مقاله با عنوان فناوری اطلاعات و ارتباطات بستری برای ایجاد فرصت های شغلی و تقویت توانمندی های فناورانه کشور دانش بنیان (docx) 10 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 10 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
فناوري اطلاعات و ارتباطات بستري براي ايجاد فرصت هاي شغلي و تقویت توانمندی های فناورانه کشور دانش بنيان
دكتر پوراندخت نيرومند
دكتر اكبر فرجي ارمكي
ابوالفضل علیزاده
لیلا ستاری زاده
در رویکرد ملی اقتصادی دنیا که اقتصاد دانش (فناوری) بنیان نام گرفته، فناوری محور اصلی توسعه نام گرفته است. در کشور ما نیز چند سال است که رویکرد از اقتصاد مبنی بر منابع به سمت اقتصاد مبنی بر فناوری سوق پیدا کرده است و در این راستا سند چشم انداز 1404 نقشه جامعه ملی کشور، برنامه پنجم توسعه نیز فناوری اطلاعات به عنوان یکی از فناوری های راهبردی و الویت دار مورد تأیید قرار داده است. با توجه به گسترش این فناوری در تمام حوزه های کلان و خرد اقتصادی از بنگاههای اقتصادی بزرگ گرفته تا سطح فردی این فناوری توان فرصت های شغلی و قابلیت های فناوری بسیاری را نصیب کشور نماید با توجه به وجود نیروی تحصیل کرده در این حوزه ها در صورت اتخاذ سیاست ها، تشویقی، حمایتی، رفاهی و قانون همسو می توان زمینه ایجاد شرکت های دانش بنیان را در این حوزه فراهم نمود. در این مقاله پس از بررسی اهمیت این فناوری و قوانین مرتبط، راهکارها و سیاست هایی ایجاد و توسعه فرصت های شغلی و تقویت توانمندی های فناوری از کشور ارائه می شود.
فناوري
برای فناوري با توجه به رویکردهای متفاوت، تعاریف گوناگونی ارائه شده است. طارق خلیل با رویکرد مدیریتی، فناوري را به صورت فرآیند ترکیب نظاممند ابزار، دانش فنی و اطلاعات لازم برای بکارگیری ابزار و نیز مهارتهای انسانی مورد نیاز برای استفاده از دانش و ابزار تعریف می نماید. (خليل،2000). پورتر با دید اقتصادی، فناوري را عامل تبدیل ورودیها به خروجیها میداند که از طریق تولید ارزش افزوده موجب پدیدار شدن مزیت رقابتی میگردد (پورتر،1985). از نگاه اقتصاددانان، فناوري دانشی است که در امر تولید، تجاریسازی و توزیع کالا و خدمات بکار میرود و وسیلهای برای ارتقای تواناییهای فیزیکی و فکری انسان و ابزاری برای تبدیل منابع ساده به منابع و کالاهای پیچیده است. در واقع فناوري را دانش عملی و یا کاربردی مینامند. فناوري، سيستمي است براي تبديل دانش فني به محصولات تجاري (وبستر،1981).
بر اساس تعریف یونیدو، فناوري کاربرد علوم در صنایع با استفاده از رویهها و مطالعات منظم و جهتدار است. در واقع در سطح ملی، فناوري مجموعهای از تواناییها و قابلیتها برای تولید محصول یا صنعتیشدن است. هدف از کاربرد آن˛ نیل به توسعه اقتصادی و بالا بردن توان رقابتی، رفاه عمومی، قابلیت دفاعی و رزمی، بهرهبرداری صحیح از منابع طبیعی، حفظ محیط زیست و همچنین ارتقاء فرهنگ، روابط و ساختار اجتماعی است. در سایر سطوح و بخشها نیز مفهومی را تداعی میکند که در آن فناوري عاملی برای ایجاد توان و قدرت برآوردهساختن اهداف است. به این ترتیب در یک واحد صنعتی، فناوري، قابلیت ترکیب عوامل اصلی تولید و ایجاد محصول و به طور کلی مجموعهای از ابزارهای فیزیکی (که خود حاصل فناورياند)، تواناییهای فکری و مهارتهای انسانی است که نمود عینی آن ایجاد محصول با ارائه خدمات است (يونيدو،2000). از نظر اعرابی، فناوري عبارتست از كاربرد علم، تجربه و مهارتهاي انساني برای مرتفعكردن نيازهاي بشري (اعرابي و منتي، 1389)در مجموع تعریف آخر، ازجامعیت مناسبی برای این پژوهش برخوردار است.
