نوع سازمان نيز دسته بندي مي‌شوند: كه مبناي داشتن مقررات يا عدم آن عامل بسته بندي مي‌باشد. 5-2-2 بازارها بر حسب اينكه كالاي مورد معامله در بازار حاضر باشد يا نباشد: كه بازار از اين حيث به بازارهاي فرضي و حقيقي تقسيم مي‌شود 0صدر الاشرافي، 1375) 3-2 تعريف بازاريابي بازاريابي معادل واژه Marketing مي‌باشد. در طي سالهاي گذشته در مورد تعريف بازاريابي در ادبيات مربوطه تغيير و تحولاتي صورت پذيرفته است. قبل از توقوع توليدات انبوه، توليد به عنوان هدف اصلي قلمداد مي‌شد. اعتقاد بر اين بود كه هر چه توليد شود بازار خود را خواهد يافت. بر اين اساس، بازاريابي معادل فروش به حساب مي‌آمد. اما، با ايجاد تحول در تكنولوژي توليد و ايجاد توليدات انبوه اين دو مفهوم از يكديگر فاصله گرفت. تامين نياز فروشندگان در تبديل محصولات به پول نقد به عنوان هدف فروش و پاسخ گفتن به نيازهاي مصرف كنندگان بعنوان هدف بازاريابي معرفي گرديد. تا كنون تعاريف زيادي براي بازاريابي ارائه شده است. هر يك از اين تعاريف، جنبه‌هاي مختلف و ديدگاه‌هاي متفاوتي از بازاريابي را مورد توجه قرار داده است. اين امر موجب تنوع و تعدد تعاريف بازاريابي گرديده است. در بيان برخي از تعاريف ارائه شده مي‌توان به موارد زير اشاره نمود: (موسي نژاد و مجاورين، 1376) (روستا و همكاران، 1375) (بابايي، 1376) (بهشتي، 1376) (حسن پور، 1376) (زارع، 1376) (شكري خانقا، 1376) بازاريابي عمليات ابتكاري مديريت است كه باعث پيشرفت تجارت شده و پيش بيني و تخمين احتياجات مصرف كنندگان و بررسي آن را بمنظور توسع توليد شامل مي‌شود. مجموعه فعاليت‌هاي انساني- اجتماعي جهت ارضا نيازها و خواسته‌هاي افراد جامعه از طريق مبادله، تعريف ديگري است كه براي بازاريابي ارائه شده است. بر اساس تعريف ديگر، بازاريابي به معناي پخش، توزيع و فروش كالا است كه عرضه مناسب، در مكان و زمان مناسب وبه قيمت مناسب را موجب مي‌گردد. بسياري از انديشمندان و محققان اقتصادي، كلمه بازاريابي كه معادل و ترجمه Marketing مي‌باشد را واژه اي نارسا اما مصطلح مي‌دانند. اگر چه ماركتينگ كلمه اي با مفهومي‌وسيع تر از بازاريابي است ؟ لاشرفي. 13759 (روستا وهمكاران، 1375). انجمن بازاريابي آمريكا، بازاريابي را به عملياتي اطلاق مي‌كند كه جريان كالا و خدمات را از مرحله توليد تا مصرف هدايته مي‌كند و رودگر (1971) نيز بازاريابي را وظيفه ابتدائي هر مدير دانسته و ابراز مي‌دارد كه بازاريابي عبارتست از: سازمان دهي كل فعاليت‌هاي تجاري در جهت تحت تاثير قرار دادن قدرت مشتري به سمت تقاضاي موثر براي محصول يا خدمات خاص به نحوي كه سود شركت حداكثر شود 0مجاوريان، 1374) كاتلر يكي ياز بر جسته ترين صاحبنظران رشته بازاريابي نيز آن را فعاليتي انساني در جهت ارضا نيازها و خواسته‌ها از طريق فرآيند مبادله مي‌داند (كاتلر و آرمسترانگ، 1991) بنابراين بازاريابي در مفهوم هدايت نيازهاي توليد گنندگان در پيش بيني و هماهنگ كردن نيازها و خواسته‌هاي مصرف كنندگان مي‌باشد. كوهل (1968)، در تعريف بازاريابي كشاورزي عنوان يم كند: بازاريابي يعني اجراي همه فعاليت‌هاي تجاري در جريان كالاها و خدمات از زماني كه محصول ضروري توليد مي‌شود تا زماني كه به دست مصرف كننده نهايي مي‌رسد. كه در آن به درك نقش حياتي توزيع و تعيين نقش توليد در فرآيند بازاريابي توجه مي‌شود. در اكثر تعاريف ياده شده، بازاريابي را فعاليت‌هاي پس از توليد تا مرحله مصرف عنوان داشته اند. حال آنكه برخي صاحبنظران در اين زمينه معتقدند بازاريابي از زمان تصميم و برنامه ريزي براي توليد تا مرحله دستيابي توسط مصرف كننده را شامل مي‌شود. (چيذري و جولائي، 1376 بازاريابي است ليكن در قديم بازاريابي به اين مضمون به كار رفته است. در حال حاضر بازاريابي به نيازهاي مصرف كنندگان تاكيد دارد (روستا وهمكاران، 1375). بازاريابي عملي است كه با ساير رشته‌هاي توليد چه صنعتي و چه كشاورزي در ارتباط است و اصول كلي تعاريف ذكر شده نيز چه در كشاورزي و چه در صنعت كاربرد دارد. تعاريفي كه از بازاريابي محصولات كشاورزي شده ا است ارتباط نزديكي با تعاريف خاص بازاريابي دارد چنانچه شهبازي (1374)، منظور از بازاريابي محصولات كشاروزي را عبارت از كليه عمليات و فعاليت‌هايي كه در جريان انتقال توليدات غذائي و مواد اوليه از مزرعه تا مصرف كننده نهايي صورت مي‌گيرد مي‌داند. به عبارت دقيق تر بازاريابي، شامل نقل و انتقال محصول از مزرعه، تبديل اوليه، درجه بندي و بالاخره بسته بندي به منظور سهولت و جلوگيري از اتلاف هر چه بيتشر محصول مي‌باشد. اين مراحل را در سه طبقه فشرده توليد و توزيع نيز مي‌توان خلاصه نمود. آنچه از تعاريف گذشته بر مي‌آيد اين است كه اولا بازاريابي تنها به معناي فروش نبوده و ضمنا مراحل ديگري چون شناسايي نيازهاي بازار و مصرف كننده اضلاع يابي از وضعيت بازار ايجاد فايده مكاني و زماني و ... را در بر مي‌گيرد برخي بازاريابي را يكسان با ساير واحدها در نظر مي‌گيرند و برخي نقش رهبري به آن مي‌دهند. برخي آن را موثر در تعيين رسالت توليدي تعيين محصولات بازار و هدايت آن به سمت خدمت به مشتريان مي‌دانند. 4-2 ابعاد مختلف بازاريابي همانطور كه گفته شدبازاريابي بخشي از فعاليت‌هاي ماركتينگ را شامل مي‌شود ولي چون معادل بهتري براي جايگزيني آن استفاده نشده اين اصلاح كاربرد پيدا كرده است. ماركتينك خود داراي ابعاد وسيع است هر يك از ابعاد ماركتنيگ خود به بعدهاي ديگر نيز تقسيم مي‌شود ولي در اين مختصر لازم به توضيح مي‌باشد كه بر اساس اين ابعاد مي‌توان گفت: بازاريابي (ماركتينگ) به فرايند پيش از توليد نيز توجه دارد چنانچه بازار گرائي در اين فرايند به مفهوم توجه به تمايلات بازار در نظر گرفته شده است. بنابراين اين بعد نشان دهنده بعد توليد و چگونگي توليد، ميزان توليد و ... مي‌باشد. همانطور كه در طي بررسي نيز توضيح داده شد بازاريابي خود يكي از ابعاد ماركتينگ بوده كه به صورت اشتباه مصطلح شده و در فرهنگ فارسي معادل Marketing به كار مي‌رود. ماركتنگ در مجموع داراي 9 بعد مي‌باشد كه در ذيل به طور خلاصه و از ديد روستا و همكاران (1375) مورد بررسي قرار مي‌گيرد. 1-4-2 بازاري گرائي بازار گرايي به معني گرايش به بازار بوده و نيازهاي مشتريان به عنوان اولين اصل در بازاريابي با مفهوم جديد شناسائي مي‌شود. كليه كساني كه از بازاريابي استفاده مي‌كنند زماني در كار خود به توفيق مي‌رسند كه نيازهاي مصرف كنندگان را به طور صحيح مورد بررسي قرار دهند. 2-4-2 بازار شناسي شناخت صحيح و درست از كليه فرايندهاي بازاريابي، يك توليد كننده زيرك را در اتخاذ تصميات مهم ياري داده و او را در رسيدن به مطلوب ياري مي‌كند. شناخت بازار فرايندي است منظم به منظور جمع آوري و ثبت و ضبط اطلاعات در رابطه با كليه افرادي كه از زمان توليد محصول تا رسيدن محصول به دست مصرف كننده قرار دارند چون خواست مصرف كننده، شكبه توزيع، شكبه‌هاي اعتباري چون بانك‌ها وخدمتاتي چون بميه، حمل و نقل و غيره، قوانين و مقررات و مصوبات دولتي و محيط‌هاي اجتماعي اقتصادي سايسي، فرهنگي، تكنولوژيكي و بومي‌در بازارشناسي يك توليد كننده به اين ؟ مي‌رسد كه تمام عوامل دورني و بروني موثر در توليد و عرضه محصول را شناخته و بر اساس آن حركت .؟ اين روند شامل شناخت خواست مصرف كنندگان نيز مي‌شود. كه به طور قطع در كميت و كيفيت محصول توليدي موثر مي‌باشد. 3-4-2 بازاريابي بازاريابي به مفهوم پيدا كردن و يافتن مناسب ترين بازار هدف و مكان‌هايي كه يك توليد كننده مي‌تواند در آن حضور يابد مي‌باشد كليه سازمان‌ها و توليد كنندگان بايد بازار هدف خود را شناخته تا بتوانند بر اساس آن نيازهاي مخاطبان خود را شناسايي كرده و بر اساس آن اقدام به توليد نمايند. مي‌توان عنوان نمود بازاريابي دراجراي اين برنامه كه چه محصولي، در چه زماني، به چه صورتي و در چه مكاني عرضه شود. بحث مي‌كند. 4-4-2 بازار رساني پس از شناسايي بازار هدف هدف سازمان‌هاي توليد كننده حفظ موقعيت خود در اين بازار و در صورت توان افزايش سهم خود مي‌باشد. به عبارت ديگر بازار رساني به منظور نفوذ به بازار، معرفي و شناساندن محصولات و خدمات به مصرف كنندگان (به طور عام) مي‌باشد. بازاررساني مستلزم استفاده از تبليغ و تشويق و روش‌هاي آگاه كننده توسط سازمان‌هاي توليدي مي‌باشد. 5-4-2 بازار گردي اگر چه بازار گردي در محصولات صنعتي و به دليل تسلط بيشتر توليد كنده بر نوع و چگونگي توليد با تاكيد بيشتري نگريسته مي‌شود. اما در كشاورزي چنين امري كمتر به وقوع مي‌پيوندد. بازار گردي به منظور تغيير ديد توليد كنندگان و آشنائي بيشتر با روش‌ها و مفاهيم جديد در توليد بايد مورد توجه قرار گيرد. 6-4-2 بازار سنجي بازار سنجي به مفهوم سنجش تجزيه و تحليل موقعيت قبلي فعلي و آني مي‌باشد يكي از آفات اقدامات مديريتي، در گذشته زيستن و در گذشته بودن است توجه به امر بازار سنجي يعني اندازه گيري عملكردها، يافتن اشتباهات و انحرافات و محاسبه فاصله بين اهداف و عملكرد واقعي مي‌باشد كه مي‌تواند اين آفت مديريتي را از بين ببرد. 7-4-2 بازار داري بازارداري نيز به معناي حفظ مصرف كننده و يا ايجاد زمينه جهت برگرداندن وي به سوي محصول خود مي‌باشد. بازاردار داراي شگردها و ترفندهاي خاصي است و از آگاهي تشويق ترغيب و ايجاد رضايت در مصرف كننده به منظور حصول به هدف استفاده مي‌كند. در بازار داري بايد به دقت اقدامات رقبا را در نظر گرفته و با بررسي دقيق وضعيت جامعه و جامعه شناسي آنان و ساير علوم چون روانشناسي و آمار در نگاه داشتن بازار توجه و همت نمود. 8-4-2 بازار گرمي بازار گرمي‌نيز با استفاده از تبليغات و تشويقات اقدام به متقاعد ساختن علاقمند نمودن و ترغيب مصرف كنندگان براي استفاده از كالاي توليدي خود و مقابله با حركات رقبا طراحي مي‌شود. يكي از ابزار مهم در ايجاد بازار گرمي‌استفاده از خلاقيت‌ها و نو آوري‌ها براي بوجود آوردن احساس نياز در مصرف كننده مي‌باشد. 9-4-2 بازار گرداني اين مرحله شامل كليه فعاليتهايي است كه يك بازارياب بايد انجام دهد. بازار گرداني شامل برنامه ريزي اجرا و كنترل كليه اقدامات گفته شده مي‌باشد. در واقع استفاده از ساير ابعاد به منظور اداره نمودن صحيح بازار و يافتن راههاي چاره و توجه به آينده مي‌باشد. بازار گرداني شامل تنظيم و تعيين استراتژي‌ها و برنامه‌ها، سازماندهي و اجراي همه امور مربوط به شناساندن و معرفي محصولات شركت به بازارها و نظارت بر فعاليتها مي‌باشد. 5-2 عناصر قابل كنترل و موثر بر بازاريابي برخي از عناصر قابل كنترل در بازاريابي و جود دارد كه موسسه توليدي، (مزارع، كارخانجات و ...) بر اساس تركيب آنها با يكديگر سعي مي‌كند واكنش‌هاي مخاطبين خود را درك نمايد. كاتلر اين عناصر را كه به 4p معروفند