دانلود ساسانیان (docx) 7 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 7 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
ساسانیان
گستره شاهنشاهی ساسانی
بازماندهٔ ایوان خسرو در تیسفون، ۱۸۶۴
نقش برجسته ساسانی در بیشاپور
کاخ ساسانی در سروستان
سیمرغ، نشان شاهنشاهی ساسانی
ساسانیان نام خاندان شاهنشاهی ایرانی است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی بر ایران فرمانروایی کردند؛ بنیان این شاهنشاهی یکپارچه را اردشیر (یا ارتخشتره؛ از ارت: مقدس، و خشتره: شهریار) بنا کرد. شاهنشاهان ساسانی که ریشهشان از استان پارس بود، بر پهنه بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافته، گستره فرمانروایی خود؛ کشور ایران (به پهلوی کتیبهای ) را برای نخستین بار پس از هخامنشیان، یکپارچه ساخته و زیر فرمان تنها یک دولت شاهنشاهی آوردند[۳]. پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسفون در نزدیکی بغداد (آن زمان نام روستایی کوچک در نزدیکی تیسفون بوده؛ که نامش به ظاهر، از یکی از نامهای بغ داد یا بخشوده خدا؛ و یا باغِ داد دوره ساسانی ریشه گرفته بوده)، در عراق امروزی بود.
نام «ساسانیان» از «ساسان» گرفته شده، که اردشیر از نوادگان اوست و داریوش سوم هخامنشی (دارایِ دارایان) را از نیاکان او دانسته اند. نخست کارنامه اردشیر بابکان به این نسبت گواهی داده و بازهم به نوشته شاهنامه، ساسان پدر اردشیر، چوپانی بود از بازماندگان دارا که در فارس می زیست. اردشیر در دستگاه بابک که موبد آتشکده آناهیتا، همچنین شهردار و مرزبان پارس بود، پرورش یافت، ولی درباره نسبت او با بابک اختلاف وجود دارد. او به گواهی بسیاری از تاریخی نویسان، مردی نیرومند و دلیر بود که سرانجام بر اردوان پنجم اشکانی در دشت هرمزگان پیروز شده و تسخیر سرزمینی که خود به آن ایران میگفت را آغاز کرد.
ساسانیان رفتهرفته توانمندتر شده، هویت فرهنگی، نظامی و مذهبی ایرانشهر را نزدیک به چهارصد سال گسترش داده و مرزها را تا سالهای پایانی برپاییشان، به گستره امپراتوری هخامنشی نزدیکتر کردند، هرچند که با گذشت زمان، دستگاه مذهبی در کار کشورداری و دربار نفوذ بسیار نمود و نبردهای چندین ساله با رومیان نیز، کشور را فرسودند. پرده پایانی شاهنشاهیِ ایرانشهرِ ساسانی، در پایان دوره خسرو پرویز (به پهلوی: ابرویز) با پیروزی سپاه ایران در نبرد اورشلیم (در شاهنامه: گنگ دژ هودخ) فرو افتاد. پیروزی در این نبرد ۲۱ روزه به فرماندهی شهربراز سردار خسرو، و با یاری جنگ افزارهای سنگین و دژکوب و منجنیق، همراه شد با فرستادن چلیپای ترسایان (صلیب اصلی مسیح) از اورشلیم به پایتخت ایران. اما این رویداد خشم رومیان مسیحی را به دلیل بیاحترامی به چلیپای مسیح برانگیخت؛ نبردهایی به شکست و پَس نشینی سپاه ایران انجامید و سرانجام خسروپرویز، شاه نیرومند و با ارادهای که با وجود اشتباهها و معایبش، در دوران پادشاهی خود جلوی زیادهخواهی بزرگان را گرفته بود، با خشم بزرگان بخاطر شکستها، به ظاهر با مکر و دسیسه از سوی برخی سپاهیان، و با همکاری پسرش شیرویه (قباد دوم) کشته شد
با مرگ خسرو، و در پی آن مرگ شک برانگیز قباد (که بسیاری از برادران خود را کشت)، در زمانی کمتر از شش ماه، چرخهای مرگبار از کینه توزی، جاه طلبی و خونخواهی آغاز شد و به فروپاشی دستگاه ساسانی انجامید. بسیاری از بزرگان و ارتشیان کشته شده تا آنجا که در نبود مردان خاندان شاهی، پوران دختر خسرو پرویز و پس از او، آزرمیدخت، خواهر پوراندخت را به شاهی برگزیدند[۱۰]. با گزینشهای پیدرپی و برگزیدن بیش از ده شاهنشاه در مدت چهار سال[۱۰]، یزدگرد سوم از سوی بزرگان استخر برگزیده شد ولی چون نسبتی نزدیک با شاه نداشت محبوبیتی نیافت. سرانجام لشکر خلیفه عمرابن الخطاب آگاه از ناتوانی مرزبانان، رفته رفته به کشور نفوذ کردبازمانده سپاه ایران در نبرد جسر (یا نبرد پل) پیروز شده، ولی دو نبرد سرنوشت سازِ قادسیه و جنگ نهاوند با پیروزی اعراب پایان یافتند. پایتخت ایران، شهر تیسفون (به عربی مدائن) در ۶۳۷ میلادی به دست اعراب افتاد، یزدگرد سوم با سرنوشتی نامعلوم گریخت و اثری از او نماند؛ به گمان برخی تاریخ نگاران، آسیابانی از مرو او را بخاطر جامه زربفتاش کشت. با مرگ یزدگرد به سال ۶۵۱ میلادی، شاهنشاهی ساسانی پایان یافت، هرچند که بازماندگان خاندان شاهی در ایران، یا گریختگان به چین، از جمله پیروز پسر یزدگرد؛ برای استقلال دوباره ایرانشهر از خلافت عمر بسیار کوشیدند.