2-8) شرکتهای فناوريبنیان و بررسی وضعیت آنها درکشور
براي شركتهاي فناوري بنيان تعاريف متعددي ارائه شده است. این شرکت ها درایران به نام شرکت های دانش بنیان شناخته میشوند.
مطالعات و پژوهشها نشان داده اين شرکتها نقش مهمي در اشتغالزايي، رشد اقتصادی، بازسازی صنعتي و توسعهی منطقهای دارند. از نظر توماسكهن، شركتهاي فناوري بنيان، شركتهايي هستند كه انواع دارايي فكري ازجمله يافتههاي پژوهشي، فرانشيز، اختراعات ثبت شده، علائمتجاري، ايدهها و تجاربخاص، 75%ُ ارزش آنها را تشكيل ميدهد. ادارهي آنها نيازمند مهارتهاي رهبري و مديريت متفاوتي استكه بيشتر بر دانشآفرينان يا همان ابعاد انساني بنگاه تأكيد ميكند. ويژگيهاي منحصربه فرد آنها ارزش افزايي از طريق كاربرد فناوري (ازپلاستيكها و فيبرهاي نوري تا خدمات مالي و تجارت الكترونيك)، استفاده از فناوري پيشرفته در عمليات شركت، كاركنان تحصيلكرده و ماهر، جايگزيني كار دستي با تكنولوژي، زيرساختهاي ويژه، هزينهي فراوان در بخش پژوهشو توسعهی محصولات جديد، ريسك بالا، تغييرات مداوم، فرآيندهاي پيچيدهی تصميمگيري، چرخهی عمر كوتاه محصولات، واكنش سريع نسبت به بازار، پتانسيل رشد سريع، موانع ورود كمتر، تهديدات فراوان و احتمال شكست بالا، همكاريهای متعدد، سودآوري پايين عليرغمگردش پول بالا (ثامهاين، 1387). به نظر كلافستن و همكاران، به شركتي كه قدرت و مزيت رقابتياش از دانش فني مهندسي افراد شركت و تبديل اين دانش فني به محصولات يا خدمات براي بازار ناشي شود، شركت فناوريبنيان گفته ميشود (سايمون و همكاران، 1999).
ازديدگاه ليتل ویژگیهای مشترک شرکتهای فناوري بنیان عبارتست از پتانسیل نسبتا بالای رشد، نیاز به تامين مالی بیرونی به دلیل زمانبر بودن توسعهی محصول، تمرکز بر بازارهای مشخصی که نیاز جهانی بالایی برای آنها وجود دارد، گرایش به خوشهسازی در مناطق خاص، انشعاب گرفته ازدانشگاه ها/ شرکتهای بزرگ، گرایش به راهاندازی در یک انکیباتور/ پارک علمي، تمایل به انتقال فناوري در داخل منطقه، شکل گرفتن به وسیلهی تیمها و راهاندازی شده به وسیله کارآفرینانی با تحصیلات عالی (ليتل، 1997).
بر اساس مصوبهي حمايت از شركتهاي دانشبنيان و تجاري سازي نوآوريها، شركتها و موسسات دانشبنيان، شرکت يا موسسه خصوصی يا تعاونی که به منظور هم افزایی علم و ثروت، توسعهی اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و كاربرد اختراع و نوآوري) و تجاري سازي نتايج پژوهش و توسعه (شامل طراحي و توليد كالاو خدمات) درحوزهی فناوريهاي برتر و با ارزش افزودهی بالا به ويژه در توليد نرم افزارهاي مربوطه تشكيل ميشود (قانون حمايت از شركت هاي دانش بنيان، 1389).