به صورت ذيل معرفي مي‌كند: الف) محصول Production شامل كالا يا خدماتي است كه يك موسسه در اختيار بازار هدف خود قرا رمي‌دهد. ب) قيمت: Price مقدار پولي كه مصرف كنندگان براي بدست آوردن كالا يا خدمات پرداخت مي‌كند. ج) مكان: Place شامل فعاليتهايي است كه كالا يا خدمات را در دسترس مصرف كنندگان قرار مي‌دهد. د) تبليغات پيشبردي : Prommotion شامل فعاليت‌هايي است كه مزاياي كالا را به آگاهاي مي‌رساند و مشتريان را به استفاده از آن ترغيب مي‌كند (كاتلر و آرمسترانگ، 1991) 6-2 تاريخچه بازاريابي بشر از زماني كه توانست كالاهاي مختلف را توليد كند و براي برخي از نيازهاي خود نيز با ديگران ارتباط برقرار نمايد. مبادله كالا صورت پذيرفت كه اين مبادلات به صورت پا ياپاي و تعويض كالاي توليدي با كالاي مورد نياز بود. اما بتدريج كه فاصله بين توليد كننده و مصرف كننده بيشتر شد، افراد ديگري در زنجيره توليد تا مصرف واقع شدند و فرايند مبادله كالا را تغيير دادند. با پيچيده تر شدن مراحل توليد تكنولوژي‌هاي توزيع نيز پيشرفت كردند و هر پيشرفتي كه در كار توليد صنعتي يا مراحل توليد تكنولوژي‌هاي توزيع نيز پيشرفت كردند و هر پيشرفتي كه در كار توليد صنعتي يا كشاورزي بعمل مي‌آمد در توسعه سيستم توزيع و بازاريابي ظاهر مي‌گشت. در اوايل اهميت اقتصادي توليد موجب كمرنگ شدن بازاريابي مي‌شد، اما با افزايش قدرت توليد و تنوع اين توليدات و مشكلات همراه آن بازاريابي با سرعت غير قابل پيش بيني به صورت يك ضرورت اهميت اقتصادي وارد عرضه شد (شولتز 1374) تا قرن پيش. بازرگاني كار مشكلي نبود و بازرگانان خود مستقيما با مشتريان ارتباط برقرار مي‌كردند و ميزان علاقه يا عدم تمايل مشتري به اجناس خود را مشاهده مي‌كردند. با رشد صنايع و كشاورزي تجارت مربوط به آنها نيز گسترش يافته و بازاريابي به فرايندي پيچيده تبديل شد. اولين مرتبه اي كه بازار يابي به صورت يك فعاليت بازرگاني، سازماني يافت در اوايل قرن بيستم بود و به همين منظور، كتابي در سال 1919 نوشته شد و اين در حالي است كه بازار شناسي و بازاريابي تا قبل از جنگ جهاني اول چندان رايج نبود. پس از جنگ جهاني دوم، بازاريابي به سرعت گسترش يافت و براي مثال كشور آمريكا تا سال 1948، 200 موسسه بازاريابي داير نمود كه تا سال 1954 در حدود 14000 نفر در اين موسسات مشغول به كار شدند 0طلائي، 1363) پس از پايان دو جنگ جهاني و حركت كشورها به سوي رشد و تعالي اقتصادي، رقابت در سطح توليد، توزيع و فروش اهميت يافت. به خصوص با پايان پذيرفتن جنگ سرد در دهه 1990 سرمايه گذاري‌ها بيشتري به سمت امور اقتصادي و زير ساخت‌هاي آن حركت كرد. بدهي‌هاي كلان، امكان قدرت خريد را عملا از كشورهاي فقير سلب مي‌كند. اما كشورهاي اروپايي از شيوه‌ها و فنون بازاريابي مورد بازار به رقابت پرداختند. با آمدن رقابت بين كشورهاي مختلف، استفاده از شيوه‌ها و فنون بازاريابي مورد توجه قرار گرفت و در بسياري از بررسي‌ها، ناموفق بودن تعداد كثيري از توليد كنندگان به عدم توانايي در بازاريابي ربط داده شد. (روستا و همكاران، 1375) بدين ترتيب بازاريابي كشاورزي نيز يك سير تكاملي را پيمود وهمانگونه كه توليد معيشتي جاي خود را به كشاورزي تجاري داد بازاريابي نيز مورد توجه قرار گرفت. در ابتدا مشكلات در خصوص چگونگي نگهداري محصولات و فرآورده‌ها براي ساير فصول بود. تا قبل از قرون وسطي (از قرن پنجم تا پانزدهم ميلادي9 دولت‌ها در امور اقتصادي توليد كنندگان نقشي نداشته و بازاريابي را خود توليد كنندگان انجام مي‌دادند. با رواج طلا و نقره حجم مبادلات افزايش يافت و دولت‌ها با دخالت در مورد بازاريابي تصويب قوانين و مقررات بر مر ؟ صادرات و واردات نظارت مي‌كردند. در اواخر قرن نوزدهم لزوم دخالت دولت‌ها در امور اقتصادي از جمله بازاريابي براي بهبود توليد و حمايت بيشتر از توليد كنندگان قطيع گرديد و با توجه به نوسانات شديد قيمتي در محصولات كشاورزي لزوم احداث سازمان‌ها شبكه‌ها وتعاوني‌هاي روستايي بازاريابي در قرن بيستم مورد توجه قرار گرفت با ايجاد اين سازمان‌ها و شبكه‌ها دولت‌ها فعاليت‌هايي را در رابطه با تنظيم قيمت‌ها، توليد و تامين اعتبارات مورد نياز و ارشاد و هدايت توليد كنندگان آغاز نمودند. (حسني 1352). در كشور ايران نيز با توجه به توليد انواع محصولات كشاورزي و امكان تراتزيت كالا به ساير نقاط جهاني، بازاريابي و بازار رساني مورد توجه بوده است، اما روند بازاريابي محصولات در دوران پهلوي دچار افت شديد گرديد. چنانچه بررسي تاريخ اين دوران نشان مي‌دهد كه دولت قيمت محصولات كشاورزي را به نفع ايادي خود پايين نگه داشته است. چنانچه كاتوزيان در تاريخ اقتصادي- سياسي ايران صفحه 179 نوشته است. دولت رضا خان خريدار و توزيع كننده انحصاري محصولات شامل گندم و جو كه غذاي اصلي مردم را تشكيل مي‌دهد بود. بدين ترتيب دولت به عنوان خريدار انحصاري، قيمت‌هاي محصولات كشاورزي را در پايين ترين حد ممكن و شرايط مبادله داخلي را پيوسته بر ضد جمعيت روستايي نگه مي‌داشت و اين در حالي است ه در اين دوران اقدام به تاسيس برخي سازمان‌هاي بازاريابي غلات (گندم، جو، برنج) چغندر قند، قند و شكر، چاي، توتون، تنباكو، پنبه، كنف و غيره شده بود (حسني، 1352) روند كنوني بازاريابي محصولات ايران نيز وضعيت مناسبي نداشته و بسيار نگران كننده مي‌باشد به رغم توليد بسياري از محصولات، واردات محصولات كشاورزي به شدت افزايش يافته و ايران يكي از بزرگترين وارد كنندگان بسياري از محصولات در خاورميانه مي‌باشد. 7-2 مفاهيم اساسي بازاريابي 1-7-2 نياز: نيازهاي انساني از مهمترين مفاهيم بازاريابي مي‌باشد. انسان داراي نيازهايي شامل نيازهاي فيزيكي يا نياز به احتياجات اوليه چون غذا، پوشاك، گرما، سرما، امنيت وغيره بوه و پس از آن نيازهايي چون احساس تعلق محبت در حيطه نيازهاي اجتماعي و نيازهاي شخصي چون اظهار وجود دانستن و خود يابي مي‌باشد (ملك محمدي، 1377) وقتي نيازي از نيارهاي انسان مورد توجه قرار نگيرد فرد سعي در تامين تعديل و يا كاهش شدت آن مي‌كند. در كشورهاي پيشرفته فرد به دنبال يافتن و يا توليد منبع براي تامين نياز بوده و در كشورهاي كمتر توسعه يافته فرد در صدد كاهش شدت اميال خود و يا قناعت نسبت به وضع موجود مي‌باشد (كاتلر و آرمسترانگ 1990) 2-7-2 -خواسته: دومين مفهوم اساسي بازاريابي، خواسته‌هاي انساني بوده و شامل نيازي است كه متبلور از فرهنگ و شخصيت افراد مي‌باشد. خواسته‌هاي انسان با گذشت زمان و امكانات در دسترس قرار گرفته، تغيير مي‌كند، لذا يكي از موارد مهمي‌كه هر سازمان بايد در نظر بگيرد اين است كه ممكن است خواسته‌هاي مصرف كنندگان در طول زمان تغيير نمايد ولذا محصول توليدي خود را با خواسته‌ها منطبق نمايد. براي مثال در سال 77 و در مصاحبه اي كه با بخري از دست اندكاران صادرات محصول خربزه انجام شد چنين ابراز گرديد كه هم اكنون در بازارهاي خارجي خربزه‌هاي با وزن كم وكوچك، بازار پسند مي‌باشد. لذا انتقال سريع اين خواسته‌ها به توليد كنندگان و بخش‌هاي تحقيقاتي مي‌تواند مورد توجه قرار گيرد. 3-7-2 تقاضا: خواسته‌ها در تقابل با قدرت خريد تبديل به تقاضا مي‌شوند. خواسته‌هاي انسان نا محدود بوه و پاياني ندارد، اما منابع و امكانات در اختيار انسان، محدود مي‌باشد و در اختيار كالايي قرار مي‌گيرند كه بيشترين رضايت را براي آنان فراهم آورد (كاتلر و آرمسترانگ،1990) 8-2 عوامل موثر در بازاريابي آنچه در اكثر نوشته‌هاي مربوط به بازاريابي تاكيد شده است اين است كه افراد خاصي با ارائه برخي خدمات به روند بازاريابي كمك مي‌كنند و در قبال اين خدمت هزينه اي بر قيمت اوليه توليد كننده افزوده مي‌شود. چنانچه اين شبكه از عوامل، طولاني باشد بالطبع بر قيمت محصولات افزوده مي‌شود كاتلر و آرمسترانگ (1991) عوامل فوق الذكر را به صورت ذيل تقسيم بندي نموده اند: 1-8-2 فروشندگان اوليه فروشندگان اوليه، اشخاص يا موسساتي هستند ه منابع مورد نياز توليد كننده را جهت توليد و يا ارائه خدمات فراهم مي‌كنند. اين عرضه كنندگان به نحو موثري بر بازاريابي اثر مي‌گذارند. ايجاد هر گونه تاخير و يا كمبود و يا عدم توجه به كيفيت مواد اوليه در كوتاه مدت مي‌تواند باعث ايجاد هزينه بالاتر و عدم موفقيت از ارائه محصول منجر مي‌شود 0كاتلر و آرمسترانگ 1991) در رابطه با محصولات كشاورزي با توجه به شرايط خاص آن، فروشندگان اوليه نقش مهمي‌را ايفا مي‌كنند. اين افراد مراجع تهيه بذر، كود‌هاي شيميايي، ريز مغذي‌ها و ساير عوامل موثر بر توليد مي‌باشند. ارائه خدمات فني نيز از طريق آنها به كشاورزان منتقل مي‌شود و در مواردي چون راهنمايي در زمان كشت ميزان كشت بذر استفاده از انواع مختلف ريز مغذي‌ها، نوع سموم دفع آفات و ... مدد كاري كشاورزي مي‌باشند. بنابراين توجه به چگونگي كار آنها و ارائه آموزش‌هاي مورد نياز مي‌تواند در بهبود كيفيت كالاي توليد ي موثر باشد. 2-8-2 واسطه‌هاي بازاريابي اين واسطه‌ها نيز افراد يا واحدهايي هستند كه در امر تبليغات، توزيع كالا به مصرف كنندگان و ارائه اطلاعات به توليد كنندگان دخالت دارند. اين افراد شامل دلالان، موسسات توزيع و پخش محصول، آژانس‌هاي خدمات بازاريابي و واسطه‌هاي مالي مي‌باشند كه به شرح وظيفه آنها پرداخته مي‌شود: 1-2-8-2 دلالان به واحدهاي توزيع گفته مي‌شود كه واحدهاي توليدي چون مزرعه و ... را در يافتن مشتري و فروش كالا ياري مي‌دهند. 2-2-8-2 واحدهاي توزيع فيزيكي اين واحدها، مراكز توليدي را در امر انبارداري و جابجايي كالا تا رسيدن به مقصد ياري مي‌كنند. اين واحدها تا قبل از انتقال محصول به مقصد، در انبارها از اين محصولات نگهداري و مراقبت مي‌كنند موسسات حمل و نقل چون راه آهن به شركتهاي ترابري، جاده، دريايي، هواپيمايي و ساير واحدهايي كه در جابجايي كالا از جايي به جاي ديگر تخصص مي‌يابند، از جمله واحدهاي فيزيكي به شمار مي‌روند. يك مركز توليدي بايد بهترين روش انبارداري و انتقال كالا را با ايجاد تعادل و عواملي چون هزينه تحويل، سرعت و ايمني براي خود انتخاب كند. 3-2-8-2 آژانسهاي خدمات بازاريابي شامل موسسات تحقيقاتي بازار، آژانسهاي تبليغاتي، رسانه‌هاي جمعي و شركت‌هاي مشاوره اي بازاريابي مي‌باشند. اين واحدها داراي اين قابليت هستند كه هر مركز توليدي را در انتخاب بازار هدف و پيشبرد محصولاتش در بازارهاي مناسب ياري كنند. 4-2-8-2 واسطه‌هاي مالي اين واسطه‌ها شامل بانك‌ها، موسسات اعتباري، شركت‌هاي بيمه و ساير مراكزي مي‌شوند ه واحدهاي توليدي را در تامين مالي، معملات بيمه خريد و فروش محصول در مقال خطرات ياري مي‌كنند. بيشتر موسسات مشتريان صنعتي و تا حدودي كشاورزان براي تامين مالي معاملات خود به واسطه‌هاي مالي وابسته اند، با در نظر گرفتن صنعتي و تا حدودي كشاورزي براي تامين مالي معاملات خود به واسطه‌هاي مالي وابسته اند. با در نظر گرفتن اين مورد كه در بحث كشاورزي بسياري از كشاورزان به افراد و واسطه‌هاي محلي جهت تامين مالي متوسل مي‌شوند. بهرحال آنچه مسلم است اين است كه وجود اعتبارات به ويژه در توليدات، حمل و نقل و انبارداري و.... كشاورزي را ياري مي‌كند تا در فروش و عرضه، مطابق نياز بازار اقدام نمايد و در زماني كه عرضه محصول به دليل رسيدن يكباره محصول ازدياد مي‌يابد، كنترل عرضه، قيمت و فروش را به نفع خود كنترل نمايد. 