پارت ها
پارت نام یکی از اقوام ایرانی است که در شمال و شمال شرق ایران سکونت داشتهاند .پارتها را برخی از تاریخ نویسان از اقوام سکایی دانسته اند ! که به زبان پهلوی سخن میگفتند و آنها را شاخهای از گروه پارنی PARNI از قوم داهه یا داخ معرفی کردهاند که در ناحیه پرثوه ( منطقهای در خراسان بین گرگان و کومس ) زندگی میکردند .با نام پرثوه برای نخستین بار در کتیبههای بیستون و نقش رستم در زمان هخامنشیان برخورد میکنیم که نشان میدهد آن ولایات جزو شاهنشاهی هخامنشی محسوب میشدند .نقش اصلی این ایرانیهای دلاور پس از اشغال ایران توسط یونانیها و مقدونیان مشخص میشودکه چه جانانه با بیگانگان جنگیدند و آنها را از ایران بیرون کردند ، بلکه حتی رومیان را در اوج قدرتشان بارها شکست دادند !
رومی که سربازانش تقریباً تمامی اروپا و قسمتی از آفریقا را گرفته بودند و در آسیا هم به پیشروی خود ادامه میدادند که پارتیان همچون یک سد محکم در برابر آنها ایستادگی كردند و شکستشان دادند .
پارتها تنها سلسه پادشاهی در ایران بودند که نگذاشتند ایران به دست بیگانگان بیفتد یعنی از نظر قدرت دفاعی از سلسله هخامنشیان و ساسانیان به مراتب قویتر بودند .شیوههای تدافعی آنها بر پایه جنگ و گریز و خسته کردن سپاه دشمن تا حد مرگ بوده است !گفتن این نکته ضروری است که پارتها قریب به سیصد سال در حال جنگ با رومیها بودند وچه خوب از عهده این کار برآمدند . حتی آخرین پادشاه پارتها با نام اردوان پنجم ( که به دست اردشیر بابکان کشته شد ! ) در برابر ماکرینوس و کاراکالای حیلهگر رومی که میخواست با توطئهای کثیف اردوان پنجم را بکشد پیروز شد و حتی به روم خراجی هم تحمیل کرد !
دوره پارتها را می توان دوره استقلال و تولد دوباره ایرانیان دانست .
پارتها حدود پنج قرن در ایران پادشاهی کردند و پادشاهان بسیاری در سلسله اشکانی داشتند . تاریخ دقیق پادشاهی بسیاری از این پادشاهان به درستی مشخص نیست ! گاهی تاریخنویسان به خصوص تاریخنویسان رومی نام دو یا سه پادشاه را با یکدیگر ذکر میکنند و این جای تعجب دارد و گاهی باعث گیج شدن انسان میشود!
ممکن است برخی نامها و یا سالهای پادشاهی اشتباه باشد و به راستی در سلسله اشکانی به ناشناختهها و پرسشهای بسیاری بر میخوریم . تاریخ نویسان رومی دقیقاً همه چیز را ذکر نمیکردند ؛ آن بخشی برای ایشان مهم بود که جنگی بین پارتها یا رومیها در گرفته باشد و یا قراردادی بین طرفین منعقد شده باشد .