پس از تصویب قانون حمایت از شرکت ها، دستگاهها مکلف شدند آیین نامه های اجرایی مرتبط را تدوین و تصویب نمایند. از جمله اقدامات انجام شده در کشور عبارتست از:
دستوالعمل تشخیص صلاحیت، رتبه بندی و صدور مجوز شرکت ها و موسسات دانش بنیان توسط وزارت علوم تحقیقات و فناوری (1391)
آیین نامه اجرایی قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانش بنیان توسط صندوق نواوری و شکوفایی بانک مرکزی(1391)
برااساس دستوالعمل تشخیص صلاحیت، رتبه بندی و صدور مجوز شرکت ها و موسسات دانش بنیان(1391)، شركتها و موسسات دانشبنيان، شرکت يا موسسه خصوصی يا تعاونی هستند که با ایجاد یک کسب و کار دانش محور به منظور تبدیل پایدار دانش به ثروت تشکیل شده و فعالیتهای اقتصادی آنها مبتنی و همراه با فعالیتهای تحقیق وتوسعه در زمینه های نو وپیشرفته است و به توسعه اقتصادی دانش محور در جامعه کمک می کنند. از جمله مصادیق این فعالیتها، تجاری سازی نتایج تحقیق وتوسعه شامل طراحی، ساخت و عرضه کالا، خدمات و نرم افزار، تولید، انتقال و عرضه فناوری، بکارگیری فناوریهای پیشرفته و با ارزش افزوده بالا و اائه مشاوره و خدمات تخصصی و دانشی است(عتف، 1391) در این دستور العنل فناور فردی است که توانایی خلق، کاربردی نمودن و توسعه دانش و فناوری در حوزه خاصی را دارد و در مسیر کاری خود ارزش افزوده ایجاد مینماید. فناوران در اکثر موارد اقدام به تحلیل، طراح و توسعه محصولات فناورانه میپردازند و برای شناسایی و حل مشکلات از مهارت های پژوهشی استفاده میکنند. آنها دارای تحیلات دانشگاهی بود و ضرورتا در قالب یک شرکت و موسسه حقوقی خصوصی یا تعاونی فعالیت میکنند(عتف، 1391).
این شرکتها باید حداقل دارای شرایط زیر باشند تا وارد فرایند شناسایی و رتبهبندی قرار گیرند:
به ثبت قانونی رسیده باشند و موضوع ثبتی شرکت در راستای کسبوکارهای دانشبنیان باشد.
حداقل دو سوم اعضای هیئت مدیره دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی مرتبط با فعالیتهای اصلی کسب و کار دانش بنیان شرکت باشند.
حداقل به مدت3ماه لیست بیمه کارکنان خود را برای سازمان تامین اجتماعی ارسال داشته باشد.
دارای دفاتر مالی قانونی و سیستم ثبت ازلاعات مالی در آنها باشد.
حداقل معادل 2 نفر فناور تمام وقت داشته باشد(برای واحدهای مستقر در پارکهای فناور و مراکز رشد داشتن یک فناور کافی است).
مدرک تحصیلی فناوران، حداقل کارشناسی باشد.
بر اساس مصوبهي حمايت از شركتهاي دانشبنيان و تجاري سازي نوآوريها، شركتها و موسسات دانشبنيان، شرکت يا موسسه خصوصی يا تعاونی که به منظور هم افزایی علم و ثروت، توسعهی اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و كاربرد اختراع و نوآوري) و تجاري سازي نتايج پژوهش و توسعه (شامل طراحي و توليد كالاو خدمات) درحوزهی فناوريهاي برتر و با ارزش افزودهی بالا به ويژه در توليد نرم افزارهاي مربوطه تشكيل ميشود (قانون حمايت از شركت هاي دانش بنيان، 1389).