3-8-2 مشتريان سومين عامل موثر در بازاريابي، مشتري مي‌باشد كه خود چندين نوع بازار را تشكيل مي‌دهد. الف) بازار مصرف كننده: شامل افراد و خانواده‌هايي كه محصولات را جهت مصرف شخصي خريداري مي‌كنند مي‌شود. ب9 بازار صنعتي: اين بازار شامل سازمان‌هايي است كه به منظور باز پروري بيشتر و يا ايجاد تغيير و تبديل و يا استفاده مجدد از محصول آن را خريداري مي‌نمايند. ج9 بازار واسطه اي: شامل سازمان‌هايي است كه محصولات و خدمات را به منظور فروش مجدد به تحصيل سود خريداري مي‌كنند. د) بازار دولتي: شالم نمايندگي‌هاي دولت است كه به منظور ايجاد خدمات عام المنفعه يا اتصال اين محصولات يا خدمات به افراد نيازمند مي‌باشد. ه) بازارهاي بين المللي: اين بازار شامل خريداران خارجي است و ا زمصرف كنندگان، توليد كنندگان و واسطه‌هاي فروش و دولت تشكيل مي‌شود. 4-8-2 رقبا رقبا مي‌توانند با برآورده كردن بهتر نياز مصرف كنندگان خود، جاي ساير رقبا را پر نمايند. در بحث بازاريابي، رقيبي كه بتواند كالاي مناسب تر و يا قيمت مناسب تر را در اختيار مصرف كننده قرار دهد و به عبارت ديگر خدمت و يا محصول شايسته تري را به بازار مصرف ارائه دهد از رقباي خود پيشي مي‌گيرد. در بحث رقابت و به خصوص رقابت بين المللي سالها به طول مي‌انجامد تا كشوري محصولات خود را تثبيت كند. متاسفانه عدم توجه به كيفيت مناسب كالا و يا تقلب در عرضه كالا باعث افت شديد اطمينان به محصولات كشاورزي كشور شده است و رقباي اين محصولات جاي كشور ما را پر كرده اند. اطمينان به محصولات كشاورزي كشور شده است و رقباي محصولات جاي كشور ما را پر كرده اند. 5-8-2 جوامع جوامع نيز قسمتي از عوامل موثر بر بازاريابي را تشكيل مي‌دهند. اين جوامع شامل جوامع مالي، رسانه‌هاي جمعي، جوامع دولتي، جوامع شهروندي، جوامع محلي، جوامع عمومي‌و جوامع داخلي مي‌باشد. 9-2 مفهوم جديد بازاريابي مفهوم قديم بازاريابي را تشويق و ترغيب خريداران براي بدست آوردن سود از طريق فروش مي‌داند. مفهوم جديد (فلسفه بازاريابي) با خريدران فعلي و بالقوه شركت آغاز شده و سود را از طريق ايجاد رضايت خريدار جستجو و اين كار با تنظيم برنامه بازاريابي كامل و وسيعي كه د رسطح شركت صورت مي‌گيرد، به انجام مي‌رساند. شكل زير اين دو فلسفه را مقايسه مي‌كند: نتيجه وسيلهتمركز مفهوم قديم بازاريابيسود توسط حجم فروشفروش و تبليغاتتوليدسود توسط رضايت مصرف كنندهبازاريابي و تحقيقاتبرنامه تدوين شده احتياجات مصرف كنندهمفهوم جديد بازاريابي اين برنامه شامل سه جز مي‌باشد: الف- خريدار گرايي ب- بازار تكامل يافته ج- رسيدن به هدف‌هاي سازمان از طريق ارضا احتياجات خريدارن 10-2 تئوريهاي رفتار خريدار تئوري رفتار خريدار به صورت وسيع و گسترده كه به وسيله همگان شناخته شده باشد، وجود ندارد و لذا طي گذشت زمان مدل‌هاي مختلفي براي شرح رفتار خريدار به وجود آمده است كه اين تئوري شامل موارد زير مي‌باشد: 1-10-2 تئوري اقتصاد خرد (Microevonmic theory) تئوري رفتار مصرف كننده كه توسط دانشمندان اقتصاد كلاسيك ارائه شده و توسط آدام اسميت و ديگران به وجود آمده است، بر اين پايه استوار گرديده كه انسان موجودي اقتصادي و منطقي است و در همه زمان‌ها به نفع خود عمل مي‌كند و از مفهوم بدست آمده چنين نتيجه گيري مي‌شود كه فرد مصرف كننده تا آنجا از واحدهاي يك جنس خريد مي‌كند كه مصرف آخرين واحد خريداري شده رضايت و منافع او را طوري جلب نموده باشد كه مساوي يا بيشتر از هزينه‌هاي خريد هر جنس ديگر باشد (Marginal utility) اين تئوري بر فرضيه‌هاي محكمي‌بنا شده است. مصرف كننده سعي بر اين دارد كه رضايت خود را در چار چوب قدرت مالي خود به حداكثر برساند. مصرف كننده اطلاعات پيشرفته اي از راههاي مختلف براي رضايت بخشيدن به خواسته‌هاي خود دارد عمل مصرف كننده هميشه به صورت منطقي مي‌باشد. برخي از محدوديت‌هاي اين مدل بايد روشن باشد اولا تئوري فوق شامل عوامل رواني يا اجتماعي كه بر رفتار انساني اثر مي‌گذارد نيست. رفتار كاملا منطقي در ميان مصرف كنندگان يافت نمي‌شود و به همين ترتيب رفتار ناشي از قوه محرك آني (Impouisve behavior) غير منطقي نيست دوما بسيار مشكل است رضايتي را كه مصرف كننده از جنسي دارد به صورت مقدار نشان داد. با اينكه مشخص است كه مدل اقتصادي تمامي‌رفتار مصرف كننده را نشان نمي‌دهند. اين مدل بي استفاده نيست. خريداران اجناس صنعتي يا مصرف كنندگاني كه اجناس گران قيمت را خريداري مي‌كنند، رفتارشان با اين مدل اقتصادي منطبق است. 2-10-2 تئوري روان شناسي (psychogical) روان شناسي متفقا موافق يك تئوري موافق يك تئوري خاص براي رفتار انسان‌ها نيستند، در نتيجه ما به صورت خلاصه نگرشي به تئوري‌هاي مختلف در اين زمينه خواهيم داشت. 1-2-10-2 مراحل تصميم گيري خريدار يك مصرف كننده از پنج مرحله عبور مي‌كند: شناخت اشكال جستجو براي اطلاعات ارزيابي كردن خط مشي‌هاي مختلف تصميم خريد رفتار پس از خريد 1-1-2-10-2 شناخت اشكال در اين مرحله خريدار متوجه يك تفاوت بين حالت موجود در خور و يك حالت تمايل در خريد مي‌شود. احتياجي كه در او پديد مي‌آيد مي‌تواند توسط محرك دروني يا بروني ايجاد شود. در صورت محرك دروني يك احتياج مانند گرسنگي و يا تشنگي به سر حد آستانه خود مي‌رسد و به يك قوه حركت دهنده (Drive) تبديل مي‌شود، يك فرد توسط تجربيات قبلي ياد گرفته كه چگونه از عهده اين قوه برآيد و احساس انگيزه او براي برخي از اجناس كه مي‌داند اين قوه را راضي مي‌كند. بر انگيخته مي‌شود. احتياج ممكن است توسط يك محرك بروني ايجاد شود. زني از جلوي نانوايي عبور مي‌كند و بوي نان احساس گرسنگي او را تحريك مي‌كند و اتومبيل همسايه خود را تحسين مي‌كند. اين قبيل اتفاقات ممكن است باعث شود كه با متوجه يك اشكال يا احتياج شود. يك بازارياب در اين مرحله لازم مي‌داند كه چگونه اوضاعي را كه شناخت اشكال مصرف كننده را ايجاد مي‌كند، تعيين نمايد بازارياب بايد بر روي مصرف كننده تحقيق كرده و مطالب زير را ببيند. چه اشكالي يا احتياجاتي به وجود آمده؟ چه چيزي باعث ايجاد اين احتياج يا اشكال شده؟ احتياج يا اشكال چگونه او را به طرف جنس عرضه شده هدايت كرده؟ 2-1-2-10-2 جستجو براي اطلاعات مصرف كننده اي كه احتياج در او ايجاد شده امكان دارد براي اطلاعات بيشتر جستجو كند يا نكند. اگر قوه حركت دهنده قوي باشد و يك جنس ارضا كننده در دسترس باشد خريدار آن را مي‌خرد. در غير اين صورت ممكن است احتياج مصرف كننده و در حافظه او ذخيره شود. مصرف كننده ممكن است براي اطلاعات بيشتر جستجو نكند، جستجو كند يا به شدت جستجو كند. بطور كلي مقدار جستجوي مصرف كننده به نسبت حل كردن محدوديت مساله تا نسبت حل كردن وسيع مساله افزايش نمي‌يابد منابع اطلاعات مصرف كننده چهار گروه مي‌باشند: منابع شخصي (فاميل، دوستان، همسايگان، آشناها) منابع تجاري (آگهي، فروشنده، بسته بندي كالا) منابع عمومي‌(تلويزيون، روزنامه) منابع تجربي (بدست گرفتن كالا و آزمايش كردن جنس) اهميت نسبي اين منابع با نوع جنس و خصوصيات خريدار متفاوت است. عموما يك خريدار بيشترين اطلاعات را از منابع تجاري بدست مي‌آورد. اگر چه منابع شخصي از كارايي بالاتري برخورد دارند. به عنوان مثال يك دكتر طب عموما راجع به يك داوري جديد اطلاعات را از منابع تجارتي بدست مي‌آورد و نيز براي ارزيابي اطلاعات از همكاراني خود كمك مي‌گيرد. براي يك بازارياب مهم است كه از مقدار آگهي و مراحل انتخاب مصرف كننده آگاه باشد. 3-1-2-10-2 ارزيابي كردن خط مشي‌هاي مختلف (عمل تصميم گيري) در قسمت قبل، صحبت بر اين بود كه يك مصرف كننده از اطلاعات موجود استفاده مي‌كند و يك مارك بخصوص را انتخاب مي‌نمايد. سوال ديگر اين است كه مصر كننده چگونه از ميان مدرك‌هاي مختلف يكي را انتخاب مي‌نمايد؟ جواب ساده ي موجود نيست. چندين مرحله براي ارزيابي كردن عمل تصميم گيري موجود است. اولين مفهوم صفت‌هاي جنس (Produc attributes) مي‌باشد. چنين فرض مي‌شود كه مصرف كننده يك جنس را به صورت مجموعه اي از صفات (Bundle of attribjutes) مي‌بيند. براي اجناس آشنا صفات زير براي مصرف كننده مهم مي‌باشد: دوربين: اندازه، قيمت، سرعت، واضح بودن عكس هتل: محل، نظافت، قيمت اطاق خمير دندان: رنگ، مزه، دوام، كيفيت، كارايي تاير اتومبيل، ايمني، دوام، كيفيت، قيمت بيشتر صفاتي مورد توجه مصرف كنندگان قرار مي‌گيرد كه با احتياجات آنها ربط دارد. بازاري كه براي جنس موجود است، معمولا بر پايه صفات مي‌تواند تقسيم شود. دوم مصرف كننده به هر صفت جنس وزنه‌هاي اهميت Importance werghts مي‌دهد. سوم مصرف كننده مجموعه اي از عقايد مربوط به مارك Brandbelief را در رابطه با اينكه صفات براي هر مارك موجود چگونه با يكديگر مقايسه مي‌شود، در خود ايجاد مي‌كند. مجموعه عقايد براي يك مارك بخصوص (تصوير مارك) (Product image) شناخته مي‌شوند. عقايد مصرف كننده راجع به يك مارك بخصوص يا صفات حقيقي آن ممكن است متفاوت باشد. دليل اين حالت به علت آشكار شدن منتخب كننده، تغيير شكل منتخب كننده و به ياد آوردن منتخب كننده مي‌باشد. چهارم براي هر صفت، مصرف كننده يك تابع سودمند (Utiltiy Function) دارد. اين تابع سودمندي تعريف مي‌كند كه چگونه مصرف كننده انتظار دارد كه رضايت از جنس با هر سطح آلترناتيو براي هر سفت متغير باشد. 11-2 مفهوم بازاريابي محصولات كشاورزي در تعريف مفهوم بازاريابي محصولات كشاورزي، همانند تعريف بازاريابي، اتفاق نظر وجود نداشته و تعاريف گوناگون و متنوعي در اين زمينه وجود دارد. در بيان برخي از تعاريف بازاريابي محصولات كشاورزي مي‌توان به موارد زير اشاره نمود: بازاريابي محصولات كشاورزي، كليه عمليات و خدمات بازرگاني انجام شده بر روي محصولات كشاورزي، در فاصله توليد تا مصرف مي‌باشد. در معناي وسيع كلمه، بازاريابي محصولات كشاورزي در بر گيرنده تمام فعاليته‌هاي مربوط به جريان كالا و مواد اوليه از مزرعه تا مصرف نهايي است. بررسي كليه عمليات و خدمات مربوط به محصولات كشاورزي در فاصله تصميم گيري براي توليد تا مصرف را بازاريابي محصولات كشاورزي از محل بهره برداري تا رسيدن به دست مصرف كننده و انجام فعاليت‌هاي لازم براي نگهداري بهبود كيفيتي و جلوگيري از اتلاف آن مي‌باشد. به طور كلي