پس از تصویب قانون حمایت از شرکت ها، دستگاهها مکلف شدند آیین نامه های اجرایی مرتبط را تدوین و تصویب نمایند. از جمله اقدامات انجام شده در کشور عبارتست از:
دستوالعمل تشخیص صلاحیت، رتبه بندی و صدور مجوز شرکت ها و موسسات دانش بنیان توسط وزارت علوم تحقیقات و فناوری (1391)،
آیین نامه اجرایی قانون حمایت از شرکت ها و موسسات دانش بنیان توسط صندوق نواوری وشکوفایی بانک مرکزی
براساس دستوالعمل تشخیص صلاحیت، رتبه بندی و صدور مجوز شرکت ها و موسسات دانش بنیان(1391)، شركتها و موسسات دانشبنيان، شرکت يا موسسه خصوصی يا تعاونی هستند که با ایجاد یک کسب و کار دانش محور به منظور تبدیل پایدار دانش به ثروت تشکیل شده و فعالیتهای اقتصادی آنها مبتنی و همراه با فعالیتهای تحقیق وتوسعه در زمینه های نو وپیشرفته است و به توسعه اقتصادی دانش محور در جامعه کمک می کنند. از جمله مصادیق این فعالیتها، تجاری سازی نتایج تحقیق وتوسعه شامل طراحی، ساخت و عرضه کالا، خدمات و نرم افزار، تولید، انتقال و عرضه فناوری، بکارگیری فناوریهای پیشرفته و با ارزش افزوده بالا و اائه مشاوره و خدمات تخصصی و دانشی است(عتف، 1391) در این دستور العنل فناور فردی است که توانایی خلق، کاربردی نمودن و توسعه دانش و فناوری در حوزه خاصی را دارد و در مسیر کاری خود ارزش افزوده ایجاد مینماید. فناوران در اکثر موارد اقدام به تحلیل، طراح و توسعه محصولات فناورانه می پردازند و برای شناسایی و حل مشکلات از مهارتهای پژوهشی استفاده میکنند. آنها دارای تحیلات دانشگاهی بود و ضرورتا در قالب یک شرکت و موسسه حقوقی خصوصی یا تعاونی فعالیت میکنند(عتف، 1391).
این شرکتها میبایست حداقل دارای شرایط زیر باشند تا وارد فرایند شناسایی و رتبه بندی قرار گیرند:
به ثبت قانونی رسیده باشند و موضوع ثبتی شرکت در راستای کسب و کارهای دانشبنیان باشد.
حداقل دو سوم اعضای هیئت مدیره دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی مرتبط با فعالیت های اصلی کسب و کار دانش بنیان شرکت باشند.
حداقل به مدت3ماه لیست بیمه کارکنان خود را برای سازمان تامین اجتماعی ارسال داشته باشد.
دارای دفاتر مالی قانونی و سیستم ثبت ازلاعات مالی در آنها باشد.
حداقل معادل2 نفر فناور تمام وقت داشته باشد(برای واحدهای مستقر در پارکهای فناور و مراکز رشد داشتن یک فناور کافی است).
مدرک تحصیلی فناوران، حداقل کارشناسی باشد.
در اين پژوهش، منظور از شركتهاي فناوري بنيان عبارتست از:
الف) شركت هايي كه ويژگي هاي زير را داشته باشند:
تكنولوژيهاي پيشرفته (ماشينآلات و نرم افزارها)50%از سرمايهي شركت آنها را تشكيل ميدهد.
نيروي تحصيلكرده با تحصيلات كارشناسي به بالاتر، حداقل 50%كاركنان آنها را تشكيل مي دهد.
هزينههاي پژوهش و توسعه درشركت آنها معادل 3 الي10 درصد فروش آنهاست.
حداقل در طي سالهاي اخير، يك الی دو پتنت ثبت كرده باشند.
10 الي20% فروش سالهاي اخير آنها از اختراعات و نوآوريهاي آنها باشد (فروش مبتني برR&D).
ب) يا
شركت هايي كه بر اساس تجاري سازي و دستاوردهاي اختراع و نوآوري شكل گرفته باشند.
نيروي تحصيلكرده با تحصيلات كارشناسي به بالاتر، حداقل 50%كاركنان آنها را تشكيل مي دهد.
حداقل در طي سالهاي اخير، يك الی دو پتنت ثبت كرده باشند.
با توجه به آنکه نمونه آماری این تحقیق ، شرکت های مستقر در پارک های علم و فناوری و مراکز رشد هستند در این بخش به بررسی وضعیت این شرکت ها در ایران پرداخته می شود.