در تعاريفي كه براي بازاريابي محصولات كشاورزي ارائه شده دو ديدگاه وجود دارد، ديدگاه نخست تعاريفي كه بازاريابي محصولات كشاورزي را كليه عمليات انجام شده بر روي محصول در فاصله بين توليد تا مصرف مي‌داند. ديدگاه فوق مورد توجه قرار مي‌دهد. به طوريكه بازاريابي محصولات كشاورزي از مرحله برنامه ريزي براي توليد آغاز مي‌گردد. زيرا، در انتخاب ميزان، نوع و چگونگي توليد محصول توجه به بازار و تقاضاي مصرف كننده لازم است نجفي (1377)، در اين باره عقيده دارد كه هر چه نمي‌توان بازاريابي را معادل توليد دانست ما ترديدي نيست كه مطالعه بازاريابي از دروازه مزرعه دور است و بايد به اثرات متقابل توليد و بازاريابي توجه داشت. زيرا، خيلي از مشكلات بازاريابي مي‌تواند از عدم دقت توليد كننده در انتخاب نوع محصول مورد تقاضا و يا حتي عدم انتخاب اندازه مناسب و احد ناشي شود. 12-2 اهميت بازاريابي محصولات كشاورزي در گذشته بخش اقتصاد كشاورزي و محصولات غذايي بيشتر توجه خود را به توليد معطوف ساخته بود. مصرف كنندگان بايد هر چه توليد مي‌شد، خريداري نمايند و سليقه فردي مصرف كننده ملاك توليد نبود. مهاجرت روستاييان به شهرها، افزايش در آمد مردم، افزايش تقاضا براي محصولات كشاورزي از جمله مسائلي بودند كه سليقه و راي مصرف كنندگان را بر برنامه توليد كشاورزان مستولي ساخت. بدين ترتيب، مسئله بازاريابي و بازاررساني جاي واقعي خود را در بازار محصولات كشاورزي يافت. افزايش جمعيت، توسعه شهر نشيني، گسترش خدمات بازاريابي، پيشرفت صنعت و افزايش نياز به مواد خام كشاورزي، افزايش تقاضا براي مصرف محصولات آماده تر، توسعه تكنولوژي در بخش كشاورزي وافزايش سريع عرضه و تقاضاي محصولات آماده تر، توسعه تكنولوژي در بخش كشاورزي و افزايش سرع عرضه و تقاضاي محصولات كشاورزي از عواملي بودند كه روز به روز بر اهميت بازاريابي محصولات كشاورزي افزودند (كوپاهي، 1369) 0نجفي، 1377) از طرف ديگر، در فرآيند انتقال محصول از مراكز توليد به مراكز مصرف، هزينه‌هاي بازاريابي بخش عمده اي از بهاي فروش كالا را تشكيل مي‌دهد. همچنين به علت تغيير نيازها و خواسته‌هاي افراد جامعه در گذر زمان، بازاريابي موضوعي پويا بوده و مداوم در حال تغيير است. علاوه بر اين، فساد پذيري، آب فراوان در بافت، حجم زياد، تعدد توليد كنندگان و مصرف كنندگان و زمان محدود توليد از ويژگي‌هاي مرتبط با محصولات كشاورزي است كه ماهيت بازاريابي اينگونه محصولات را از محصولات صنعتي متمايز نموده و بر اهميت بازاريابي محصولات كشاورزي افزوده است (حسن پور مقدم كرد محله و صدر الاشرافي، 1375) 0موسي نژاد، 1375) (كوپاهي، 1369) اهميت بازاريابي محصولات كشاورزي كمتر از ساير اقدامات لازم براي توسعه كشاورزي نيست. هر گاه محصولات مختلف در موقع معين و بخوبي جمع آوري و نگهداري نشود، يا عمليات لازم تبديل و بسته بندي آنها انجام نگيريد و عرضه آنها بر اساس ضوابط آماري، معيارهاي علمي‌و اطلاعات قبلي از موقعيت و وضعيت بازار نباشد، از تاثير فعاليت‌هاي ديگر در زمينه توسعه توليدات كشاورزي خواهد كاست. بر همين اساس، از دير باز بازاريابي يكي از شرايط پيشرفت در امور توليد بوده است. به طوريكه در سال 1959 سازمان خواربار و كشاورزي، بازاريابي را همرديف با ساير عوامل موثر در توسعه كشاورزي قرار داد. امروزه بازاريابي از نظر اهميت همرديف با توليد مي‌باشد و حتي در كشورهاي در حال توسعه جايگاهي مهمتر از توليد دارد. در عين حال، اهميت بازاريابي محصولات كشاورزي براي كشورهاي پيشرفته ملموس تر بوده است. به طوريكه، نزديك به 80 درصد تحقيقات بازاريابي محصولات كشاورزي در كشورهاي توسعه يافته بويژه آمريكا صورت مي‌گيرد. بدين ترتيب، توجه به بازاريابي محصولات كشاورزي يك ضرورت اجتناب ناپذير است (شكري خانقا 1376) (موسوي نژاد، 1375) (نجفي، 1376) 13-2 عمليات بازارياي مطالعه فعاليت‌هاي بازاريابي نياز به چار چوب دارد. يكي از موثرتين چار چوب‌هاي مطالعه بازاريابي، رهيافت عملي است كه فعاليت‌هاي بازاريابي را به سه دسته مبادله اي، فيزيكي و تسهيلاتي تقسيم مي‌نمايد فعاليت‌هاي مبادليه اي شامل خريد و فروش فعاليته‌هاي فيزيكي شامل جمع آوري محصول از مزرعه، انبار تبديل و حمل و نقل و فعاليت‌هاي تسهيلاتي در بر گيرنده مواردي از قبيل سرمايه، استاندارد، درجه بندي، بسته بندي و جمع آوري اطلاعات و اطلاع رساني مي‌باشد (حسن پور، 1376) (شكري خانقا 1376) 1-13-2 فعاليت‌هاي مبادله اي خريد و فروش محصولات در فاصله بين توليد تا مصرف و به عبارت ديگر در انتقال محصولات از توليد كننده به مصرف كننده در نظام بازاريابي امري حياتي است. فعاليتهاي مربوط به خريد و فروش بخشي از هزينه بازاريابي را به خود اختصاص مي‌دهد. در اين فعاليت‌ها چند گروه عمده خريداران محلي عمده فروشان حق العمل كارن و حتي نمايندگان فروش دخالت دارند. اين عوامل مراكز توليد و واسطه‌ها را شناسايي و محصولات خام يا فرايند شده و آماده مصرف را براي پاسخ به تقاضاي مصرف كنندگان خريداري مي‌نمايند. خريد در اقصاد به صورت‌هاي مختلفي از قبيل خريد مستقيم پيش خريد يا اجاره انجام مي‌گيرد. در گذشته فورش معادل بازاريابي بود. اما با توسعه صنعت و ايجاد توليدات انبوه اين دو مفهوم از يكديگر فاصله گرفت و فروش به عنوان بخش كوچكي از بازاريابي، كه به دنبال تامين نيازهاي فروشنده در تبديل محصولات به پول نقد است، شناخته و معرفي گرديد. نكته مهم در فعاليت‌هاي مبادله اي، واسطه بودن قيمت بين خريدران و فروشندگان است (شكري خانقا، 1376) (نجفي، 1377) 2-13-2 فعاليت‌هاي فيزيكي محصولات كشاورزي توسط توليد كنندگان متعدد و در سطح جغرافيايي وسيعي توليد مي‌شود. لذا، نخستين مرحله عملكرد‌هاي فيزيكي و اولين وظيفه سيستم بازاريابي، جمع آوري محصول از مزرعه است. اين قسمت از بازاريابي اهميت ويژه اي داشته و لازم است با استفاده كامل از اطلاعات فيزيولوژيكي محصولات انجام شود. زيرا، جمع آوري و برداشت صحيح و دقيق محصولات از مزرعه، پايداري بيشتر، كيفيت مطلوب تر محصول و رجحان مصرف كننده را به همراه خواهد داشت (شكري خانقا، 1376) (كوپاهي، 1369) برداشت و عرضه محصولات كشاورزي در زماني محدود و در دوره اي كوتاه، آن هم فقط يكبار يا حداكثر در دفعات محدودي در طول سال انجام مي‌شود. اما، تقاضا براي آنها كم وبيش در تمام طول سال وجود دارد بنابراين، براي تنظيم عرضه بايد آنها را با توجه به نوع محصول و خصوصيات بيولوژيكي آن در انبار، سيلو يا سرد خانه نگهداري كرد. نكته مهم در انبارداري محصولات كشاورزي، حفظ كيفيت محصول است. بر اين اساس، دو تعريف براي انبار وجود دارد. نخست آنكه، انبار محل دپوي محصولات بدون توجه به حفظ كيفيت مي‌باشد. در اين حالت، حداقل كنترل محيطي وجود داشته يا اصلا وجود ندارد. دوم اينكه، انبار محل نگهداري كالاها و محصولات است به طوريكه، كيفيت محصول حفظ شود. اين عمل با كنترل درجه حرارت، رطوبت و مواردي از اين قبيل، متناسب با نيزا محصول صورت مي‌پذيرد (شكري خانقا، 1376) (كوپاهي، 1369) (موسوي نژاد و مجاوريان) از ديگر عملكرد و فعاليت‌هاي فيزيكي بازاريابي، فرايند تبديل محصولات كشاورزي است. اين فرايند در برگيرنده تمام عملياتي است كه به نحوي تغيير شكل محصول را در پي دارد. فرايند تبديل موجب تعديل عرضه محصولات كشاورزي و جلوگيري از سقوط يا افزايش بي رويه قيمت‌ها مي‌شود. در فصل برداشت. تقاضاي واحدهاي تبديل كننده محصولات كشاورزي مانع از سقوط قيمت‌ها شده و در ساير فصول سال وجود محصولات فرايند شده پاسخگوي قسمتي از تقاضاي موجود بوده و از افزايش بي رويه قيمت‌ها جلوگيري مي‌كند. از طرف ديگر، طبيعت برخي از محصولات در زمان و مكان‌هاي مختلف است. همچين، فرايند تبديل موجب ايجاد تنوع محصولات شده و در دامنه انتخاب خريدار را افزايش مي‌دهد (شكري خانقا، 1376) مسئله مهم ديگر در عمليات بازاريابي، توزيع مكاني محصولات است. توزيع مكاني، آخرين مرحله عملكرد و فعاليت فيزيكي بازاريابي است. مهمترين عامل در مسئله توزيع محصولات كشاورزي، نظام حمل و نقل است. تعداد توليد كنندگان اين محصولات زياد و فاصله آنها از يكديگر قابل ملاحظه و طولاني است. لذا براي توزيع كالا و رساندن آن بدست مصرف كنندگاني كه در محدوده اي وسيع و پراكنده و در فاصله دوري از مراكز توليد قرار دارد. بايد از حمل و نقل كالا استفاده كرد. حمل و نقل فعاليتي است كه در آن كالا از محل توليد به محل مصرف انتقال مي‌يابد. اين فعاليت يكي از پايه‌هاي اصلي بازاريابي و از عمده ترين عوامل توسعه كشاورزي است. زيرا، بر اساس نظر دانشمندان، نخستين عامل براي افزايش توليد يك محصول كشاورزي، وجود بازار و خريدار براي آن محصول است، همچين، هر چه حمل و نقل سريع تر و ارزانتر باشد، امكان دسترسي به بازارهاي دورتر بيشتر شده و در نتيجه در هر منطقه كشاورزان، محصول داراي مزيت نسبي را توليد مي‌نمايند. از طرف ديگر، نقل و انتقال محصول از كوتاهي عمر و بالاخره عدم مرغوبيت كالا مي‌گردد (موسي نژاد و مجاوريان، 1375) (نجفي، 1377) (سكوتي فر، 1376) يكي ديگر از فعاليت‌هاي تسهيلاتي، جمع آوري اطلاعات و اطلاع رساني است. در دنياي امروزي، اطلاعات در بازاريابي نقش كليدي ايفا مي‌كند. اطلاع از وضعيت قيمت‌ها، تعداد توليد كنندگن و مصرف كنندگان، اطلاع از وجود محصولات مشابه، چگونگي عرضه، شبكه‌هاي بازاريابي و همچنين، اطلاع از عوامل مزاحم در شبكه توزيع، همگي مفيد ومثمر ثمر بوده و عملكردهاي فيزيكي و مبادله اي را سرعت مي‌بخشد. وسايل ارتباط جمعي چون راديو، تلويزيون، نشريات، تلفن، بي سيم و تلكس در انتقال اطلاعات نقش موثري دارند. در بيشتر نقاط دنيا، اطلاعات مروبط به بازار توسط سازمان‌هاي دولتي تهيه و انتشار مي‌يابد. 14-2 سازمان بازاريابي منظور از سازمان بازاريابي، افراد و گروه‌هايي است كه فعاليت‌هاي مختلف نظام بازاريابي را به عهده داشته و به انجام آن مشغولند. اين افراد به سه گروه عمده توليد كنندگان، واسطه‌ها و مصرف كنندگان تقسيم مي‌شوند. توليد كنندگان افراد يا خانوارهايي هستند كه توليد محصولات كشاورزي در سطح مزرعه را به عهده دارند. افراد اين گروه حلقه نخست سازمان بازارياي را به خود اختصاص مي‌دهند. در طرف ديگر زنجيره سازمان بازاريابي مصرف كنندگان قرار داشته كه آخرين حلقه را تشكيل مي‌دهند. از آن جا كه تعداد توليد كنندگان و مصرف كنندگان محصولات كشاورزي زياد بوده و در سطح جغرافيايي وسيعي پراكنده مي‌باشند. امكان ارتباط مستقيم مصرف كنندگان وجود افرادي به نام واسطه امري اجتناب ناپذير مي‌نمايد. اين افراد و گروه‌ها فعاليت‌هاي مختلف بازاريابي از جمله حمل و نقل جمع آوري، انبارداري، بسته بندي، تبديل و مواردي از اين قبيل را انجام مي‌دهند. در يك تقسيم بندي واسطه‌ها به چهار گروه