در خصوص شركتهاي فناوري بنيان در كشور ما بانك اطلاعاتي جامعي وجود ندارد. تعدادي از اين شركتها تحت عنوان شرکتهای دانش بنیان در مراكز رشد(بیش از 1800) و پارك هاي علم و فناوري(بیش از 600) مستقر شده اند. و بخشی نیز به عنوان واحد پزوهشی(600واحد) مشغول فعالیت هستند. در مجموع حدود 3000 واحد مشغول فعالیت هستند.
در اين بخش به بررسي وضعيت شركتهای مستقر در مراكز رشد و پارك هاي علم و فناوري بر حسب نوع فعاليت، محل فعاليت، نحوه شكلگيري(مستقل ياspin off )، سطح و رشته تحصيلي فناروان شاغل در این شرکتها پرداخته مي شود.
فناوري اطلاعات و ارتباطات به عنوان يک فناوري جديد در دههي 90 ميلادي وارد بازار كار جهان شد و به سرعت توسعه يافت. اين فناوري به دليل عمومي بودن آن با ساير فناوريها تفاوت اساسي دارد، به اين معني که تنها در حوزهي فعاليت خود تأثيرگذار نيست، بلکه در کل فعاليتهاي اقتصادي و غيراقتصادي تأثير بسزايي در تسهيل انجام امور و بالا بردن بهرهوري و کارايي دارد.
فناوري اطلاعات و ارتباطات از سه طريق ميتواند در رشد اقتصادي کشور تأثير بگذارد:
رشد بهرهوري كليهی عوامل در بخشهاي توليد کنندهي فناوري اطلاعات و ارتباطات،
افزایش سرمايه،
رشد بهرهوري كليه عوامل از طريق سازماندهي مجدد و به کارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات.
يکي از جنبههاي انقلاب فناوري اطلاعات و ارتباطات، رشد قابل توجه بهرهوري كليهي عوامل در صنايع توليد کننده محصولات فناوري اطلاعات و ارتباطات است. اين رشد خارق العاده ناشي از پيشرفت سريع فناوري در اين بخش از صنعت بوده است. از مهمترين نمونههاي رشد سريع فناوري در اين صنعت، رشد سريع قدرت محاسبه محصولات جديد فناوري اطلاعات و ارتباطات است. چنين سرعت بالایي در پيشرفت فناوري، معادل رشد سريع بهرهوري كليهی عوامل در بخش توليد کننده محصولات فناوري اطلاعات و ارتباطات است که به نوبهی خود موجب رشد ميانگين بهرهوري كليهی عوامل اقتصادي ميشود. واقعیت آن است که نفوذ و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات نیازمند تقاضا برای کالاها و خدمات آن است. بنابراین، کاربری و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای بهبود فرآیندهای تولید، تسهیل تجارت، افزایش بهرهوری و در ابعاد مختلف زندگی در کانون توجه کشورها قرار دارد (محمودزاده، 1388).
جنبهي ديگري که فناوري اطلاعات و ارتباطات از آن طريق به رشد اقتصادي کمک میکند، جذب سطح بالايي از سرمايه در بخش فناوري اطلاعات و ارتباطات است که باعث توليد محصولات جديد و افت قيمت محصولات فناوري اطلاعات و ارتباطات ميشود. افزايش سرمايهگذاري در بخش فناوري اطلاعات و ارتباطات باعث افزايش نسبت سرمايه به تعداد کارکنان در اين صنعت ميشود که به معني تعميق سرمايه در فناوري اطلاعات و ارتباطات است.
سومين جنبه از تأثير فناوري اطلاعات و ارتباطات در رشد اقتصادي، تأثيرات بلند مدت آن است که عليرغم بلند مدت بودن، تأثيرات عميقي در پيشرفت و تحول جامعه دارد. پيشرفتهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات پتانسيل بسيار بالایي در بههمريختن و سازماندهي مجدد توليد و توزيع محصولات، خدمات و نحوه فعاليتهاي اجتماعي دارند. اين تغييرات به تسهيل و تسريع انجام امور و افزايش کارايي و بهرهوري اقتصادي بسيار کمک خواهند کرد.
گسترش سریع حجم استفاده از فناوري اطلاعات اهميت مسأله را نزد سازمانها نیز بيشتر كرده و رقابت سازمانها در این زمینه افزایش یافته و دسترسي به فناوري اطلاعات به عامل اصلي بقا در اين محيط رقابتي تبديل شده است. صاحبنظران از تغييرات بنياديتري خبر ميدهند كه ميتواند دورهی زماني حاضر را به اساسيترين دورهي گذار در تاريخ بشري تبديل كند. برخي تخمينها نشان ميدهد كه از ابتداي دههی 1980 میلادی، حدود نيمي از كل سرمايه گذاريهاي انجام شده در سازمانها در زمينهي فناوري اطلاعات بوده است. از اين رو فناوري اطلاعات، عامل پرقدرت تغييرات اقتصادي و اجتماعي شناخته ميشود (رحمان سرشت و کاظمی، 1388).
ميزان بهرهگيري از فناوري اطلاعات و ارتباطات در كشورهاي مختلف جهان متفاوت است به گونهاي كه برخي از آنها پيشتاز و برخي ديگر در ابتداي راه هستند. فاصلهي موجود بين كشورهاي جهان را در اين حوزه به اصطلاح شكاف ديجيتالي ميگويند. با عنايت به اين موضوع كه شكاف ديجيتالي بين كشورهاي جهان در حال افزايش است، دولتمردان و سازمانها بهكارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات را يكي از اولويتهاي خود قرار دادهاند. به منظور كارايي هر چه بيشتر اين فناوري، بايد زيرساخت مخابراتي، دسترسی به فناوري، چارچوبهاي قانوني و حقوقي در كاربري فناوري و آمادگي الكترونيكي وجود داشته باشد. اگر كاهش شكاف ديجيتالي مد نظر است بايد همه اين نيازها با يك راهبرد منسجم و دست يافتني كه میتواند نيازهاي بومي كشور را دربرگيرد، رفع گردد.
سه عامل زير دولتمردان و مديران را تشويق ميكند تا آمادگي الكترونيكي را بهبود بخشيده و امكان توسعهي فناوري اطلاعات و ارتباطات را در جوامع و سازمانهاي خود فراهم آورند:
فناوري اطلاعات و ارتباطات مزاياي زيادي را در جهت رفع مشكلات اقتصادي ايجاد ميكند.
توجه نكردن به شكاف دیجیتالی به عنوان يك تهديد، خطر عقب ماندگي را به دنبال دارد.
سازمانهايي كه از نقش حمايتي در عرصهي جهاني برخوردارند از فناوري اطلاعات و ارتباطات براي اجراي برنامههاي خود بهره ميبرند (موحدي و یاقوتی، 1387).
امروزه سازمانها با حجم انبوهي از اطلاعات و دانش روبرو هستند كه اداره و بهرهبرداري صحيح از آنها به دغدغهاي بزرگ براي اين سازمانها تبديل شده است. شايد به همين دليل است كه مديريت دانش جايگاه ويژهاي در متون و ادبيات مديريت براي خود باز كرده است. بنا به اهميت دانش، ضرورت مديريت دانش و طراحي سيستمهاي تسهيل كننده فرآيند مديريت دانش امري اجتناب ناپذير است. در سالهاي اخير پيشرفتهاي چشمگيري در زمينهي فناوري اطلاعات به وجود آمده است كه امكانات جديدي را براي فرآيند مديريت دانش به وجود آورده است (گروگر، 2000).
فناوري اطلاعات به شيوههاي مختلفي فرآيند مديريت دانش را تحت تأثير قرار ميدهد؛ از جمله آنها مي توان به موارد زير اشاره كرد:
فناوري اطلاعات فرآيند جمع آوري، ذخيره و تبديل دانش با سرعت بالا را تسهيل ميكند.
فناوريهاي پيشرفته اطلاعاتي، جريانهاي گسستهي دانش را با يكديگر ادغام مينمايد. اين ادغام موانع برقراري ارتباط بين بخشهاي مختلف سازمان را از بين ميبرد.