واسطه‌هاي تجاري، واسطه‌هاي عامل، دلال‌ها و كميسيون بگيران و واسطه‌هاي سوداگر و سفته باز تقسيم مي‌شوند (كاظم نژاد و بشر آبادي، 1378) (شيروانيان، 1378) كسبه محلي، خرده فروشان، عمده فروشان، بسته بندي و تبديل كنندگان از جمله واسطه‌هاي تجاري مي‌باشند. اين قبيل واسطه‌ها، مالكيت كالا را دار بوده و كالا را دست به دست مي‌نمايند كسبه محلي محصول را از كشاورزان خريداري و به عمده فروشان يا خرده فروشان عرضه مي‌نمايند خرده فروشان آخرين حلقه زنجيري تشكيلات بازاريابي قبل از مصرف كنندگان مي‌باشند. اين گروه، محصولات را از توليد كنندگان يا ساير عوامل بازاريابي خريداري و به مصرف كنندگان عرضه مي‌دارند. عمده فروشان گروهي از واسطه‌ها بوده كه به خريد محصول بطور مستقيم و غير مستقيم، از توليد كنندگان اقدام نموده و ممكن است برخي از فعاليت‌هاي مربوط به نقل و انتقال، انبارداري و آماده سازي بر روي محصول انجام داده، سپس، آنها را به كساني كه محصولات را براي فروش مجدد يا مصارف تجاري خريداري مي‌كنند، بفروشند. اين گروه با فعاليت‌هايي كه انجام مي‌دهند، مي‌توانند عامل مهمي‌در تعديل عرضه و پاسخگويي به تقاضا در قالب زمان و مكان باشند. بسته بندي و تبديل كنندگان به خريد محصول، بطور مستقيم يا غير مستقيم، از توليد كنندگان پرداخته و با توجه به تقاضاي بازار به تغيير شكل و بسته بندي محصول مبادرت مي‌كنند. در نهايت محصول فرآيند شده را به بازار عرضه مي‌دارند (كاظم نژاد و بشر آبادي، 1378) (شيروانيان، 1378) دلالان و كميسيون بگيران، گروهي ديگري از واسطه‌ها بود كه وظيفه آنها روبرو كردن خريدار و فروشنده براي مذاكره جهت مبادله مناسب است. وظيفه اين گروه فروش محصول با مناسب ترين قيمت است. بدون اينكه مجبور باشند با صاحب محصول در اين زمينه مشورت نمايند. گروه ديگر واسطه‌ها و اسطه‌هاي سوداگر و سفته باز است. اين گروه بيشتر بدنبال مخاطرات تغيير قيمت مي‌باشند. سوداگران و سفته بازان به اميد اينكه از تغييرات قيمت سودي بدست آورند. به فعاليت بازاريابي مي‌پردازند. اين دسته در مواقع مازاد عرضه و قيمت پايين اقدام به خريد محصول كرده و به فروش آنها در زمان و مكان ديگر با قيمت بالاتر (بعلت بالا بودن تقاضا) مي‌نمايند و بدين ترتيب به تعديل عرضه و تقاضا كمك مي‌كنند (كاظم نژاد و بشر آبادي، 1378) (شيروانيان، 1378) 15-2 فعاليتها و وظايف بازاريابي محصولات كشاورزي پس از توليد محصول با نوع و كيفيت دلخواه، زمان ارائه محصولات به بازار مصرف كننده فرا مي‌رسد. در اين فاصله اقداماتي بر روي محصولات صورت مي‌گيرد كه به آنها خدمات يا وظايف بازاريابي گفته مي‌شود. اين خدمات يا فعاليتها به شرح ذيل مي‌باشد. 1-15-2 جمع آوري اطلاعات پس از توليد محصولات، اولين وطيفه بازاريابي يعني جمع آوري به موقع محصولات آغاز مي‌شود جمع آوري محصول مستلزم اين است كه محصولات از يك سطح وسيع و از هزاران زارع در سطح مناطق جمع آوري شوند. برخي محصولات چون برخي ميوه‌ها (موز، گوجه و ...) به صورت نارس برداشت مي‌شوند كه در حين انجام مراحل انتقال به تدريج مي‌رسند، البته برخي ميوه‌ها چون خربزه داراي چنين خاصيتي نبوده و بايد به موقع برداشت شوند. در برداشت، به خصوص در محصولات باغي سعي مي‌شود به درختان فرم مناسب داده شود تا عمل برداشت به سهولت انجام پذيرد كه اين امر در كيفيت محصول نيز موثر است براي نمونه دماوندي‌ها با راهنمايي صادر كنندگان و اطلاع از مزاياي هرس سبز، به خوبي محصولات صادراتي با كيفيت مناسب تهيه مي‌نمايند (سنبله، 1372) ضمنا توجه به برخي مراقبتها چون جلوگيري از صدمه پذيري ميوه‌ها و كوتاهي ناخن كارگران و غيره بعمل مي‌آيد در زمينه مراقبتها چون جلوگيري از صدمه پذيري ميوه‌ها و كوتاهي ناخن كارگران و غيره بعمل مي‌آيد. در زمينه برداشت و جمع آوري همچنين بايد به زمان سم پاشي و زمان برداشت توجه داشت. (كوپائي، 1373) بسياري از توليد كنندگان پس از جمع آوري محصول بلافاصله آن را به فروش مي‌رسانند اما نتيجه برخي تحقيقات چون بررسي‌هاي ريلي و كاتريل (1376) در آمريكا و يا (Madizizela (19980) Groenewald and در آمريكا نشان مي‌دهند كه سن با چگونگي فروش ارتباط داشته و به علاوه كشاورزان جوان، علاقه بيشتري به آموزش و استفاده از تجارب پيران داشته و سعي مي‌كنند تا محصول خود را شخصا به فروش رسانند حتي اگر ميزان محصول توليدي آنها كم و ناچيز باشد. لذا در زمان برداشت و جمع آوري نيز بايد در كنار كشاورز بود او را از مقتضيات بازارهاي داخلي و خارجي، شرايط عرضه، فروش و بالا بودن كيفيت محصول آگاه نمود. 2-15-2 حمل و نقل محصولات كشاورزي توسط تعدادي زارع توليد مي‌شود. اما مصرف اين محصولات توسط تمامي‌انسانها صورت مي‌پذيرد لذا رساندن محصول به دست مصرف كننده در ساير نقاط يك كشور و يا جهت صادرات به ساير كشورها لزوم دستيابي به يك شبكه حمل و نقل مناسب را طلب مي‌نمايد. دوري از بازارهاي فروش از مشكلات بسياري از كشاورزان بوده و در مطالعات موردي در بسياري از محصولات نيز تاييد شده است. (ASIF and Hashami 1998) هزينه حمل و نقل، عمده هزينه بازار رساني مي‌باشد و به همين دليل توليد كنندگان خرد و كوچك محصولات خود را در بازار محلي و يا به واسطه‌ها به نرخ بسيار كمتر از معمول بازار واگذار مي‌كنند (پور افضل و همكاران، 1364) از سوي ديگر با توليدات محصولات كشاورزي كه معمولا در مدت زمان كوتاهي به بازار عرضه مي‌شود قيمت در زمان برداشت محصول افت كرده و پس از آن رو به افزايش مي‌رود. با توجه به اينكه اكثر كشاورزان از امكانات حفظ، نگهداري، انبارداري و غيره برخوردار نبوده و يا برخي محصولات خود را در بازار محلي و يا به واسطه‌ها به نرخ بسيار كمتر از معمول بازار واگذار مي‌كنند (پور افضل و همكاران، 1364) از سوي ديگر با توليد محصولات كشاورزي كه معمولا در مدت زمان كوتاهي به بازار عرضه مي‌شود قيمت در زمان برداشت محصول افت كرده و پس از آن رو به افزايش مي‌رود. با توجه به اينكه اكثر كشاورزان از امكانات حفظ، نگهداري، انبارداري وغيره برخوردار نبوده و يا برخي محصولات مكان نگهداري ندارند حمل و نقل صحيح مي‌تواند بين عرضه و تقاضا تعادل بوجود آورده و به سود مصرف كننده و توليد كننده توما باشد (نجفي، 1376)،. اما آنچه در اينجا بايد مد نظر قرار گيرد. ارائه اطلاعاتي در رابطه با محل فروش به توليد كننده مي‌باشد. يعني مركزي كه مكان‌هاي نياز بازار را تشخيص داده و به كشاورز اطلاع دهد. البته زماني كه توليد بسيار اندك است. كشاورز توان مالي جهت حمل اين بار اندك را ندارد و در اين صورت نيز مي‌توان كشاورزان را در غالب تشكل‌ها و تعاوني‌ها سازمان داده و به آنها در اين زمينه ياري رساند. 3-15-2 درجه بندي و استاندارد نمودن محصولات براي محصولات كشاورزي با توجه به شرايط خاص فيزيكي و اقليمي‌آن، استاندارد‌هاي خاصي همانند محصولات صنعتي امكانپذير نمي‌باشد. منظور از درجه بندي آن است كه محصولات را با توجه به كيفيت آن و متناسب با تقاضاي بازار در گروه‌هاي مختلف تقسيم و هر گروه را مشخص نمايند. اين عمل در قيمت كالا موثر است. استاندارد كردن نيز عبارتست از تعيين مشخصات و قواعدي كه كالاها بايد به موجب آن مشخصات و قواعد تهيه گردند. درجه بندي مربوط به طبقه بندي كالا با توجه به استاندارد كردن آنها مي‌باشد (صدر الاشرافي 1375، ص 311) عدم توجه به درجه بندي و استاندارد نمودن محصولات كشاورزي از مسائل مهم بازار رساني به خصوص در امر صادرات مي‌باشد. در كشورهاي فقير كار استاندارد نمودن و درجه بندي توسط فروشنده و يا خريدار صورت مي‌پذيرد ولي با پيشرفت‌هاي اقتصادي پيشرفت‌هايي در اين زمينه بوجود آمده است (كوپاتي، 1373) استاندارد نمودن توسط موسسات و بورس‌ها، توليد كنندگان و واسطه‌ها و يا موسسات دولتي انجام مي‌پذيرد و به اين منظور در ايران سازماني در سال 1338 افتتاح گرديد كه در سال 1334 به موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي نام داده شد. عدم وجود قوانين يا نقص آنها و عدم توجه و دانش كافي جهت درجه بندي باعث شده تا محصول طي رسيدن به هر يك از شبكه‌هاي بازاريابي بارها مورد بررسي قرار گيرد عدم توجه به درجه بندي و استاندارد نمودن محصولات درخصوص برخي محصولات صادراتي ايران، موجب از دست دادن تدريجي اين بازار شده است. وجود استانداردها و درجه بندي‌ها، باعث ايجاد فوايدي چون تعيين قيمت موثر منطقه اي، سهولت توليد كننده در شناسايي قيمت محصول خود با توجه به نمونه‌ها سهولت اقدام و تامين خواسته‌هاي مصرف كننده مي‌شود 0صدر الاشرافي 1375) 4-15-2 بسته بندي و تبديل محصولات بسته بندي محصولات مختلف كشاورزي به منظور سالم نگهداشتن، تسهيل در حمل و نقل و كاهش هزينه‌هاي حمل و نقل و انبارداري مد نظر مي‌باشد(كوپائي، 1373) بسته بندي عمر محصول را بيشتر نموده و امكان آسيب رسيدن در حين جابجائي محصول، ضربه، خراشيدگي و آسيب حشرات و حيوانات موذي را كاهش داده و امكان ايجاد جاذبه و شيوه مطلوب تبليغ را فراهم مي‌آورد (صدر الاشرافي، 1375) وضعيت بسته بندي در كشور ما در سطح بسيار بالائي بوده و اغلب محصولات در گوني و يا صندوق ارائه مي‌شود كه متاسفانه با تقلب در اين نوع بسته بندي‌ها، روي بسته‌ها محصول با كيفيت و به سمت انتها، كيفيت محصول نيز پايين مي‌آيد، عدم بسته بندي مناسب به شدت در اعتبار كالا موثر است چنانچه به علت عدم بسته بندي مناسب و جا زدن تقلبي محصول در كشور هند، مصرف كنندگان حاضر به خريد محصولات اين كشور نبوده (كوپائي، 1373) و يا در كشور ما، محصولاتي چون رعفران كه بهترين زعفران دنياست و يا كشمش و بسياري از محصولات ديگر از كشور خارج شده و در آنجا با بسته بندي‌هاي لوكس در نامهائي به جز ايران به ساير كشورها ارائه مي‌شود و متاسفانه ضرر هنگفتي از اين طريق هم به حيثيت و هم به درآمد كشور وارد آمده است(سنبله، 1372) با توجه به مزاياي بسته بندي اين وسايل بايد داراي خواص ذيل باشند. .1- متناسب با وضع حمل و نقل بوده و قدرت حمل محصول را داشته باشد. 2- داراي تهويه مناسب بوده و از آسيب رسيدن و خشك شدن محصول جلوگيري كند 3- حمل ونقل آن آسان باشد. پاكيزه بوده و شست و شوي آن امكانپذير باشد. مشبك با نوع آسيب پذيري محصول بوده و از وارد آمدن ضربه‌هاي مكانيكي، عوامل شيميايي و بيولوژيكي جلوگيري كند (صدر الاشرافي، 1375) 5-15-2 انبارداري برخي از محصولات كشاورزي بديل خاص چون استقبال از تازه خوري، عدم وجود امكانات تبديلي (براي محصولاتي چون خربزه، هنداوانه و ...) بلافاصله پس از برداشت به مصرف رسيده و يا مدت كوتاهي جهت صادرات نگهداري مي‌شوند. ولي برخي ديگر از محصولات، مدت زمان بيشتري را نگه داشته مي‌شوند. انبارداري مي‌تواند از عرضه يكباره محصول و افت قيمت جلوگيري كند. اما چگونگي انبارداري بسياري از محصولات و همچنين ايجاد انبارهاي ساده و ارزان قيمت كه كشاورزان بتوانند از آن استفاده كنند نياز به آموزش‌هاي ويژه اي دارد. 6-15-2 تبليغات آگاهي دادن و انجام تبليغات در بازاريابي توليدات، به خصوص توليدات صنعتي داراي اهميت زيادي مي‌باشد. اگر چه نقش آن در محصولات كشاورزي كمتر است ولي به همان اندازه نيز ناديده گرفته شده، ولي با ايجاد صنايع تبديلي اين نقش در محصولات كشاورزي نيز اهميت يافته است. هدف واقعي از انجام آگهي شناساندن محصولات جديد به مصرف كننده و گرايش مثبت به آن مي‌باشد (كوپائي، 1373) عوامل واسطه با كاربرد وسايل ارتباط جمعي سعي مي‌كنند تا در مصرف كالاي توليدي و تبديلي، مصرف كنندگان نيز نقش ايفا نمايند (شهبازي، 1374) در بعد تبليغات به نظر مي‌رسد ترويج به خصوص در كنار نو آوري‌ها حتما بايد از بعد تليغ، تشويق و ترغيب استفاده نمايد. بعد تبليغي ترويج مي‌تواند سهم عمده اي در پذيرش موارد مقولات جديد ايفا نمايد. 