فناوري اطلاعات انواع روشهاي توليد دانش (جامعه پذيري، دروني سازي، بيروني سازي و تركيب) را بهبود و توسعه ميدهد و محدود به انتقال دانش صريح نیست.
فناوري اطلاعات علاوه بر نقش توانمند سازي، به عنوان يكي از زيرساختهاي مهم در پياده سازي فرآيند مديريت دانش نيز شناخته شده است. اكثر محققان معتقدند كه بزرگترين عامل موفقيت مديريت دانش در عصر حاضر ظرفيتهايي است كه فناوري اطلاعات براي آن ايجاد ميكند.
فناورى اطلاعات تحولات زيادى در كليهي فعاليتهاى اجتماعى از جمله كارآفرينى به وجود آورده و به عنوان يكى از مهمترين ابزار كارآفرينى مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنين كارآفرينى در فناورى اطلاعات پهنهي وسيعى براى فعاليت دارد. كارآفرينى لازمهي توسعهي فناورى و توسعهي فناورى بستر كارآفرينى است. بنابراين با يك تعامل دوسويه ميان اين دو مواجه هستيم و بر اساس اهميت نقش بسترساز كارآفرينى، وظيفهی نهادهاى مسؤول مدنى و اجتماعى مشخص میشود. دولتها بايد ضمن ايجاد فرهنگ استفاده از شبكهها و گسترش آنها و همچنين تدوين و اجراى قوانين لازم، بستر كارآفرينى در حوزهي فناورى اطلاعات را توسعه داده و امكان دسترسى آسان همگانى به اين شبكه را فراهم آورند. از سوى ديگر بخشهاى خصوصى شركتهاى فناورى اطلاعات، در حال افزايش كاركنان پشتيبانى فنى هستند و اين نشان دهندهی آن است كه همواره در ارتباط با محصولات يا برنامههاى جديد نيازمند نيروهاى انسانى تازه نفس هستند. اين گونه فعاليتها علاوه بر آن كه سبب رشد سرمايهي فناورى اطلاعات میشوند، جذب منابع انسانى را نيز در پى خواهند داشت. بنابراين به نظر میرسد اين شركتها بتوانند از اهداف استخدامى خود فراتر رفته، سهم بيشترى در كارآفرينى داشته باشند.
سازمان آموزش فني و حرفهاي كشور با داشتن يك ستاد مركزي مستقر در تهران، 31 ادارهي كل در استانها، يك مركز تربيت مربي در كرج، بیش از 600 مركز آموزش دولتي و بيش از پانزده هزار آموزشگاه آزاد فني و حرفهاي، متولي آموزشهاي غيررسمي در سطوح پایه و پیشرفته به تمام متقاضیان ورود به بازار کار اعم از دارندگان گواهینامهي پایان تحصیلات متوسطه و پایینتر، دانشجویان (در بیش از 100 مرکز آموزش مهارتهای پیشرفته)، دانشآموختگان دانشگاهي و شاغلین در كشور است.
بهبود شايستگيها و مهارتهاي نيروي انساني و ارتقاي توانمندي يادگيري آنها از طريق يادگيري مادام العمر و همچنين گسترش آموزشهاي فني و حرفهاي يكي از مهمترين راهبردهاي سياست نوآوري و فناوري هستند.
پیشرفت و توسعهي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي يا به عبارتي توسعهي پايدار، فرآيندي است كه طي آن، استعدادهاي كليهي آحاد جامعه شكوفا شده و رفاه اجتماعي حاصل ميشود. اين امر نيازمند پيش نيازهايي چون نيروي انساني توانمند و ماهر، توسعهي فناوري و تأمين سرمايههاي مورد نياز است. به عبارتي، تربيت افراد متخصص و ماهر و توسعه قابليتهاي فناورانه كشور از عوامل كليدي و انكارناپذير توسعهي پايدار، محسوب ميشود.
كارآفريني، به عنوان عاملي براي هدايت استعدادها و گسترش ظرفيت كشورها به سمت اشتغال و توسعهي پايدار، نيازمند توانمندسازي نيروي انساني است كه آموزشهاي فني و حرفهاي راه گشاي اين مهم است.