7-15-2 اعتبار روند جريان كالا از توليد كننده تا مصرف كننده، مستلزم، صرف هزينه‌هايي مي‌باشد و آن هنگامي‌امكان پذير است كه برخي از منابع اعتباري از توليد كننده حمايت‌هاي مالي نمايند. اين اعتبارات به صورت بيمه نامه، و امها و ... توسط موسسات اعتباري چون بانك‌ها و ساير مراكز و حتي توسط واسطه‌ها و غيره در اختيار توليد كننده قرار مي‌گيرد. بسياري از توليد كنندگان در طي مراحل پس از توليد، اجبار به اخذ اعتبار براي انجام تعهدات، عرضه محصول و... دارند كه در بسياري از موارد مجبور به اخذ وام از واسطه‌هاي محلي مي‌شوند. بازپرداخت اين وام به صورت اجبار در فروش محصول با قيمت پايين، پرداخت سود كلان و ... مي‌باشد. كه اين موارد در بسياري از كشورها در رابطه با بسياري از محصولات (نجفي 1376 و ...) از مشكلات عديده در بازاررساني و بازاريابي مي‌باشد. لذا وجود موسسات دهنده اعتبار از ضروريات يك سيستم بازاريابي صحيح مي‌باشد و علاوه بر آن توليد كنندگان در اين مرحله براي چگونگي هزينه اين اعتبار احتياج به آموزش‌هاي خاصي دارند كه اعتبار را به موقع و در محل مناسب آن هزينه كنند. كه اين آموزش‌ها بايد توسط مراكز ذيربط انجام پذيرد (شهبازي 1374) امروزه بسياري از كشورهاي در حال توسعه براي تقويت واحدهاي سنتي توليد كننده اعتبارات ارازن قيمت پرداخت مي‌نمايند كه از طرفي موجب ايجاد انگيزه توليد و همچنين افزايش در آمد و توليد مي‌شود (قرباني 1378) 8-15-2 قيمت گذاري از ديگر وظايف بازاريابي ارائه قيمت مناسب بر اساس كيفت‌هاي مختلف مي‌باشد. آنچه در اين مبحث مهم است وجود قيمت مناسب براي فروش توسط توليد كننده و قيمت مناسب براي خريد مصرف كننده مي‌باشد. نحوه قيمت گذاري بايد بر اساس ضوابط خاصي چون كيفيت محصولات صورت گيرد. قيمت گذاري محصولات به اين صورت انجام مي‌پذيرد كه عمده فروش چند درصد به قيمت زارع افزوده و آن را در اختيار خرده فروش قرار مي‌دهد و خرده فروش نيز در صدي به آن افزوده و در اختيار مصرف كننده قرار مي‌دهد (كوپائي، 1373) عدم ثبات قيمت گذاري و عدم ارائه شبكه تضميني خريد، از مشكلات عمده در كشاورزي مي‌باشد كه ميزان كشت نوع كشت را به دور از نيازهاي مصرف كنندگان موجب مي‌شود. چنانچه محصول سيب زميني و پياز با اين مشكل مواجه بوده و تغييرات شديد قيمتي آنها باعث تغيير نامنظم در ميزان كشت محصول و نهايتا بالا بردن ريسك در كشاورزي شده است (دشتي، 1375) 16-2 شبكه‌هاي بازاريابي همانطوري كه قبلا ذكر شد در انتقال يك كالا (محصول) از نقطه توليد تا رسيدن به مصرف كننده افراد خاصي دخالت دارند كه بر اساس خدمت انجام شده آنها درصدي هزينه با بازاريابي افزوده مي‌گردد. عواملي كه در يك شبكه بازاريابي دخالت دارند شامل موارد ذيل مي‌باشند. 1-16-2 خرده فروشان افرادي كه هم كالا و هم خدمات را در اختيار مصرف كننده قرار مي‌دهند. خرده فروشي آخرين رشته زنجيره توزيع مي‌باشد كه پيوند دهنده توليد كننده و مصرف كننده محسوب مي‌شود و شامل مغازه دار، اجاره كننده مغازه و غيره مي‌باشد. 2-16-2 عمده فروشان اين عمل توسط يك سازمان تجاري و يا يك آژانس بازاريابي صورت مي‌گيرد و توسط آنها محصول به افراد ذيل انتقال مي‌يابد: الف) خرده فروشي ب) واسطه‌هاي ديگر ج) كارخانه يا سازمان صنعتي مصرف كننده د) سازمان و موسساتي مانند مدرسه، بيمارستان و ... (صدر الاشرافي، 1375). 3-16-2 سلف خران سلف خران افرادي هستند كه محصولات كشاورزي را به اصطلاح: سرزمين و يا سر درخت و قبل از فصل برداشت. مي‌خرند (كوپائي، 1373، ص 384) نقش اين گروه در بازاريابي براي كشاورزان مهم بوده و علاوه بر نقش واسطه اي، جز منابع اعتباري نيز تلقي مي‌شوند كه داراي تجربه و دانش بالائي در امر بازاريابي و وضع اقتصادي بازار مي‌باشند و در تشخيص ميزان كمي‌وكيفي محصول هر كشاورز ماهرند. سلف خران اعتبارات مالي را در اختيار كشاورزان قرار مي‌دهند كه بهره اين قبيل اعتبارات برابر ما به التفاوت قيمت محصول در زمان قبل و بعد از برداشت محصول مي‌باشد. عليرغم وجود نرخ بهره بالا و احجاف در حق كشاورزي، بدليل سهولت دسترسي به اين منابع، كشاورز آنها را ترجيح مي‌دهد (كوپائي، 1373) 4-16-2 ميدان داران اين افراد در ميادين شهرها به عمده فروشي و گاها به خرده فروشي اشتغال دارند. كشاورزان با آنها داراي ارتباط مستقيم هستند، و آنها نيز به نسبت توليد ساليانه محصول، براي كشاورزي اعتبار قائل مي‌شوند. اين افراد نيز با در اختيار دادن مساعده به كشاورزان آنها را ملزم به فروش محصول به خود مي‌كنند از آن، مبلغ، مساعده‌ها و حق العمل ميداندار كم مي‌شود (كوپائي، 1373) 5-16-2 ساير موارد علاوه بر موارد فوق در برخي مواقع افرادي مزارع يا باغات را به هنگام برداشت محصول از كشاورز اجاره مي‌كنند. شكلي از نوع بالا در رابطه با خربزه مشاهده مي‌شود كه برخي ميدانداران يا واسطه‌هاي آنها، محصول زمين كشاورز را به يك مبلغ توافقي تا پايان برداشت محصول اجاره مي‌كنند. به علاوه كشاورز ممكن است خود اقدام به فروش محصول در درهگذر‌ها و يا مغازه‌هاي استيجاري نمايد كه در اين حالت محصول را مستقيما به دست مصرف كننده مي‌رساند. 17-2 اهداف بازاريابي محصولات كشاورزي با توجه به ويژگي‌هاي خاص توليدات كشاورزي و دامي، بررسي هر يك از اين ويژگي‌ها جهت پي بردن به بهترين روش اقتصادي توليد، عرضه، توزيع، و فروش انجام مطالعات بازاريابي الزامي‌مي‌باشد. انجام اين مطالعات امكان توليد محصولات ضروري و به ميزان كافي ايجاد كيفيت مناسب و امكان كاهش هزينه بازاريابي براي كشاورزي و بالنتيجه مصرف كننده را بوجود مي‌آورد. با توجه به نكات ياد شده وجهت حصول به مقصود وظايف خاصي به عهده دست اندركاران مي‌باشد كه در دو سطح توليد كنده و دولت تقسيم بندي شده است. و طبعا سازمان‌ها ونهادهاي خاصي مي‌توانند هر يك از اين دو سطح را در رسيدن به اهداف خود ياري نمايند. 1-17-2 آنچه به عهده دولت مي‌باشد تامين اعتبارات مورد نياز براي توليد كنندگان با شرايط سهل الوصول نظارت بر نوسان قيمت‌ها و تلاش در جهت تثبيت قيمت‌ها. ايجاد شبكه تعاوني‌هاي توليد و بازاريابي روستايي وساير نهادهاي محلي همكاري و مساعدت با كشاورزان. تنظيم برنامهه‌هاي توليد محصولات اساسي و نظارت بر صحت اجراي برنامه‌هاي مودر تاييد (مسعودي، 1363). كنترل صحيح صادرات و واردات محصولات كشاورزي. ايجاد تسهيلات لازم جهت نگهداري و تبديل محصولات و تشويق و همكاري بخش‌هاي خصوصي به منظور سرمايه گذاري در جهت حصول به اين اهداف و همچنين ايجاد ميادين ميوه و سبزي و تره بار تهيه مقررات و قوانين لازم جهت هماهنگي در توليد و توزيع محصولات. راهنمايي و ارائه آموزش‌هاي لازم براي سطوح مختلف توليد كنندگان و ساير دست اندر كاران در بازاريابي چون صادر كنندگان، مديران، كارشناسان، كارگران، ساير توليد كنندگان و غيره. ايجاد امكانات مناسب براي استاندارد و درجه بندي نمودن محصولات، انبارداري، ايجاد وتدارك راههاي مناسب و امكانات حمل ونقل، امكانات سردخانه اي و ... ايجاد امكانات اطلاع رساني صحيح و به موقع به توليد كنندگان و ساير مردم مصرف كننده (حسني، 1352) ايجاد ارتباط بين مراكز علمي‌كشاورزي و همينطور برنامه ريزي با بخش علمي‌كه اين ارتباط مزاياي بسياري دارد مثلا بر طرف شدن زودتر مشكلات و ضعف‌هاي توليد و همچنين يافته‌هاي جديد مراكز علمي‌مانند فن آوري‌هاي توليد قادر است خيلي سريعتر و دقيقتر به بخش علمي- كشاورزي تبديل شود و جايگاه خود را بيابد. (محسني راد، 1377) 2-17-2 آنچه بر عهده توليد كننده مي‌باشد تهيه اعتبارات كافي و به هنگام جهت انجام عمليات زراعي، توليد و خدمات بازاريابي. برداشت صحيح و به موقع محصولات و تعيين استانداردها و درجه بندي‌هاي اتخاذ شده نگهداري و انبارداري صحيح و به موقع با وسايل و امكانات لازم و جلوگيري از ضايعات تعيين بازارهاي مناسب فروش تحويل به موقع محصول خاص با كيفيت مناسب در صورت داشتن تعهد و قرار داد. تعيين مناسبترين وسيله جهت جمع آوري و حمل و نقل محصول ارتباط و تماس دائم با شكبه‌هاي بازاريابي به منظور فروش مناسب و كاهش هزينه‌هاي بازاريابي حسني 1353) 18-2 نقش شركتهاي تعاوني در بازاريابي شركت‌هاي تعاوني كه بر اثر پيوستن افرادي با يك هدف مشخص و مشترك بوجند مي‌آيند اثر مهمي‌را در پيشرفت و توسعه ايفا مي‌نمايند. شركت‌هاي تعاوني كشاورزي در كشورهاي در حال توسعه به دليل بحران‌هاي كشاورزي بين سال‌هاي 1818 تا 1830 و به دنبال فروض شديد كشاورزان، عرضه زياد محصولات از سوي كشورهاي پيشرفته طي سالهاي 1870 تا 1880، تورم سرمايه در بخش خصوصي و عدم وجود عرضه داخلي بوجود آمده است. و در كشور ما نيز عواملي چون فقر اقتصادي، فقدان امنيت، شرايط اقليمي‌جغرافيايي دشوار و فرهنگ پر اخوت اسلامي‌موجب قدمت تشكيل تعاوني‌ها شده است (فرهايد، 1376) همانطور كه گفته شد شركت‌هاي تعاوني بر اساس هدفي مشترك بين چندين فرد بوجود مي‌آيد. بدين اساس تعاوني‌هايي كه در جهت بازاريابي بوجود آمده اند به جهت ائتلاف چند كشاورز يا ميوه فروش و... كه كليه مراحل بازاريابي چون جمع آوري در جه بندي، بسته بندي و غيره را انجام مي‌دهند بوجود آمده است (فرهادي، 1376) 19-2 مسير بازاريابي توزيع به زبان ساده عبارت از رساندن محصول مورد نظر به مشتري در زمان مطلوب و مكان مورد نظر مي‌باشد. گستردگي حوزه توزيع و نفش آن در بازاريابي باعث شده كه به آن توجه خاصي مبذول شود.اين فرآيند توسط كانال‌هاي مختلف بازاريابي صورت مي‌گيرد. اين كانال‌ها از توالي و پشت سر هم قرار گرفتن عوامل بازاريابي بوجود مي‌آيد. به عبارت ديگر، كانال‌هاي بازاريابي به صورت زنجيره اي از عوامل موجد در بازار مي‌باشند كه محصول را از توليد كننده به مصرف كننده نهايي مي‌رسانند. در اين كانال دو نوع فرآيند انتقال يكي انتقال فيزيكي كالا و ديگري انتقال مالكيت آن بطور جداگانه يا همزمان رخ مي‌دهد. در ترسيم اين كانال و مسيرهاغالبا مسيري كه قسمت عمده انتقال محصول را شامل مي‌شود. بعنوان مسير اصلي در مركز نمود در ترسيم و ساير مسيرها به صورت فرعي در طرفين مسير اصلي قرار مي‌گيرند (كاتلر و آرمسترانگ، 1376) (كهل و لوئيس، 1374) (موسي نژاد و مجاوريان، 1373) 20-2 هزينه‌هاي بازاريابي بطور كلي، هزينه‌هاي بازاريابي، به مجموع هزينه‌هاي آماده سازي كالا از محل توليد تا مصرف اطلاق مي‌شود. اين هزينه‌ها توسط توليد كنندگان و بازاريابان پرداخت مي‌شود. با توجه به ويژگي محصولات كشاورزي از قبيل فساد پذيري حجيم بودن وفصلي بودن، هزينه‌هاي بازاريابي اين محصولات بيشتر از كالاهاي صنعتي است بررسي هزينه‌هاي بازاريابي از اين نظر حائز اهميت است كه قسمت قابل ملاحظه اي از قيمت پرداختي مصرف كننده را شامل مي‌شود. تغييرات هزينه بازاريابي موجب تغيير سهم كشاورز از قيمت محصول ارائه شده و به مصرف كننده مي‌شود. زيرا تغيير هزينه‌هاي بازاريابي بر قيمتي كه كشاورز براي توليد خود دريافت مي‌كند، تاثير مستقيم دارد (شكري خانقا، 1376) هزينه‌هاي بازاريابي داراي تقسيمات و طبقه بندي‌هاي مختلفي است. در يك تقسيم بندي اين هزينه‌ها به دو گروه نقدي وغير نقدي تفكيك مي‌گردد. در تقسيم بندي ديگر، اين هزينه‌ها به دو گروه ثابت و متغير تقسيم شده است. آنچه بيشتر متداول است تقسيم بندي انوع اخير است. در مطالعات انجام شده بيشتر به هزينه‌هاي متغير توجه شده است. اين نوع هزينه شامل قيمت خريد محصول هزينه‌هاي بارگيري، حمل و نقل و تخليه، حقوق و دستمزد، مديريت، حق امتياز، درجه بندي و استاندارد، هزينه فرصت سرمايه، سود، كميسيون، تبليغات، اجاره، ماليات، هزينه آب، برق و تلفن، عوارض شهرداري و مواردي از اين قبيل مي‌باشد. اقلام فوق با توجه به نوع محصول و فعاليت‌هاي بازاريابي مورد نياز تغيير مي‌كند (حسن پور، 1376) (شكري خانقا، 1376) چنانكه گذشت در فاصله بين توليد تا مصرف محصولات كشاورزي، فعاليت‌ها و خدماتي بر روي آنها انجام مي‌گيرد. بطور كلي، به مجموع هزينه فعاليت‌ها و خدمات انجام شده بر روي محصول در فاصله بين توليد تا مصرف، كه به صورت درصدي از قيمت محصول ارائه شده به مصرف كننده است ضريب هزينه بازاريابي گويند. فرم رياضي اين ضرايب به صورت زير است: R(CM/PR)*100 كه در آن R: ضريب هزينه بازاريابي، PR قيمت خرده فروشي و CM: هزينه بازاريابي است. رابطه فوق بيانگر سهم هزينه‌هاي بازاريابي از قيمت پرداختي مصرف كننده است (زارع، 1376) (شكري خانقا، 1376) 21-2 حاشيه بازاريابي در يك بازار رقابتي، حاشيه كل بازاريابي به صورت اختلاف قيمت پرداختي مصرف كننده و قيمت دريافتي توليد تعريف شده است اين تعريف كلي بوده و ديد كلي و سر بسته اي از بازاريابي در اين زمينه ارائه مي‌دهد. ديگبي (Digby، 1989) بر اساس تعريفي حاشيه بازاريابي را به اجزائي تقسيم نموده تا امكان تجزيه وتحليل مفصل تري وجود داشته باشد. در ديدگاه ديگبي (Digby 1989)، حاشيه بازاريابي به صورت اختلاف قيمت بين حلقه‌هاي زنجيره بازاريابي تعريف شده است. بر اين اساس سه نوع حاشيه عمده فروشي، خرده فروشي و حاشيه كل بازاريابي قابل تميز است. حاشيه عمده فروشي، در بر گيرنده اختلاف قيمت خرده فروشي و عمده فروشي است و حاشيه كل بازاريابي، متضمن اختلاف قيمت مصرف كننده و توليد كننده مي‌باشد. روابط مربوط به هر يك از اين سه نوع حاشيه به صورت زير است. MN=PR-PP MW=PW-PP MR=PR-PW كه در آن MN حاشيه كل بازاريابي، MW حاشيه عمده فروشي MR حاشيه خرده فروشي، PR قيمت خرده فروشي PP قيمت توليد كننده و PW قيمت عمده فروشي مي‌باشد. 24-3- كارايي بازاريابي به منظور بررسي فعاليت‌هاي اقتصادي عوامل بازاريابي، اقدام به بررسي كارايي قيمتي، كارايي فني و كارايي كل اين عوامل مي‌گردد. شفرد و فوترل (Shepherd and Futrell 1969) كارايي بازاريابي را به صورت نسبت ستانده به نهاده بازاريابي معرفي و بيان مي‌دارند. در ديدگاه ايشان بازاري كارا است كه اين نسبت را حداكثر نمايد. همچنين، بر اين باورند كه ستانده نهايي بازاريابي، رضايت خاطر مصرف كننده مي‌باشد. از طرف ديگر، عقيده دارند كه اندازه گيري رضايت خاطر و مطلوبيت مصرف كننده مشكل يا غير ممكن است. لذا نسبت ارزش افزوده به هزينه نهاده‌هاي بازاريابي را بعنوان معيار تعيين كارايي بازاريابي در نظر گرفته اند. حسن پور (1376) و صداقت (1376) ضمن بيان مطالب معيار و تاييد آن از رابطه ارائه شده توسط شفرد و فوترل (Shephrd and Futrdll 1969) براي تعيين كارايي نظام بازاريابي استفاده نموده اند. اما، دقت در مطالب فوق اين نكته را روشن مي‌سازد كه تعريف فوق همان تعريفي است كه در بحث توليد براي بهره وري عوامل و نهاده‌هاي توليد ارائه مي‌شود. بعبارت ديگر مطالب فوق به تبيين و تعيين بهره وري نهاده‌هاي بازاريابي پرداخته و با معيار و مفهوم كارايي متفاوت است. اين مطلب توسط زارع (1376) مورد توجه قرار گرفته و به آن اشاره شده است اما ايشان نيز از اين معيار براي تعيين كارايي بازاريابي استفاده نموده اند. در ديدگاه ديگر بر اساس برخي از تئوريهاي اقتصادي، كارايي بازاريابي صرفا وابسته به طبيعت رقابت در بازار مي‌باشد. هر چه رقابت بيشتر بر بازار حكمفرما باشد كارايي بيشتر خواهد بود. اين امر از يك طرف رضايت خاطر مصرف كنندگان و از طرف ديگر كاهش هزينه‌ها و ضايعات بازاريابي را در پي خواهد داشت. بدين ترتيب عدم كارايي مسير بازاريابي از طريق نسبت هزينه بازارايابي و ضايعات به حاشيه كل بازارايابي بدست مي‌آيد. مسير بازارايابي داراي عدم كارايي بيشتر مسيري است كه در آن نسبت هزينه بازاريابي و ضايعات به حاشيه كل بازاريابي بيشتر باشد. با توجه به مطالب فوق شريواستاوا و رانادهير (shrivastavaand Ranadhir 1995) سه نوع عدم كارايي بازاريابي شامل عدم كارايي فني (Technical Indefficiency) عدم كارايي فيمتي (Price Ineffciency) و عدم كارايي كل (overall Inefficiency) را معرفي نمودند. روابط مروبط به هر يك از انواع عدم كارايي بصورت زير است: عدم كارايي فني: Tinef=CW/M عدم كاريي قيمتي Pinef=CM/MM عدم كارايي كل:Oinef=CW/CM)/MM 23-2 مدل‌هاي حاشيه بازاريابي چنانچه گفته شد حاشيه بازاريابي در حقيقت تفاوت بين قيمت دريافت توسط توليد كنندگان و قيمت پرداختي توسط مصرف كنندگان است كه بصورت حاشيه كل، حاشيه خرده فروشي و حاشيه عمده فروشي تقسيم مي‌گردد. اين مهم تحت تاثير عوامل متعددي بوده كه با توجه به ميزان اثر هر يك از فاكتورها در طي زمان داراي نوساناتي مي‌باشد بطور كلي از لحاظ تئوري هر عاملي كه بتواند توابع عرضه و تقاضا را تحت تاثير قرار دهد به نحوي بر حاشيه بازاريابي موثر است. بنابراين لازم است عواملي كه سبب تغيير اين توابع مي‌گردند شناساسيي شده و مقادير كمي‌اثرات آنها بر حاشيه بازاريابي تعيين گردد كه اين مهم از طريق الگوهاي مختلف قابل دستيابي است. لذا بمنظور تعيين عوامل موثر و تعيين كننده حاشيه بازاريابي از الگوهاي متعددي استفاده مي‌گردد كه ذيلا به چهار مدل مشهور شامل مدل‌هاي Rational Expectation، Markeing Cost Cost .Relative Margin Mark UP كه عموما در تحقيقات كاربردي از اينها استفاده مي‌شود اشاره مي‌گردد. 1-23-2 الگوي مارك- آپ (Mark up Model) Waugh در مورد مدل مارك آپ چنني بيان مي‌كند كه تقاضاي مصرف كننده عوامل تعيين كننده در ارتباط بين قيمت‌هاي خرده فروشي و سر مزرعه است به طوري كه قيمت‌هاي مواد غذايي در سطح قيمت‌هاي سر مزرعه و اوليه بطور ساده قيمت‌هاي خرده فروشي منهاي هزينه عوامل بازارايابي هستند و بر اين اساس مدل حاشيه بازاريابي را به شكل زير تعريف مي‌نمايد. در اين الگو حاشيه بازاريابي به صورت تابعي از قيمت خرده فروشي و هزينه‌هاي بازاريابي در نظر گرفته مي‌شود: MM=f(RP،Z) كه در آن : MM= حاشيه بازاريابي PR= قيمت خرده فروشي Z= هزينه‌هاي بازاريابي و ساير مواردي مثل روند زماني، متغيرهاي موهومي‌و غيره مي‌باشد. در اين مدل حاشيه بازار مي‌تواند ثدر مطلق با درصدي از مارك- آپ و يا تركيبي از اين دو باشد. مدل مارك- آپ بر اساس روش ديناميك 1980 Heien 2-23-2 الگوي حاشيه نسبي (Relative Model) اين مدل توسط Mullen، Wohlgenant با عنايت به تحليل ساختاري 1975 Gardner بيان شده است مدل حاشيه نسبت از تابع تقاضاي معكوس براي محصول پروسس شده كشاورزي حاصل مي‌شود و در آن حاشيه بازاريابي بعنوان تابعي از قيمت خرده فروشي، مقدار كالا و هزينه عوامل بازاريابي تعريف مي‌شود. و نهايتا مدل حاشيه نسبي بصورت زير خواهد شد: MM=f(RP،TR،Z) كه در آن PR قيمت خرده فروشي، TR ارزش كالاي فروخته شده (RP.Q) و Z هزينه‌هاي بازاريابي مي‌باشند. اين مدل همگن خطي در قيمت‌هاي عوامل و س؟ مي‌باشد. گر چه Gardner بطور صريح دوره كوتاه مدت را بحث نكرد در مقابل تعديلات بلند مدت را در مدل ايستايش در نظر گرفت. لذا طول زمان بايستي به اندازه كافي بلند باشد تا اينكه تقاضاي خرده فروشي و تابع عرضه مزرعه بتوانند انتقال پيدا كنند. 3-23-2 الگوي هزينه بازاريابي (Marketing Cost. Model) در اين مدل فرض مي‌شود كه شرايط رقابتي برقرار بوده و بنگاه اقتصادي تا جايي سرويس‌هاي بازاريابي را ارائه مي‌نمايد كه هزينه نهايي سرويس معادل در آمد نهايي آن باشد. اين مدل توسط Mullen، wohlgenant 1985 عنوان شده است. هزينه خدمات بازاريابي منحصرا بوسيله مقدار محصول مزرعه و هزينه‌هاي بنگاه تعيين مي‌شوند. بنابراين بطور مشخص در اين مدل حاشيه بازاريابي به صورت زير بيان مي‌گردد: M=f(Q،Z) كه در آن Q ميزان محصول عرضه شده و Z بردار هزينه‌هاي بازاريابي است. اين مدل توسط بسياري از محققين از جمله Thompson and Lyon 1993 مورد استفاده قرار گرفت. قابل ذكر است كه سه مدل فوق الذكر ايستا هستند و در آن حاشيه بازاريابي همزمان تابعي از قيمت خرده فروشي، هزينه و ساير متغير‌ها مي‌باشد. 4-23-2 الگوي انتظارات عقلايي (Ration Expectation Model) اين مدل بر خلاف سه مدل قبلي، ديناميك (پويا) است. در اين مدل به منظور برآورد حاشيه بازاريابي علاوه بر قيمت محصول و هزينه بازاريابي از قيمت مورد انتظار محصول، نرخ بهره و نسبت موجودي به ميزان فروش در هر دوره، نحو تامين مالي و زيان فروش نيز استفاده شده است. اين مدل به صورت زير برآورد مي‌گردد. MM=f(PFtEt--1) (PFt-1)Zt،r،g) كه در آن PFt قيمت سر مزرعه در دوره جاري E(PFt-1) ارزش مورد انتظار قيمت سر مزرعه در دوره آينده r نرخ بهره و g نسبت به فروش و Z1 بردار هزينه‌هاي بازاريابي مي‌باشند. اين مدل نيازمند به معادله كمكي براي تعيين Et(PFt-1) يعني پيش بيني انتظارات عقلايي است يك الگوي معادله انفرادي بوسيله جايگزيني يك معادله پيش بيني براي (E1(PFt-1) حاصل مي‌شود (در اين مدل پيش بيني انتظارات عقلايي ممكن است بطور تجربي با يك مدل ARMA با استفاده از قيمت‌هاي خرده فروشي و سر مزرعه بدست آيد) هر يك از مدل‌هاي فوق الذكر داراي ويژگي‌هاي خاصي بوده كه در برخي از مطالعات و تحقيقات بعضي از آنها استفاده شده اند. انتخاب مناسب نوع مدل اصولا به قابليت دسترسي به داده‌ها و نرم افزار مورد نظر نوع اطلاعات مورد استفاده ساختار و ويژگي‌هاي بازار محصول مورد نظر و غيره بستگي دارد. بعنوان مثال در سطوح انفرادي موقتي جايي كه چسبندگي قيمت و تعديل هزينه‌ها وجود داشته باشد. مدل انتظارات عقلايي خيلي مناسب بوده زيرا كه آن براي تحليل‌هاي كوتاه مدت مشخص مي‌شود. بر خلاف آن مدل نسبي براي سطوح كلي موقتي جايي كه احتمالا عرضه و تقاضا همزمان شيفت انتقال خواهند نمود، مناسب است در حال كه مدل هزينه بازاريابي در سطوح انفرادي موقتي وقتي تعديل هزينه براي بنگاهها با تغيير محصول با قيمت‌ها مانعي جهت رسيدن به نقطه برابر در آمد نهايي و هزينه نهايي در كوتاه مدت باشد غير قابل استفاده است. 24-2 شفافيت بازار از جمله معيارهايي كه جهت بررسي ساختار بازار مورد استفاده قرار مي‌گيرد، معيار تعيين شفافيت بازار است شايان ذكر است كه در حالت استاتيك يا در يك زمان مشخص چنانچه قيمت در خرده فروشي با مجموع قيمت سر مزرعه و هزينه‌هاي بازاريابي برابر باشد، نتيجه گيري مي‌شود كه بازار شفاف و رقابتي است. 25-2 برخي مشكلات اساسي موجود در بازاريابي محصولات كشاورزي فاصله زياد بين مصرف كننده و لزوم وجود واسطه‌هاي زياد، با توجه به اينكه محصولات خاص در مناطق خاصي توليد مي‌شود، اما ساير مردم در نقاط مختلف از آن استفاده مي‌كنند، كه اين امر باعث بوجود آمدن فاصله طولاني بين مصرف كننده و توليد كننده مي‌شود. به منظور از بين بردن اين فاصله واسطه‌هاي فراواني در مسير عرضه قرار مي‌گيرند و بنا بر حسب خدمتي كه انجام مي‌دهند هزينه‌هاي را بر بازاريابي تحميل مي‌كنند كه صرف اين هزينه‌ها باعث گراني محصولات مي‌شود (مجاوريان، 1376) دوري از بازار مصرف و به خصوص به ميان آمدن عواملي چون حمل ونقل، توليد اندك و عدم توان مالي در ارائه محصول به بازار از ديگر مشكلات اساسي كشاورزان مي‌باشد. چنانچه برخي اين مشكلات در تحقيقات چندي كه براي نمونه در بازاريابي سبب انجام گرفته به چشم مي‌خورد (ASIF and HASHAML. 1998) از ديگر سوي، وجود يك سيستم ساده بازاريابي، كار آن؟ آن را بالاتر مي‌برد. يعني اگر توليد كننده كالاي خود را بطور مستقيم و يا با واسطه كمتر به مصرف كننده برساند بازار كارا عمل مي‌نمايد (قرباني 1378) نظام توليد: يكي از عوامل موثر در كاهش يا عدم كارايي در نظام بازاريابي در كشورهاي توسعه نيافته وجود نظامهاي توليد سنتي و كهن و ارائه كشاورزي بخور و نمير مي‌باشد. اما وجود يك نظام پيشرفته بازاريابي بدون يك نظام متناسب توليد امكان پذير نيست. لذا ابتدا بايد تغييرات اساسي و مطلوب در مفاهيم و در ؟ افراد دست اندر كار در نظامهاي سنتي توليد جهت تغيير اين نظامها بوجود آمده و آنگاه ؟ با استفاده از شبكه پيشرفته بازاريابي شود. در آن هنگام امكان استفاده از وسايل و امكانات ارتباط جمعي چون راديو، مطبوعات و نشريات مربوط به كنترل بازاريابي بوجود مي‌آيد (صدر الاشرافي، 1375) نقص موجود در نظام توليد را مي‌توان ناشي از بكارگيري روشهاي نامطلوب و نواقص و معايبي كه در توليد و آماهد محصول وجود دارد و باعث افزايش هزينه و كاهش در آمد مي‌شود دانست (پور افضل وهمكاري، 1364) اعتبارات: اعتبارات بنا به اشتراك نظر بسياري از متخصصان تقش مهمي‌را در ايجاد انگيزه توليد ايفا مي‌نمايد. امروزه در بسياري از كشورهاي در حال توسعه جهت تقويت واحدهاي سنتي توليد كننده، اعتبارات ارزان قيمت پرداخت مي‌گرد كه علاوه بر ايجاد انگيزه موجبات بهبود توليد و افزايش در آمد مي‌گردد قرباني، 1378 وجود اعتبارات كافي، علاوه بر كارايي در زمان كشت، موجب بهبود عرضه محصول در بازار مناسب نيز مي‌شود كه بدنبال آن سود بيشتر توليد كننده، بوجود مي‌آيد. اما آنچه در اين قسمت حائز اهميت مي‌باشد ارائه خدمات آموزشي و مشاوره اي در چگونگي مصرف صحيح اين منابع ابراهيمي، م (1375)، استراتژي توسعه صنعت قاليبافي، پايان نامه كارشناسي ارشد اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد شيراز. اسماعيلي، ع (1377)، كاربرد تكنيك بازارهاي مرتبط در قيمت گذاري ماهي ساردين، مجموعه مقالات دومين كنفرانس اقتصاد كشاورزي ايران، تهران، ص 38-25 اعلمي، م (1376)، بررسي تعيين مهمترين عوامل موثر بر ركود صادرات فرش دستباف ايران، دانشگاه تهران، دانشگاه مديريت، پايان نامه كارشناسي ارشد، ص 121 باقري، الف و الف، چيذري (1379)، بررسي صادرات فرش دستبافت عوامل موثر بر ركود آن در ايران، مجموعه مقالات سومين كنفرانس اقتصاد كشاورزي و توسعه، ج، 2 ص 291 باقري، م و ج، تركماني (1379)، بررسي پيوستگي بازار گوشت مرغ در ايران، مجموعه مقالات سومين كنفرانس اقتصاد كشاورزي و توسعه، ص 88. بالندري الف (1371)، اثرات اسيد جيبرليك و اتفون بر خصوصيات ميوه و سهولت برداشت زرشك بيدانه، موسسه پژوهشهاي علمي‌و صنعتي ايران، پژوهشكده خراسان. بالندري الف (1370)، گرد آوري و بررسي خصوصيات بوتانيكي توده‌هاي محلي زيره سبز، سازمان پژوهشهاي علمي‌و صنعتي ايران، پژوهشكده خراسان . بريم نژاد و وج، تركماني (1379)، تمايل اقتصادي عوامل موثر بر صادرات فرش ايران، مجموعه مقالات سومين كنفرانس اقتصاد كشاورزي و توسعه، ص 571 بهشتي، س (1376)، جايگاه حمل و نقل در بازاريابي محصولات كشاورزي، صالحين روستا، شماره 14، ص 17-15 پور افضل، ح، ب نجفي، غ سلطاني، م منشادي، زرنگار، ح كوثر و غ حسيني (1364)، بررسي مسائل بازاريابي ميوه و تره بار در شيراز و چگونگي بهبود آن، گزارش پژوهشي شماره 3، دانشكده كشاورزي، دانشگاه شيراز، شيراز پوريزدان پرست، م (1374)، بررسي تاريخ پيروي از استراتژي توسعه صادرات در برخي كشورهاي جهان سوم، اطلاعات سياسي- اقتصادي، شماره 5 و 6 پيام صادرات (1374)، تازه ترين نرخ كالاها صادراتي، شماره 26 تركماني، ج (1378)، توليد و بازاريابي و عوامل موثر بر صادرات زعفران، موسسه پژوهشهاي علمي‌و صنعتي ايران، پژوهشكده خراسان ترمه، ف و متين ، ف (1361)، انواع زرشك‌هاي ايران، موسسه آفات و بيماريهاي گياهي، مجله شماره 16 توكلي، الف (1375)، تاثير رشد كالاهاي صادراتي بر رشد محصولات كشاورزي كشور، مجموعه مقالات اولين كنفرانس اقتصاد كشاورزي ايران، ج 1، ص 269-260 ثابتي، ح (1355)، جنگلها، درختان و انواع درختچه‌هاي ايران، انتشارات سازمان تحقيقات كشاورزي. حسن پور، الف (1379)، بررسي رفتار قيمت سيب زميني، گوجه فرنگي و پياز با استفاده از سيستم تقاضاي معكوس، مجموعه مقالات سومين كنفرانس اقتصاد كشاورزي، ص 362. حسن پور، ب (1379)، بررسي رفتار قيمت سيب زميني، گوجه فرنگي و پياز با استفاده از سيستم تقاضاي معكوس، مجموعه مقالات سومين كنفرانس اقتصاد كشاورزي، ص 362 حسن پور، ب (1376)، بررسي اقتصادي توليد و بازاريابي انجير در استان فارس، پايان نامه كارشناسي ارشد اقتصاد كشاورزي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه شيراز. خلاصه مقالات دومين گردهمايي زعفران و زراعت گياهان دارويي (1373)، سازمان پژوهش‌هاي علمي‌و صنعتي ايران، پژوهشكده خراسان خليليان، ص و م، حفار اردستاني (1379)، بررسي رابطه صادرات كالاهاي كشاورزي و رشد بخش كشاورزي در ايران، فصلنامه علمي‌و پژوهشي اقتصادي كشاورزي و توسعه، سال هشتم، شماره 32، ص 19 خزاعي، ع (1376)، بررسي تحولات بازار زعفران ضرورت ايجاد صندوق اقتصاد كشاورزي و توسعه، شماره 19 دانشور، م و م مظهري (1376)، نگرشي اقتصادي- اجتماعي بر جايگاه محصولات راهبردي ويژه خراسان، مطالعه موردي محصول زرشك، اقتصاد كشاورزي و توسعه، سال هشتم، شماره 30، ص 108-89 دهقانيان، س و م، كهنسال (1375)، سياست قميت گذاري و تاثير صادرات زعفران بر سطح زير كشت، قيمت و عملكرد در هكتار، اقتصاد كشاورزي و توسعه، شماره 14. رحيميان، ح (1369)، اثر تاريخ كاشت و آبياري در عملكرد زيره سبز، سازمان پژوهشهاي علمي‌و صنعتي ايران، خراسان. رنجبريان، ب و ع، نبوي‌هاشمي‌(1379)، بررسي روشهاي بازاريابي و ترويج محصولات شيري مطالعه موردي محصول پنير، فصلنامه علمي، پژوهشي اقتصاد كشاورزي و توسعه، سال هشتم، ص 217 روستا، الف (1375)، بازاريابي، تهران، انتشارات سازمان مديريت صنعتي رئيسي، م (1377)، بازاريابي برنج در استان مازنداران، شهرستان بابل، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه شيراز، شيراز زارع، الف (1375)، بررسي مسائل بازاريابي و بازاررساني پياز در استان فارس با تكيه بر دو شهرستان شيراز و كازرون، مركز تحقيقات كشاورزي فارس. زارع، شفعه و ب، نجفي (1378)، بررسي مسيرهاي بازاريابي و عوامل موثر بر عرضه گندم آبي و ديم در استان فارس، فصلنامه علمي- پژوهشي اقتصاد كشاورزي، شماره 28 سالم، ج (1379)، بررسي بازار رساني انار در استان يزد، اقتصاد كشاورزي و توسعه، سال هشتم، شماره 32، ص 273 سلطاني، غ، ج تركماني و د. زرنگار (1365)، چگونگي تعيين سود خرده فروشي ميوه، تره بار و برخي محصولات اساسي در شيراز، مجله علوم كشاورزي ايران، جلد (17). سكوتي فر، ر (1376(، اهميت نقش بسته بندي در بازاريابي آبزيان، مجموعه مقالات ششمين كنفرانس شيلات ايران، تهران، ص 446-440 سعادت اختر، ع (1372)، بازاريابي محصولات دريايي و ارائه الگوي مناسب حمل و نقل و توزيع، پايان نامه كارشناسي ارشد اقتصاد كشاورزي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه تربيت مدرس. سعادتمند، ح (1372)، خصوصيات زيره سبز و محصولات جاني آن در تغذيه دام، گروه كشاورزي و صنايع غذايي، سازمان پژوهشهاي علمي‌و صنعتي ايران، پژوهشكده خراسان سيداني، م (1379)، بررسي بازاريابي و صادرات سير در استان همدان، مجموعه مقالات سومين كنفرانس اقتصاد كشاورزي، ص 530 37- Thompson، H. (1997)، Globalization and economic international review of economis and finance ، vol6(2) . pp ، 181-92. 38- Warr ، P and Wolimer (1996)، The demand or LDC Exports of Primary Commodities : The Case of the Philippines ، Australia's Journal of Agricultural Economics ، Vol . 40، No . 1، pp. 37-49. 39- Williamson، R.b. (1996)، The Role of Exports and foreign in Latin American Economic Growth، Shothem Economic Journal 45، pp. 410-20.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانلود فایل های تخصصی | پاورپوینت| تحقیق| مقاله| نمونه سوال| فرمول| پیشینه دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید