صفحه محصول - چارچوب نظری و پیشینه پژوهش سبک تصمیم گیری

چارچوب نظری و پیشینه پژوهش سبک تصمیم گیری (docx) 49 صفحه

دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 49 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

2409825-708025 دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت دانشکده مدیریت و حسابداری گروه آموزشی مدیریت دولتی پایان نامه تحصیلی جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد ( M.A.) رشته :مدیریت دولتی گرایش: مدیریت نیروی انسانی عنوان: بررسی رابطه بین سبک تصمیم گیری مدیران و تجزیه و تحلیل رویکرد مالی بانک های استان گیلان استاد راهنما: دکتر مهرداد گودرزوند چگینی استاد مشاور: دکتر مراد رضایی دیزگاه نگارش: لیلا مرجب تابستان92 چکیده تحقیق: هدف از تحقیق حاضر بررسی سبک تصميم گيري مديران و تجزیه وتحلیل رویکرد مالي بانکهای تجاری در سال مالي ١٣92 بوده است. به اين منظور96 نفر از مدیران میانی 6 بانک تجاری شامل بانکهاي ملت، ملي ايران، صادرات ايران، سپه، تجارت و رفاه کارگران بطور تمام شمار مورد بررسي و تجزيه وتحليل قرارگرفته است. متغیر مستقل تحقیق حاضر سبک تصمیم گیری مدیران و متغیر وابسته تحقیق، رویکرد مالی بوده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی است. ابزارگردآوري داده ها در خصوص سنجش متغیر مستقل، پرسشنامه سبک تصميم گيري اسکات وبروس مربوط به سال 1995 است که شامل ٢٥ مورد توضيح درباره ٥ سبک تصميم گيري(عقلايي، شهودي، وابسته ، اجتنابي و فوري) است. اين پرسشنامه استاندارد بوده و در تحقيقات متعددي در خارج از کشور مورد استفاده قرار گرفته، ضمن اين که در پژوهش هاي جداگانه اي، اعتبار آن مورد سنجش واقع شده است و اعتبار آن با مصاحبه با افراد متخصص، مورد تاييد قرار گرفته است. اعتماد ابزار نيز با استفاده از روش آلفاي کرونباخ، مقدار 0.7 محاسبه گرديد. لازم به ذکر است كه براي ارزيابي رویکرد مالي بانک هاي ياد شده در سال 1392، از گزارش هاي وزارت امور اقتصادي و دارايي و صورتهای مالی حسابرسی شده توسط سازمان حسابرسی درسال 1390 استفاده شده است. بعد از توزيع و دريافت پرسشنامه و استخراج داده ها،يافته هاي پژوهش به منظور بررسی فرضیه ها، ابتدا نرمال بودن متغییرها بررسی گردید و پس از اطمینان از نرمال بودن متغییرها از نرم افزار spss و آزمون ضریب همبستگي پیرسون استفاده شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد که بين سبک تصميم گيري مدیران وتجزیه و تحلیل رویکرد مالي بانک های تجاری رابطه معناداري وجود دارد. يافته ها هم چنين نشان دادند بانک هاي با مديران سبک تصميم گيري عقلايي و وابسته، رویکرد مالي بالاتري دارند وبانکهايي که مديران آن ها سبک تصميم گيري اجتنابي، شهودي و فوری دارند، رویکرد مالي آن ها پايين تر است. واژه های کلیدی: سبک تصمیم گیری مدیریت، رویکرد مالی، بانک، ساختار سرمایه، رشد، سودآوری Contents TOC \o "1-3" \h \z \u تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای تحقیق: PAGEREF _Toc18231716 \h 3فصل دوم:ادبیات تحقیق PAGEREF _Toc18231717 \h 6بخش اول: سبك تصميم گيري PAGEREF _Toc18231718 \h 7مقدمه : PAGEREF _Toc18231719 \h 7سبك تصميم گيری: PAGEREF _Toc18231720 \h 11تعريف: PAGEREF _Toc18231721 \h 11عوامل موثر بر سبك تصميم گيري: PAGEREF _Toc18231722 \h 11انواع سبك تصميم گيري: PAGEREF _Toc18231723 \h 12-انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه کارل جونگ: PAGEREF _Toc18231724 \h 12-انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه رو: PAGEREF _Toc18231725 \h 12انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه دريور و همکاران: PAGEREF _Toc18231726 \h 13سبك پنجم(سيستماتيك)نيز به وسيله(تاتو، ابرلين، كوترابا، برادبري، ٢٠٠٣ ) PAGEREF _Toc18231727 \h 13انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه کرينر: PAGEREF _Toc18231728 \h 14انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه اسنهارد: PAGEREF _Toc18231729 \h 14انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه محمد باقريان و همکاران: PAGEREF _Toc18231730 \h 14انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه دفت: PAGEREF _Toc18231731 \h 17-انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه رابينز: PAGEREF _Toc18231732 \h 18 نیاز به ساختار PAGEREF _Toc18231733 \h 21اجتماعی/افراد ارزشگرا بودن تکنیکی/شغل PAGEREF _Toc18231734 \h 21مدل تكميلي سبك تصميم گيري( رو و بولگاريدز،1992) PAGEREF _Toc18231735 \h 21توسعه و بسط مدل : PAGEREF _Toc18231736 \h 22سبكهاي تصميم گيري اسكات و بروس PAGEREF _Toc18231737 \h 23پیشینه تحقیق PAGEREF _Toc18231738 \h 25تحقيقات داخل کشور: PAGEREF _Toc18231739 \h 26• تحقیقات خارج از کشور PAGEREF _Toc18231740 \h 27فهرست منابع PAGEREF _Toc18231741 \h 29 تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای تحقیق: تعريف نظری به تعريف يک واژه توسط واژه‌هاي ديگر اشاره دارد.به عبارت ديگر در اينگونه تعريف از واژه‌هاي انتزاعي و ملاک هاي فرضي استفاده مي‌شود.تعريف نظری به شناسايي ماهيت يک پديده کمک کرده و نقش مهمي را در فرآيند تدوين فرضيات ايفا مي‌کند(سرمد و همکاران، 1383). تصميم: تصميمات انتخاب هايي هستند كه از بين دو يا چند گزينه اتخاذمي شوند و در واكنش متقابل به يك مشكل گرفته مي شوند(ويلهلم استينبرگ،2003) در مدیریت معاصر تصمیم گیری به عنوان فرآیند حل یک مسأله تعریف شده است و اغلب به تصمیم گیری حل مسأله نیز گفته می شود. در تصمیم گیری عقلایی مدیر گرچه از دانش کافی برخوردار بوده و اطلاعات مورد نیاز را تا حد ممکن در اختیار داشته باشد، نهایتاً به خاطر کمبود اطلاعات از آینده در یک شرایط نامعلوم و بلاتکلیف قرار می گیرد وبرای دستیابی به نتایج مورد نظر تا حدودی به شانس و احتمال متوسل می شود.در نتیجه همواره با نوعی تردید ودودلی رو به رو بوده چه بسا ضعف حاصل از شک و تردید و عدم اطمینان او موجب سستی و عدم قاطعیت درتصمیم گیری و انحراف از مسیر صحیح ومناسب گردد(مجله اقتصاد ومدیریت شماره 24 و 25 ). 1- تصميم گيري عقلايي : ديدگاه هاي منطقي وساختار مند به تصميم گيري 2 - تصميم گيري شهودي : تكيه بر ظن، احساس وادراك درتصميم گيري ها 3- تصميم گيري وابسته : تكيه بر راهنمايي وپشتيباني ديگران در تصميم گيري ها 4- تصميم گيري اجتنابي : به تعويق انداختن يا اجتناب از تصميم گيري 5- تصميم گيري فوری: تمايل بر تصميم گيري ناگهاني وبدون تفكر قبلي ( اسپايسر وسادلر اسميت، ٢٠05) رویکرد مالی: منظور از رویكرد به عنوان يك متغير وابسته، رویكرد مالي بانك است كه با شاخصهاي ساختار سرمايه ، سودآوري ورشد سنجيده مي شود.هركدام از اين شاخصهاداراي زير شاخه مي باشند.( وزارت امور اقتصادي و دارايي، 1389) مهمترين شاخصهاي مالي كه در اكثر بررسي هاي مالي در تمام دنيا از بانكها صورت مي گيرد و توسط بانك توسعه بين المللي و موسسات رتبه بندي معتبر مورد استفاده قرارگرفته است، به شرح زير مي باشد: ساختار سرمايه : ساختار سرمايه از جمله موضوعاتي است كه در عرصه بانكداري داراي اهميت فراواني است.مرتبط بودن ساختار سرمايه بانك ها با ريسك اعتباري و هزينه سرمايه باعث ايجاد تمايلات متضاد در بانك براي كاهش نسبت سرمايه براي رسيدن به سود بيش تر و يا افزايش سرمايه براي مقابله با خطر شده است.از همين رو و براي اطمينان از سلامت نظام پولي و مالي داخلي و بين المللي يك سري مقررات توسط نهادهاي مسئول داخلي و بين المللي در اين زمينه وضع و به مورد اجرا گذاشته شده است و سرمايه بانك تكيه گاهي است كه به بانك اجازه مي دهد عليرغم وجود مشكلات داخلی يا معضلات اقتصادي، توانايي بازپرداخت بدهي راداشته باشد وبه عمليات خود ادامه دهد (وزارت امور و اقتصاد ودارایی،1389). سودآوري: درآمد و سودآوري زياد براي يك بانك، نشانگر توانايي آن درحمايت از عمليات حال وآينده مي باشد.به طور مشخصتر درآمد وسودآوري، تعيين كننده ظرفيت جذب سرمايه به وسيله ساختن زير بناي مناسب سرمايگذاري براي توسعه و پرداخت سود كافي به سهامداران مي باشد.(وزارت امور و اقتصاد ودارایی،1389) رشد: اين شاخص نشان دهنده رشد رویکرد بانک در مولفه هاي مختلفي نظير رشد سپرده ها، رشد تسهيلات اعطايي ،رشد درآمد و... مي باشد.( وزارت امور و اقتصاد ودارایی،1389) تعریف عملیاتی: تعريف عملياتي، تعريفي است که بر ويژگي هاي قابل مشاهده استوار است. اين نوع تعريف فعاليت هاي محقق را در اندازه‌گيري يا دست کاري يک متغیر مشخص مي‌سازد. به عبارت ديگر تعريف عملياتي راهنماي محقق است در آن چه که بايد انجام گيرد و شيوه انجام آن (سرمد و همکاران، 1383). برای بدست آوردن ارقام مورد نیاز سبک تصمیم گیری مدیران، از پرسشنامه اسکات و بروس(1995)استفاده شده است. با استفاده از پرسشنامه 25 سوالی با طیف پنج گزینه ای لیکرت اندازه‌گيري شده است. در این پرسشنامه سوال‌های 3-7-11-13-25 برای سنجش سبک عقلایی، سوال های 1-4-12-16-17 برای سنجش سبک شهودی، سوال های 2-5-10-18-22 برای سنجش سبک وابسته، سوال های 6-14-19-21-23 برای سنجش سبک اجتنابی، سوال های 8-9-15-20-24 برای سنجش سبک فوری تدوین شده است. برای سنجش از مقیاس فاصله ای استفاده شده است. در پژوهش حاضر، برای بدست آوردن ارقام رویکرد مالی بانک ها جهت انجام تحقیق، از آمار و صورت های مالی گزارش شده که توسط وزارت امور اقتصادي ودارايي درسال 1390 و با استفاده از بررسی صورت هاي مالي حسابرسي شده توسط سازمان حسابرسي استفاده شده است فصل دوم:ادبیات تحقیق بخش اول: سبك تصميم گيري مقدمه : از آنجا که نیروی انسانی محور کلیه فعالیت های اقتصادی و سیاسی و...است. لذا سرمایه گذاری در این منبع و مدیریت صحیح آن، یکی از اهداف مهم توسعه همه جانبه محسوب می گردد. به طوری که کشورهای پیشرفته نیز ابتدا در تربیت نیروی فنی و تخصصی خود پیشقدم بوده و سپس به توسعه اقتصادی صنعتی نایل شده اند، بر این اساس امروزه میزان اطلاعات علمی و مهارت های فنی منابع انسانی خود به عنوان یکی از معیارهای توسعه یافتگی هر کشور به حساب می آید(عربی نژاد، 1375). برای اجرای موفق هر فعالیت علاوه بر منابع مالی و وسایل و ابزار کار نیروی انسانی کارآمد نقش اساسی را ایفا می کند(رابرت اونز، 1987). در جامعه کنونی هیچ انسانی وجود ندارد که در طول حیات خود صدها بار با سازمان ارتباط نداشته باشد. رویکرد سازمان ها وابسته به مدیریت آن هاست. مدیران ناگزیرند برای دستیابی به اهداف سازمان اصول و مفاهیم علمی را به کار بسته و با منطقی صحیح در کاربرد آن ها دقت کافی به عمل آورند به همین دلیل مدیران باید همیشه آنچه را به صرف و صلاح سازمان است انجام داده و از بروز تمایلات شخصی خود که با موازین اصول مدیریت مغایرت داشته باشد دوری گزینند(پرهیزگار، 1373). همواره در پس هر رویكردی، تصميم يا تصميماتي وجود داردكه نوع رویكرد را مستقيماً تحت تاثير قرار مي دهد. شناخت سبكها وفرآيند تصميم گيري در راستاي بهبود تصميماتي كه توسط مديران اتخاذ مي شود، مي تواند منجر به بهبود رویكرد بانكها شود، از آنجاکه در اغلب سازمان ها و حتي در بانک ها از توانايي هاي کارکنان استفاده بهينه نمي‌شود و مديران قادر به بکارگيري ظرفيت هاي بالقوه آنان نیستند، آنها با در نظرگرفتن این رویکردها میتوانند تصمیم درستی بگیرند(گرجي، 1389). در اين فصل از پژوهش، با توجه به موضوع تحقيق که((بررسي رابطه بين سبك تصميم گيري مديران وتجزیه وتحلیل رویکرد مالي بانكهاي تجاري ))است، در این بخش به بررسي سیر تحول، مدل و تئوری، آثار و تبعات و بستر وپیشینه تحقیق اختصاص داده شده است. مطابق نظر رابينز(1998) تصميمات، انتخاب هايي هستند كه از بين دو يا چند گزينه اتخاذمي شوند و در واكنش متقابل به يك مشكل گرفته مي شوند(استينبرگ، ٢٠٠٣). تصميمات براي اداره كردن، يك نقش محوري دارند( آداير، 1985) . تصميم گيري عقلايي : ديدگاه هاي منطقي وساختار مند به تصميم گيري تصميم گيري شهودي : تكيه بر ظن، احساس وادراك درتصميم گيري ها تصميم گيري وابسته : تكيه بر راهنمايي وپشتيباني ديگران در تصميم گيري ها تصميم گيري اجتنابي : به تعويق انداختن يا اجتناب از تصميم گيري تصميم گيري فوری: تمايل بر تصميم گيري ناگهاني وبدون تفكر قبلي ( اسپايسر وسادلراسميت، ٢٠٠٥) در هر موقعيت مديريتي، يك تصميم يا مجموعه اي از تصميمات بايد براي اجرا در اولويت باشند.نتيجه نيز بر حسب موفقيت يا شكست، بستگي به خود تصميم واثربخشي اجراي آن دارد (ويلهلم استينبرگ، ٢٠٠٣) تصميم گيري موثر، يكي از مهارت هاي مهم شغلي وزندگي به شمار مي رود. همان گونه كه(اسكات وبروس، ١٩٩٥) ذكر كردند، در مقايسه با توجهي كه به شغل و شرايط تصميم شده است، توجه كمي به خصوصيات تصميم گيرندگاني كه نتايج تصميمات را تحت تاثير قرارمي دهند، شده است. اما اخيرًا محققان بر خصوصيات تصميم گيرندگان تمركز كرده اند(رابرت لو، 2000). علاقه مديران به تصميم گيري وحل مشكلات، سابقه تاريخي دارد .دليل چنين علاقه اي نيز روشن است. تصميم گيري يك فعاليت بنيادي است که رویكرد را تحت تاثير قرار مي دهد.کيفيت تصميمات مديران، يك عامل بزرگ در تعیین رویكرد است كه بوسيله توجهي كه به تصميمات خاص شده، بدست آمده است. به نظر مي رسد كه سبك تصميم گيري بر رویكرد تاثيرگذار است( فردريك راس وهمكاران، ١٩٩٦). كيفيت تصميم گيري در سازمان ها، بستگي به انتخاب اهداف مناسب و تعيين ابزار رسيدن به آن ها را دارد. مديران با تركيب بهينه فاكتورهاي رفتاري وساختاري، مي توانند احتمال اتخاذ تصميمات با كيفيت را افزايش دهند.كيفيت تصميمات، نه تنها احتمال اخذ تصميمات خوب را افزايش مي دهد، بلكه نقطه آغازي است براي اتخاذ تصميمات موثراست( ويلهلم استينبرگ، ٢٠٠٣). پژوهشهاي قبلي برروي اين موضوع استوار بود كه افراد براي انتخاب بهينه، تئوري هاي اصلي را دنبال مي كنند در حالي كه تحقيقات نوين، بيشتر بر روي اين موضوع توجه دارندكه چگونه مشكل تصميم و شرايط تصميم گيري، فرايند تصميم را تحت تاثير قرار مي دهد(پيتر تونهلم، ٢٠٠٤). تصميم گيري با اطلاعات وكنترل در ارتباط است. بسياري از فرهنگهاي سازمانی، تلاش مي كنند تا تمركز كنترل را با مديريت حفظ كنند و بنابراين با دادن دستورها وساختارها، تقويت رامحدود مي كنند تا بلكه تصميمات موثر را دربين كارمندان تسهيل كنند(درويش يوسف، 1998). با بررسي هاي صورت گرفته توسط محقق بر روي منابع و مآخذ تحقيق که بيشترآن ها در خارج ازکشور انجام شده اند، طبقه بندي هاي مختلفي در مورد سبکهاي تصميم گيري وجود داردكه شايد بتوان گفت روح و اساس همه آن ها مشابه است. قبل از بيان اين طبقه بندي ها، سبک تصميم گيري تعريف مي شود. سبك تصميم گيری: تعريف: سبك تصميم گيري به عنوان يكسري عادات يادگرفته شده درتصميم گيري و اسلوب خصوصيتي افراد در دريافت و پاسخ به وظايف تصميم گيري تعريف شده است( هارن ١٩٧٩، دريور ١٩٧٩). سبك تصميم گيري اشخاص، رويكرد سرشتي و عادتي (ولو اينكه آموختني باشد) است كه انتخاب را تحت تاثير قرار مي دهد وسپس بر اساس آن انتخاب، عمل مي شود(پاتريك كونور و بوريس بكر،003 ٢). افراد در شيوه تصميم گيريشان ثبات دارند.آن ها يك سبك تصميم گيري اصلي دارند هرچند كه ممكن است منحصرًا از آن استفاده نكنند(دريور وهمكاران، ١٩٩٠). عوامل موثر بر سبك تصميم گيري: بر پايه تحقيقاتي كه توسط محققان متعدد در فرهنگها وسازمان هاي مختلف و دركشورهاي گوناگون صورت گرفته است عوامل موثر بر سبكهاي تصميم گيري شناخته شده است كه در زير به آن ها اشاره مي شود . نتايج يكي از اين تحقيقات توسط یوسف درويش درسال ١٩٩٨ نشان داد كه فرهنگ سازماني، سطح تكنولوژي مورد استفاده،آموزش وسطح مديريتي، از پيشبيني كننده هاي سبك تصميم گيري است.به ويژه فرهنگ سازماني كه به نظر مي رسدتاثير زيادي برسبك تصميم گيري افراد مي گذارد . يافته هاي تحقيقي در كويت نشان داد كه مديراني كه سبك تصميم مشاوره اي ومشاركتي دارند ورویكرد قوي تري دارند( علي وهمكاران، ١٩٩٧). هافستد (1980) و طیب(1980) معتقدند كه پيش زمينه فرهنگي برروي سبك تصميم گيري تاثيرگذار است. انواع سبك تصميم گيري: -انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه کارل جونگ: كارل جونگ( ١٩٢٣) از ٤ سبك تصميم گيري نام برده است.اين چهار سبك در قالب دورويكرد بيان شده اند : رويكرد درون گرايي و رويكرد برون گرايي 1)سبك احساسي آگاهي هاي مستقيمي كه ازطريق حواس پنجگانه از اشياء ، افراد، اتفاقات يا ايده ها حاصل مي شود . 2) سبك ادراكي آگاهي هايي كه وقتي منابع به صورت صريح وروشن تعريف نشده اند، از طريق ضمير ناخودآگاه دريافت مي شود ٣) سبك تفكري فرايند منطقي قضاوت و جستجو برای ايجاد روابط درست در نتيجه گيري 4) سبك عاطفي فرايند ارزيابي موضوع براساس ارزشها وترجيحات(كوان، ١٩٩١) -انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه رو: رو (1981) در پرسشنامه سبك تصميم گيري خود ( DSI ) سبكها رابه ٤ گونه تقسيم كرده است كه عبارتند از : دستور ی، تحليلي، مفهومي ورفتاري . همچنين سطوح سبك تصميم گيري را به ٤ سطح خيلي غالب ، غالب، پشتيبان و كمترين تقسيم كرده است. انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه دريور و همکاران: (دريور و همكاران ١٩٩0)سبك هاي تصميم گيري رابه چهار سبك كه بستگي به تركيب منحصربه فرد استفاده از اطلاعات وتمركز برراه حل دارد، تقسيم كردند . استفاده از اطلاعات اشاره به تمايل شخصي به جستجو، هم با مقدار كم اطلاعات(راضي كننده ها) وهم با مقدار زياد اطلاعات (حداكثر كننده ها ) قبل از تصميم گيري دارد . از طرف ديگر تمركز بر راه حل، اشاره به رجحان شخص هم به يك راه حل براي يك مشكل(تك تمركزي )و هم قبول روشهاي چندگانه(چند تمركزي)دارد . سبك پنجم(سيستماتيك)نيز به وسيله(تاتو، ابرلين، كوترابا، برادبري، ٢٠٠٣ ) پيشنهاد شده كه معرف تصميم گيرندگاني است كه تلاش ميكنند ديگر سبکهارامخصوصاً تركيبي وسلسله مراتبي دريك مجموعه خيلي پيچيده بعنوان فرايند تصميم منظم و اسلوب دار تركيب كنند. اين مجموعه نسبتاً پيچيده مي توانددر قالب دو بخش طبقه بندي شود. 1)انحصاری:تصميم گيران، تعداد محدودي از منابع و راه حل هاي ممكن را مورد توجه قرار مي دهند .اين بخش شامل سبكهاي قاطع، انعطاف پذير و سلسله مراتبي است. 2)جامع:تصميم گيران تلاش مي كنند تا ازتعداد زيادي منابع و راه حل هاي ممكن براي حل مشكل بهره جويند.اين بخش شامل سبكهاي تركيبي و سيستماتيك است(تاتوم و همكاران ٢٠٠٣) انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه کرينر: كرينر تصميمات را از لحاظ سطح ابتكاري بودن به سه نوع معمول، اصلاحي و نوآورانه و به لحاظ برد زماني و تاثيرگذاري( سطح مديريتي درگير )به سه نوع روزانه، تاكتيكي و راهبردي تقسيم بندي میکند(مديريت و توسعه ،1390). انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه اسنهارد: اسنهاردبيان داشت كه تفاوت هاي سبكهاي تصميم گيري مربوط به نسبت اطلاعات مورد استفاده و جايگزين ها و تركيب داده هاي چندگانه است . يكي از خصوصيات جالب تئوري اسنهارد تصوريست كه مخالف تئوري تصميم سنتي است.وقتي تصميم گيرندگان از اطلاعات زيادي استفاده مي كنند، به انتخابهاي زيادي توجه مي كنند وتلاش مي كنند تا داده هارا تركيب كنند وسرعت تصميم لزوماً كم نيست. وقتي شخصي دريك حوزه آگاهي و دانش دارد، حتي وقتي منابع ورودي چندگانه مورد توجه قرار مي گيرد، مي تواند تصميمات سريعي اتخاذ كند (تاتوم و همكاران ، ٢٠٠٣). انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه محمد باقريان و همکاران: محمد باقريان و همكاران ( ١٣٨٠ ) سبکهاي تصميم گيري را به ده سبک تقسيم ميكنند : ١) عقلايي : در اين سبک فرد با در اختيار داشتن تمامي اطلاعات لازم و تجزيه و تحليل تمامي گزينه ها وپي آمدهاي هر يك، يك راه راكه بهترين است برمي گزيندكه داراي هشت مرحله است و به دو بخش شناسايي مسئله و حل آن تقسيم ميشود . ٢) عقلايي محدود : عقلانيت انسان محدود است واين محدوديت ناشي از ذهن آدمي است كه نمي تواندتمامي راه حل هاي ممكن براي حل يك مسئله را بشناسد و مطلوبيت و عواقب ناشي از انتخاب هر يك از راه حل ها را به طور كامل و به درستي پيشبيني كند.بنابراين نمي توان تصميمي گرفت كه در هر زمان و مكان بهترين تصميم به شمار بيايد . ٣) علمي تصميم گيري : اين سبک شبيه روش عقلايي است كه در آن از آمار و رياضي و شبيه سازي و كامپيوتر استفاده مي كنند و در جايي كاربرد دارد كه مسائل قابل تجزيه و تحليل بوده و متغيرها را نيز بتوان مورد شناسايي قرار داد. 4) كارنگي : سبک كارنگي به وسيله ريچارد سيرت، جيمز مارچ و هربرت سايمون ارائه شد.آنان نشان دادندكه در تصميماتي كه در سازمان گرفته مي شوندتعدادزيادي مدير دخالت دارند وتصميم نهايي مبتني بر نوعي ائتلاف است كه بين مديران به وجود مي آيد.اين ائتلاف عبارت است از همكاري تعدادي از مديران كه درباره هدفهاي سازمان و اولويتها توافق نظر دارندكه اين توافق نظر شرط كيفيت آن تصميم به شمار نمي آيد . 5)تصمیم گيري مرحله اي : تصميمات مهمي كه در سازمات هاي بزرگ گرفته مي شود به صورت يك سلسله تصميمات كوچك بوده و در مجموع به صورت يك تصميم عمده درمي آيند كه شامل سه مرحله شناسايي ، ارائه راه حل و انتخاب مي باشد ٦) ادغام فرآيند مرحله اي و كارنگي : هنگامي كه دو بخش فرايند تصميم گيري يعني شناسايي مسئله و حل مسئله بصورت همزمان بسيار نامطمئن باشد، الگوي كارنگي در مرحله شناسايي مسئله و الگوي مرحله اي در بخش حل مسئله چاره ساز خواهند بود و حالتي تركيبي ايجاد مي كنند . ٧)مدل سطل زباله : ويژگي اين سبک اين است كه فرآيند تصميم گيري به عنوان يك سلسله مراحل پياپي نيست كه با مسئله يا مشكلي شروع شود و با يك راه حل به پايان برسد. در واقع ممكن است فرآيند شناسايي مسئله و ارائه راه حل هيچ رابطه اي با هم نداشته باشند .(سلماني،1384) از اين سبك به نام "كشكول" نام برده است و بيان مي كندكه اين سبك، بيشتر در سازمان هايي مورد استفاده قرار مي گيرد كه براي تحقق اهداف اختلاف نظر وجود دارد، رابطه علت و معلولي به دليل فقدان شناخت بين مشكلات و راه حل برقرار نمي شود، سازمان به مشكلات به دليل ناتواني در حل آن ها خو گرفته است و آمار جابجايي و ترك سازمان بالاست. ٨)تصمیم گيري اقتضايي : مبتني بر اين اصل است كه كاربرد هر تصميم يا روشي به وضعيت محيط يا شرايطي بستگي داردكه سازمان در آن واقع شده است . دو ويژگي سازماني كه در تعيين روش تصميم گيري نقش مهمي ايفا مي كنند عبارتند از : توافق نظر در مورد هدف و دانش فني در مورد شيوه هاي تامين آن هدفها ٩) تصميم گيري در بحران : در اينجا ماهيت مسئله و شرايط محيطي محورکانوني تحولات است وکيفيت تصميم گيري تابع سه عامل قرار گرفته است : كيفيت اطلاعاتي كه وارد فرآيند تصميم گيري مي شود، بيان صحيح و روشن هدف و قوه درك وتوان ذهني و شعور تصميم گيرنده . ١٠)تصميم گيري در نظريه آشوب : در اين نظريه به وضعيتي آشوبي يا بي نظم گفته مي شود كه به علت عدم وجود قوانين مشخص، امر پيشبيني ميسر نيست و يكي از مفروضات اين نظريه اين است كه بين پديده ها رابطه خطي وجود ندارد.بنابراين نمي توان روند گذشته را به حال و آينده تسري داد . انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه دفت: (ريچارد ال دفت، ١٩٩٨ ) از پنج سبک تصميم گيري به شرح زير نام مي برد: الف- سبک قاطعيت: در اين سبک، فرد به اطلاعات محدود ومشخص اكتفا مي كند ودر پي راه حل منحصر به فردبر مي آيد . ب- سبک انعطاف پذير : در اين سبک، به اطلاعات محدود ومشخصي اكتفا ولي راه حل هاي متعددي ارائه مي شود .دراين سبک سرعت بسيار زياد است وكانون توجه پيوسته تغيير مي كند . ج –سبک مبتني بر سلسله مراتب اختيارات : در اين سبک، بيشترين اطلاعات جمع آوري وراه حل هاي زيادي ارائه مي شود.در اجراي اين سبک كنترل شديدي اعمال مي گردد وسعي مي شود براي رسيدن به بهترين راه حل ازاطلاعاتي استفاده شود كه از نظر كيفيت غني باشد. د- سبک يكپارچه : دراين سبک اطلاعات زيادي جمع آوري مي شود ولي بااستفاده از آن ها، راه حل هاي متعددي ارائه مي گردد. هدف از اين سبک حداكثررسانيدن سود وتاكيدآن برنوآوري وخلاقيت مي باشد . -انواع سبک تصميم گيري از ديدگاه رابينز: بر اساس تحقيقات رابينز( ٢٠٠٥ )در مورد سبكهاي تصميم، چهار ديدگاه فردي متفاوت در تصميم گيري نشان داده شده است. چارچوب اصلي مدل بر اين شناخت استوار است كه افراد در دو بعد متفاوتند . *بعد اول شيوه تفكر= بعضي از افراد منطقي و عقلايي هستند.آن ها اطلاعات را به صورت به هم پيوسته وجزء به جزءپردازش مي كنند. در مقابل، بعضي از افراد احساسي و خلاق هستند.آن ها موضوعات را به عنوان يك كل درك مي كنند. بعد دوم درجه تحمل ابهام افراد=بعضي افراد نياز بالايي به اطلاعات ساختاري دارند درشيوه هايي كه ابهام را حداقل مي كند. در حالي كه ديگران مي توانند حجم زيادي از مطالب را در زمان مشابه پردازش كنند. وقتي اين دو بعد بر روي نمودار مي آيد چهار سبك تصميم گيري را شكل مي دهد كه عبارتنداز: دستوري ، تحليلي، مفهومي، رفتاري مفهومی-19748524955500 تحلیلیرفتاریدستوری225806025019000شهودی شیوه تفکر عقلایافراد، سبك دستوري را هنگامي به كار مي برندكه درجه تحمل ابهام پايين داشته باشند. آن ها كارآمدومنطقي هستند اما كارايي آن ها نتيجه را به تصميماتي كه باحداقل اطلاعات و باجايگزين هاي كم در دسترس مربوط مي كند در نوع دستوري تصميماتي سريع اتخاذمي شود.سبك تحليلي نسبت به سبك دستوري از درجه ابهام بيشتري بر خوردار است.مديران تحليلي به بهترين وجه اختصاصي شده اند بعنوان تصميم گيران بادقت، با توانايي سازگاري و روبرو شدن با شرايط ناخواسته و جديد افرادباسبك مفهومي تمايل به استفاده از داده ها از منابع چندگانه و توجه به جايگزين هاي زياددارند تمرکز دارند.تمرکز آن ها بر بلند مدت است و دریافتن راه حل های خلاقانه در مشکلات بسیار خوب عمل می کنند. طبقه آخر يعني سبك رفتاري مختص تصميم گيراني است كه توجه زيادي به افراد در سازمان و توسعه آن ها دارند.آن ها دقت ميكنند تا با زيردستانشان خوب باشند و آمادگي پذيرش پيشنهادات از جانب ديگران را دارند.آن ها بر كوتاه مدت تمركزدارند و از داده هادر تصميم گيري استفاده مي كنند.اين نوع از مديران سعي ميكنند از تعارض دوري كنند و به دنبال مورد قبول قرارگرفتن هستند.اگر چه اين چهار طبقه محدود هستند ولي بيشتر مديران ويژگي هايي دارند كه داراي بيش از يك سبك هستند. بعضي از مديران، بيشتر به طورمختصر بر سبك غالبشان تكيه مي كنند. بنابر اين بيشتر مديران انعطافپذير مي توانند بر حسب شرايط تغيير يابند.هوش مساوي و دسترسي مشابه به اطلاعات مي توانند ديدگاههاي متفاوتي از تصميمات و انتخاب هاي نهايي داشته باشند و مفيد باشد.اين امر همچنين مي تواند به مادر فهم اينكه چگونه افراد با فرهنگهاي متفاوت ممكن است داراي يك مشكل تصميم باشند، كمك كند.تحقيق ديگري كه بر پايه تحقيق رابينز توسط رو و بولگاريدز (1992)انجام شده، مدل تکمیلی سبك تصميم را ارائه داد كه به طور خلاصه در جدول نمايش داده شده است:تمايل به موفقيتچشم انداز وسيع داشتنخلاق بودنمبتكر ايده هاي بشردوستانه-هنرمندانهآينده نگر-33655020637500لذت از حل مساله خواستار بهترين جوابخواستار كنترلاستفاده نسبتًا زياد از داده هالذت از تنوعنوآور بودناستفاده از تجزيه وتحليل هاي با دقتحمایت گرا بودنعقیده گرا بودنتجربه گرا بودنارتباطات آساناستفاده از داده هاي محدودنتیجه گرا بودنتهاجمی بودنسرعت عملاستفاده از قوانيناستفاده از شهودشفاهي بودن400558033210500 نیاز به ساختاراجتماعی/افراد ارزشگرا بودن تکنیکی/شغلمدل تكميلي سبك تصميم گيري( رو و بولگاريدز،1992) بررسي هاي صورت گرفته بر روي تحقيقاتي كه اكثر قريب به اتفاق آن ها در خارج از كشور انجام گرفته، نشان مي دهد كه محققان براي شناسايي سبك تصميم گيري افراد بيشتر از2مدل استفاده كرده اند.يكي مدلي كه توسط رو ( ١٩٨١ ) بيان شده وديگري سبك اسكات وبروس(1995) همان گونه كه اسكات وبروس نيزذكركرده اند، بيشتر تحقيقات صورت گرفته درگذشته، به نيازهاي وظيفه تصميم گيري ونيز شرايط محيط پرداخته اند واز توجه به تفاوت هاي افراد در رفتار تصميم گيري غافل مانده اند .در صورتي كه امروزه تصميم گيري به عنوان يكي از رفتارهاي ويژه وخاص وجوهره مديريت به شمار مي رود وطبيعي است كه بايد بيش از پيش تفاوت هاي افراد در رفتار تصميم گيري مدنظر قرار گيرد .به بيان ديگر، با توجه به رفتاري كه هر فرد در زمان مواجه شدن با شرايط تصميم گيري ازخود نشان مي دهد، مي توان سبك تصميم گيري وي را تشخيص داد .البته دراينجا ذكردو نكته بسيار حائز اهميت است.افراد غالباًيك نوع سبك تصميم گيري منحصر بفرد دارند ليكن اين امر در تمامي موارد عموميت ندارد.دوم اينكه علاوه بررفتارهاي فردي كه در نوع سبك تصميم گيري، تاثير بسزايي دارد، به طور كلي شرايط موجود در زمان ومكان تصميم گيري نيز بر نوع سبك اثر گذار است.از طرفي با توجه به نگاه جديد دانشمندان علم مديريت به تاثير احساس وادراك در نحوه رفتارافراد ودر طرف مقابل نگاه اقتصادي به انسان درخصوص عقلايي بودن تمامي رفتارها، بررسي تاثير هركدام از اين رفتارها بر ابعاد گوناگون عملكرد و متغير هاي شغلي داراي اهميت است. با توجه به دلایل و مستندات ارائه شده مدل تحقیق بشرح ذیل پیشنهاد شده است. 301561500031883351905000044665900سبک تصمیم گیری عقلایی00سبک تصمیم گیری عقلایی4466590354965سبک تصمیم گیری وابسته00سبک تصمیم گیری وابسته -501015139065رویکرد مالی 00رویکرد مالی 1529715139065سبک تصمیم گیری 00سبک تصمیم گیری 264668032131000318833522225003188335321310004466590215900سبک تصمیم گیری شهودی00سبک تصمیم گیری شهودی 4417060254635سبک تصمیم گیری اجتنابی00سبک تصمیم گیری اجتنابی6242054572000318833541465500 4460875176530سبک تصمیم گیری فی البداهه00سبک تصمیم گیری فی البداهه318833530543500 توسعه و بسط مدل : اسكات و بروس(1995)باتكيه بركاردريور ( ١٩٧٩)بيان كردندكه سبكهاي تصميم گيري يادگرفتني هستند و الگوي پاسخ به صورت عادت است كه توسط يك شخص وقتي با شرايط تصميم روبرو مي شود، بروز مي كند.آن ها كمي به نيازهاي وظيفه تصميم گيري و محيط توجه كردندوبيشتر به تفاوتهاي افراد در رفتارتصميم گيري پرداختند . اسكات وبروس با بررسي سبكهاي تصميم گيري كه قبلاً توسط ديگر دانشمندان پيشنهادشده بود، چهار مدل مقايسه اي براي سبكهاي تصميم گيري در نظر گرفته و تجزيه وتحليل كردند. مدل اول، دو سبك تصميم گيري را نشان مي داد.1-سبك عقلايي‐ وابسته 2-سبك شهودي‐ فوري ‐ اجتنابي.يعني در اين مدل، عقلايي و وابسته به عنوان يك سبك و شهودي، فوري و اجتنابي به عنوان يك سبك در نظر گرفته شدند. مدل دوم ،شامل سه سبك تصميم گيري بود.1-سبك تصميم گيري عقلايي2-سبك تصميم گيري شهودي‐ فوري ‐ اجتنابي و 3-سبك تصميم گيري وابسته .به عبارت ديگر، آن ها در اين مدل نسبت به مدل اول، وابسته را به عنوان يك سبك جدا از عقلايي در نظر گرفتند. مدل سوم سه سبك تصميم گيري را نشان مي داد.1-سبك عقلايي2- سبك شهودي‐ فوري-سبك وابسته 3-سبك اجتنابي. يعني در اين مدل نسبت به مدل قبلی، اجتنابي به عنوان يك سبك تصميم گيري در نظر گرفته شد. مدل چهارم شامل پنج سبك تصميم گيري بود.در اين مدل نسبت به مدل قبلي، شهودي و فوري به عنوان سبكهاي جداگانه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند كه در نهايت با انجام آزمون هاي گوناگون، سازگاري داخلي، اعتبار و ساختار عاملي بالايي براي اين مدل به دست آمد و اين مدل به عنوان مدل برتر نسبت به بقيه مدل ها، در نظر گرفته شد. سبكهاي تصميم گيري اسكات و بروس 1-عقلايي :ديدگاه هاي ساختار يافته و منطقي به تصميم گيري 2-شهودي: تكيه بر ظن ، احساس و ادراك 3-وابسته: تكيه بر راهنمايي و پشتيباني ديگران 4-اجتنابي:به تعويق انداختن يا اجتناب از تصميم گيري 5-فوری: تمايل به تصميم گيري ناگهاني و بدون فكر قبلي در سبك عقلايي كه يك سبك كنكاشي، تحليلي و منطقي است، تصميم گيران تاثيرات بلندمدت تصميماتشان را ارزيابي مي كنند و يك جهت گيري وظيفه اي مبتني بر واقعيت قوي درتصميم گيريهايشان دارند.به نظر مي رسد اين سبك مرتبط با تمايل به وارد كردن ساختار وكنترل دروني باشد. ممكن است هردو عمل ساختار دادن وكنترل دروني، منجربه رویكرد بالاشود . تصميماتي كه بوسيله افراد با سبك شهودي اتخاذ مي شود، داراي جهت گيري احساسي ومبتني بر تمايل دروني به سوق دادن اطلاعات به سمت ظن وگمان است. تصميمات شهودي، نسبتاً سريع و با اطلاعات محدود اتخاذ مي شوند و اغلب اگر ظن و احساس اشتباه باشند، تغييرمي كنند . تصميم گيران شهودي احتمالاً خيلي درمعرض اشتباهات وتناقض هستندكه ممكن است مديران رابه سمت عدم اطمينان و بي اعتمادي از جانب زيردستان و مافوقان بكشاند.پس به نظر مي رسد اين سبک منجر به رویکرد پايين شود. سبك وابسته تصميم گيري داراي خصوصياتي نظير استفاده از نظر، عقيده و پشتيباني ديگران درتصميم گيري است. افراد با سبك وابسته شديد، در تصميماتشان نسبت به ديگران احساس مسووليت مي كنند.اگر اين رفتار بعنوان يك مشاركت در نظر گرفته شود، ممكن است عكس العمل هاي مناسبي در مافوق ها و زيردستان ايجاد كند.در عوض اگر اين رفتار به شكل تكيه بر ديگران در نظر گرفته شود، ممكن است يك واكنش منفي ايجاد كند . از ويژگي هاي سبك اجتنابي، تاخير و عدم پذيرش است برخلاف قطعيت اجتناب ازتصميم گيري ممكن است بوسيله بعضي ازافراد براي كاهش نگراني و اضطراب مرتبط باتصميم گيري استفاده شود. مديراني كه با به تعويق انداختن تصميم گيريها موافقند، به نظرمي رسد مايلند گله و شكايت خودرا از ما فوق ها وزيردستان خود نشان دهند.از خصوصيات سبك فوری وجود احساس قوي ازآگاهي وحضورذهن و علاقه به تصميم گيري با حداكثر سرعت ممكن است.تصميم گيران فوری بيان كرده اندكه آن ها تصميمات را به اقتضاي وقت مي گيرند، بدون اندكي تامل. اين تصميم گيران ممكن است بعنوان يك فرد قاطع (بدون فكر قبلي ) نگريسته شوند.بنابراين مشخص نيست كه آيا اين امرموجب ارزيابي رویكرد بالا مي شود يا پايين (راش، مكنيلي و كوپر، ١٩٩٦). با توجه به مطالب يادشده، پژوهشگر معتقد است که تصميم گيري عقلايي، به تصميمات باکيفيت بالا منجر مي شودکه خود مي تواند موجب افزايش رویکردمالي شود.همچنين تصميمات اجتنابی وفوري نيز به تصميمات با کيفيت پايين مي انجامد.فرض بر اين است که سبک تصميم گيري وابسته به عنوان تصميم گيري مشارکتي لحاظ شده وتاثيرآن مثبت باشدوتصمیم گیری شهودی منجر به رویکرد پایین گردد. پیشینه تحقیق به منظور يافتن پيشينه تحقيق، تحقيقات داخل و خارج از كشور را در حد امكان و دسترسي با كليد واژه هاي سبك تصميم گيري و رویكرد مالي در بانكها، سبك تصميم گيري و رویلكرد مالي ، سبك تصميم گيري و رویكرد در بانكها ، ... در مجلات ، سايتهاي معتبر مديريتي، پايان نامه ها و... مورد بررسي و جستجو قرار داده شد. در تحقيقات متعددي، به ويژه در خارج از كشور، ارتباط سبكهاي تصميم گيري با متغيرهاي گوناگوني همچون سبك رهبري ، سيستم هاي ارزشي افراد، عدالت سازماني و...و هم چنين رویكرد مالي با جهت گيري هاي استراتژيك و اولويتهاي كاري،كوچك سازي و بهره وري كاركنان، شيوه تفكر مديران يا مالكان شركتها و... سنجيده شده است كه در زير به نمونه اي از آن ها اشاره مي شود : تحقيقات داخل کشور: 1-سعید غنی(1373)در پژوهش خود، با عنوان بررسی رابطه سبک های رهبری مدیران با خشنودی شغلی معلمان در مدارس راهنمایی پسرانه شهرستان اهواز بر روی 426 معلم که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، و از روش همبستگی ساده و چند متغیری بهره گرفته است بیان میدارد: 1 )هر یک از سبک های رهبری ملاحظه کار و سازماندهنده با خشنودی شغلی رابطه دارد ، ولی در سبک رهبری مشارکتی چنین رابطه ای ملاحظه نشد. 2)در روابط همبستگی چندگانه سبک های رهبری ملاحظه کار-سازماندهنده ملاحظه کار –مشارکت کننده با خشنودی معلمان رابطه معناداری وجود دارد ،اما همبستگی سبک های سازماندهنده – مشارکت کننده با خشنودی شغلی معلمان و نیز رابطه مجموع سه سبک رهبری با خشنودی شغلی معلمان رابطه معناداری نداشته است. 2)ندا زراعتی (1390) درپايان نامه خود به بررسي رابطه بين شيوه هاي تصميم گيري مديران وسلامت سازماني فرمانداری پرداخته است .نتايج تحقيق وي نشان داده است كه شيوه تصميم گيري مديران به ترتيب اولويت مشاركتی ،مشورتي وآمرانه مي باشد .در سازمان هایی كه از شيوه تصميم گيري مشاركتي استفاده مي شود ، سلامت سازماني نيز بالاتر بوده است. 3) ابراهیم امیری(1389) موضوع "تاثير كوچك سازي را بر روی عملكرد مالي و بهره وري كاركنان" مورد بررسي قرار داده اند.عملكرد مالي در اين تحقيق، شامل دو معيار سودآوري و كارايي است كه در آن نسبتهاي بازده دارايي، باسرمايه، نسبت درآمد عملياتي به كارمندان، نسبت فروشها به كارمندان و نسبت ارزش افزوده به كارمندان در نظر گرفته شده است. داده هاي مالي از ٢٥٨شركت ترخیص کالا مورد بررسي قرار گرفته كه نتايج تحقيق نشان دادند شركت هايي كه كوچكسازي را اجرا مي كنند، نسبت به شركت هاي مشابه خود، مشكلات مالي زيادي را تحمل مي كنند.كوچكسازي يك تاثير مثبت را از طريق بهبود سودآوري و كارايي شركت نشان داد اما تاثيري بر بهره وري كاركنان نداشت.هم چنين بهبود عملكرد مالي به وسيله كوچكسازي، بيشتر در شركت هايي نمود داشت كه هيچ نيروي با تجربه و ماهري را از دست نداده بودند. • تحقیقات خارج از کشور 1) فردريك اي راس،كوين ام مك نلي و جيمز ام كومر(1996)به بررسي رابطه بين تصميم گيري ورویكرد مديران فروش پرداخته اند .يافته هاي تحقيق بيانگر اين است كه سبكهاي تصميم گيري شهودي، وابسته و فوری بر رویكرد تاثير نداشتند، ولي سبكهاي اجتنابي وعقلايي به ترتيب داراي رابطه منفي ومثبت معناداري با رویكرد بودند . 2)در تحقيقي كه توسط آنورا و سيري ياما (2009)مالكان بنگاه هاي كوچك بر رویكرد مالي صورت گرفته است،پرسشنامه براي1000نفر از مديران اجرايي شركت هاي ژاپني ارسال شد كه ٣٦٧ پرسشنامه قابل استفاده دريافت شد، تفكر كارآفرينانه و تفكر اجرايي كه اين دو شيوه برخط مشي ها، استراتژي ها و تصميمات مديريت تاثير مي گذارد و اين خود بر رویكردشركت اثرگذار است.هم چنين رابطه بين اين دو نوع شيوه تفكر و رویكرد شركت درتمامي مراحل زندگي كاري يك شركت بيان شده است. تفكر كارآفرينانه از دو جزء تشكيل شده كه خود اين اجزاء شامل چندين معياربه شرح زير است: ١. توانايي ها(نوآوري، خلاقيت، رهبري، سرزنده بودن، تصميم گيري، دورانديشي و تشخيص مشكل) ٢. كيفيتهاي خاص (روحيه وابسته، شخصيت، تفكر مثبت، روحيه جسورانه، ذهن چالشي، بلندپروازي و انعطاف پذيري) شيوه تفكر اجرايي نيز به همبن صورت شامل دو جزء و معيارهاي مختص به خوداست: ١. توانايي ها(توانايي تجزيه و تحليل، جمع آوري اطلاعات، تفكر سيستمي، بردباري، پشتكار، حسابگري و حل مساله) ٢. كيفيت هاي خاص(توانايي بيان حقيقت، تشريك مساعي، عقلانيت، تمايل به ثبات، تمايل به موفقيت، محافظه كاري و سازگاري) يافته هاي تحقيق نشان دادند كه وقتي مديران يا مالكان بنگاه هاي كوچك بيشتر تفكر كارآفرينانه دارند، در دوران مقدماتي و ركود از مراحل زندگي كاري، رویكردشان بالاتر است.هم چنين وقتي مديران يا مالكان شركت ها بيشتر تفكر اجرايي دارند، در دوران رشد و بلوغ باعث بالاتر رفتن رویكرد مي شود. تحقيقات انجام شده در انواع سبك تصميمگيري: لايسونسکی، دورواسولا و زوتوس؛ يونان، هند، نيوزلند و امريکا (تاييد 3 سبك) کان ، يونگ و آو؛ چين (7 سبك) چنگ لو وان، نوئل سو و آليس هو؛ چين (7 سبك) لئو، بنت و هارتل؛ سنگاپور و استراليا (6 سبك) اولون آکتوران و نوراي تزکان؛ ترکيه (5 سبك) سياوش باقري يکتا؛ ايران (8 سبك) مهدي قلیزاده؛ ابران (2 سبك) مدل پيشنهادي اسپرولز و کندال در بسياري از پژوهشها به منظور معرفی عوامل مؤثر بر خريد و روشهاي تصميمگيري مصرفکنندگان مورد توجه قرار گرفته است. اسپرولز و کندال تأکيد زيادي بر خصوصيات ذهنی مصرفکننده در نحوه تصميمگيري دارند. آنها نهايتا توانستند هشت خصوصيت ذهنی يا سبک مصرف را در پرسشنامهاي با عنوان سبک مصرفکننده ارائه کنند (لو ونگ، 2004). 2-3) پيشينه پژوهش 2-3-1) پژوهشهاي داخلي: 1- محسنين و ديگران در سال 1392 پژوهشي تحت عنوان بررسي سبكهاي تصميمگيري مشتريان در خريد محصولات لوازم خانگي مورد مطالعه مشتريان شهر تهران؛ و با هدف شناسايي سبكهاي تصميمگيري مدل اسپرولز و كندال، در بين مشتريان فروشگاههاي لوازم خانگي شهر تهران انجام دادند. مدل اسپرولز و كندال با اين فرض كه مصرفكنندگان با استفاده از سبكهاي تصميمگيري خاصي اقدام به خريد ميكنند، هشت سبك مختلف را شناسايي كرده كه تا كنون در كشورهاي زيادي مورد آزمون قرار گرفتهاند. سؤال اصلي به اين صورت مطرح ميشود كه سبكهاي تصميمگيري خريد براساس مدل اسپرولز و كندال در بين مشتريان فروشگاههاي لوازم خانگي در سطح شهر تهران چيست؟ نمونة آماري اين پژوهش شامل 350 نفر از اعضاي جامعة آماري بود كه به طور تصادفي با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي مرحلهاي انتخاب شدند. ابزار اصلي گردآوري اطلاعات در اين پژوهش، پرسشنامة حضوري بود. نتيجة تجزيه وتحليل دادهها بيانگر آن بود كه هفت سبك، شش سبك قبلي و يك سبك جديد در ميان خريداران لوازم خانگي در بازار جمهوري شهر تهران شناسايي شد و از اين ميان، سبك ايدهآل خواهي در درجه اهميت بالاتري نسبت به ساير سبكها بوده است. 2- رياحي در سال 1390 در پژوهشي که تحت عنوان بررسي سبكهاي تصميمگيري مشتريان هنگام خريد محصولات شوينده و پاككننده (براساس مدل اسپرولز و كندال) بود؛ هدف از پژوهش را كه يك پژوهش از نوع ميداني و به طريق پيمايشي است، بررسي سبكهاي تصميمگيري مشتريان هنگام خريد محصولات شوينده و پاككننده بر اساس مدل اسپرولز و كندال بیان کرد. بدين منظور از يك پرسشنامه استاندارد تحت عنوان پرسشنامه سبك مصرفكننده (CSI) كه داراي 33 سوال ميباشد، در اختيار 400 نفر از مشتريان زن تحصيلكرده جوان در فروشگاههاي زنجيرهاي رفاه منطقه غرب تهران قرار داد. نتايج اين پژوهش نشان داد كه مشتريان در سبك تصميمگيري حساسيت به كيفيت بالا، لذتگرايي و طالب خريد به عنوان سرگرمي و وفاداري به يك برند از مدل اسپرولز و كندال پيروي ميكنند. 3- افجه و بخشي زاده 1390 در دو پژوهش با عنوان تعيين نوع تصميمگيري غالب براي خريد در انواع سبكهاي رواننگاشتي والس برخوردار از منابع كم و زياد؛ و با بررسي سبكهاي رواننگاشتي مصرفكنندگان ايراني كه از مجموعهاي از عوامل مؤثر دروني و بيروني تشكيل ميشوند، نقش سبكهاي رواننگاشتي والس را در تعيين نوع تصميمگيري مصرفكنندگان ايراني براي خريد مورد بررسي قرار دادند. 31 در اين پژوهش با استفاده از روش آماري آزمون كاي دو و ضريب گاما، نوع تصميمگيري غالب مصرفكنندگان در سبكهاي زندگي والس برخوردار از منابع پايين شامل سازندگان، تلاشگران، معتقدان و تلاشكنندگان براي بقا با روش پيمايشي مورد بررسي قرار گرفته است و در نتيجه مشخص شد، نوع غالب تصميمگيري مصرفكنندگان در سبك زندگي تلاشگران، تصميمگيري گسترده و در سبك زندگي معتقدان، تصميمگيري محدود ميباشد ولي بين انواع تصميمگيري در دو سبك زندگي سازندگان و تلاشكنندگان براي بقا، تفاوت قابل ملاحظهاي وجود ندارد و لذا اين دو سبك از تمام چهار روش تصميمگيري خريد به يك اندازه استفاده مينمايند. 4- اميرشاهي و ديگران در سال 1390 با پژوهشي تحت عنوان تأثير نوگرايي مصرفكنندگان بر سبكهاي تصميمگيري خريد؛ مشخص کردند كه اين پژوهش به دنبال بررسي تأثير نوگرايي مصرفكنندگان بر سبك هاي تصميمگيري خريد آنان با استفاده از مدل پارك و همكاران است و در آن رابطه بين دو نوع از نوگرايي مصرفكنندگان احساسي و شناختي و سبكهاي تصميمگيري خريد آنان مورد بررسي قرار گرفت. روش پژوهش حاضر توصيفي- پيمايشي است و جامعة آماري آن، دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران هستند. نمونه آماري تحقيق با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي طبقهاي متناسب با حجم انتخاب شده است. در پژوهش حاضر، براي گردآوري دادهها از روش كتابخانهاي و ميداني استفاده شده است. در روش كتابخانهاي شامل حضوري و ديجيتالي با استفاده از ابزار فيشبرداري و در روش ميداني با استفاده از ابزار پرسشنامه نسبت به گردآوري دادهها اقدام شده است. در طراحي پرسشنامه از فن ترجمه معكوس و براي بررسي اعتبار و پايايي آن از پيش آزمون استفاده شده است. اعتبار پرسشنامه با اعتبار محتوا و اعتبار صوري حاصل شده است و پايايي آن با استفاده از پايايي بازآزمايي و پايايي همساني دروني محاسبه شده است. براي آزمون روابط بين نوگرايي شناختي و احساسي مصرفكنندگان و سبكهاي متفاوت تصميمگيري خريد آنان و تجزيه و تحليل دادهها، مدل معادلات ساختاري در نرم افزار ليزرل به كار گرفته شده است. در نهايت، از ميان هشت فرضيه پژوهش، فقط چهار فرضيه تأييد شده است. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد، نوگرايي احساسي با سبك تصميمگيري حساس به كيفيت عالي و كمالگرا شناختي با سبك تصميمگيري خريد رابطه مستقيمي دارند. اين يافتهها به مديران در جست و جوي سرگرمي و نوجو و مدگرا حساس به برند خريد كمك ميكند كه بينش عميقتري نسبت به توسعه و بازاريابي محصولات جديد داشته باشند. ارتباطات بازاريابي و مديريت برند و بازاريابي محصولات جديد بايد براساس جذب دو نوع متفاوت از مصرفكنندگان نوآور شناختي و احساسي و سبكهاي متفاوت تصميم گيري خريد آنها باشد. همچنين يافتهها به مديران بازاريابي كمك ميكند تا بتوانند براي هدف قراردادن گروه يا بخش خاصي از مصرف كنندگان خود، رويكرد كارآمدتري اتخاذ كنند. 32 5- جزني و ديگران در سال 1389 در پژوهشي تحت عنوان سبکهاي تصميمگيري مشتريان بر اساس مدل اسپرولز و کندال، مشخص کردند كه اين پژوهش با هدف ارزيابی سبکهاي تصميمگيريِ مدل اسپرولز و کندال در بين مشتريان فروشگاههاي زنجيرهاي سپه شهر تهران است که سؤال اصلی اين پژوهش به اين صورت مطرح شد که اولويت و اهميت سبکهاي تصميمگيري مدل اسپرولز و کندال در بين مشتريان فروشگاههاي زنجيرهاي سپه شهر تهران چگونه است؟ نمونه آماري اين تحقيق شامل 180 نفر از اعضاي جامعه آماري بود که به طور تصادفی با استفاده از روش نمونهگيري خوشهاي انتخاب شدند.ابزار اصلی گردآوري دادهها، پرسشنامه حضوري بود. نتيجه تجزيه و تحليل دادههاي تحقيق بيانگر آن بود که پنج سبک در بين مشتريان فروشگاههاي زنجيرهاي سپه شهر تهران شناسايی شد. 6- مجدي و ديگران در سال 1389 با پژوهشي به نام سبك زندگي جوانان ساكن شهر مشهد و رابطه آن با سرمايه فرهنگي و اقتصادي والدين؛ مشخص کردندكه سبك زندگي داراي سه بُعد رفتاري، نگرشي و ترجيحات، انگيزه مصرف است. بُعد رفتاري سبك زندگي جوانان در پيمايشي از 402 جوان ساكن شهر مشهد با هشت شاخص شامل: مصرف فرهنگي، مديريت بدن، رفتار سياسي، رفتار انحرافي، توجه به آرايش و خودآرايي، مصرف لباس و كفش، مصرف خوراك و دين‌داري با ابزار پرسش‌نامه مورد سنجش قرار گرفت و با توجه به اينكه مسأله اصلي مقاله حاضر سنجش رابطه سبك زندگي و سرمايه فرهنگي و اقتصادي والدين بود، اين رابطه مورد تأييد قرار گرفت؛ لازم به ذكر است كه بيشترين تمايز سبك زندگي بين قشر بالا (هم سرمايه فرهنگي و هم سرمايه اقتصادي زياد) و قشر پايين (سرمايه فرهنگي و اقتصادي كم) مشاهده شد. 7- صميمي در سال 1385 در پژوهشي با عنوان رابطه سبک زندگی با سلامت عمومی دانشجويان نشان داد که سلامت عمومی با ميزان ورزش، نوع تغذيه، مصرف سيگار، رعايت اصول ايمنی، کنترل استرس و جنسيت دانشجويان ارتباط معنادار دارد؛ ولی با سن، دانشکدة محل تحصيل و وضعيت سکونت ارتباط معناداري ندارد. همچنين بهرامی نژاد و همکاران 1387، در پژوهش ديگري اثربخشی دو روش آموزش سبک زندگی خانواده مدار و فردمدار را بر کاهش عوامل خطرزاي بيماريهاي قلبی- عروقی گزارش کردند. 8- لعلي و همكاران در سال 1391 پژوهشي با عنوان ساخت و اعتباريابی پرسشنامه سبک زندگی (LSQ)، وبا هدف ساخت و اعتباريابی پرسشنامه سبک زندگی انجام دادند . جامعه آماري اين پژوهش کليه معلمان آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصيلی 87-88 بودند. نمونه پژوهش شامل 300 معلم/ 145 مرد، 155 زن بود که به روش نمونهگيري تصادفی خوشهاي چند مرحلهاي انتخاب شدند. 33 ابزارهاي مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه سبک زندگي که محقق ساخته بود و مقياس بهزيستی روانشناختی رديف ((RSPWB. نتايج پژوهش نشان داد، پرسشنامه سبک زندگی از روايی و پايايی کافی و مناسب براي ارزيابی و اندازهگيري سبک زندگی افراد برخوردار است. همچنين، نتايج تحليل عاملی نشان داد که پرسشنامه سبک زندگی ابزاري چند بعدي و داراي 10 عامل است که به ترتيبِ درصد واريانس و ارزش ويژه، عبارتند از سلامت جسمانی؛ ورزش و تندرستی؛ کنترل وزن و تغذيه؛ پيشگيري از بيماريها؛ سلامت روانشناختی؛ سلامت معنوي؛ سلامت اجتماعی؛ اجتناب از داروها، مواد مخدر و الکل؛ پيشگيري از حوادث و سلامت محيطی. 2-3-2) پژوهشهاي خارجي: 1- لانگ لين، حسينگ شي و شين لين در سال 2012 پژوهشي با عنوان تأثير شيوه زندگی و نگرش مالي در تصميمگيری خريد انجام دادند، مشخص شد كه هدف از اين مطالعه، بررسی تأثير شيوه زندگی و نگرش مالي دانشجويان دانشگاهها در تصميم خريد خود و بررسی اثرات تعديل تحريک بازاريابی و ارزشهای شخصی بود. 24 دانشگاه در تايوان انتخاب شد برای جمعآوری دادههای اوليه از روش نمونهگيری تصادفي استفاده شد. در مجموع 1126 پرسشنامه توزيع شد و 1010 پرسشنامه معتبر جمعآوری شد. برای آزمون فرضيه تجزيه و تحليل رگرسيون استفاده شد. اين يافتهها به شرح زير ذکر شده است : (1) شيوه زندگی، تأثير مثبت قابل توجهی بر تصميم خريد داشت. (2) موفقيت، اثر مثبت قابل توجهی در انتخاب محصول، انتخاب نام تجاری و انتخاب فروشگاه داشت. (3) محصولات ، قيمت، تبليغ اثر مثبت قابل توجهی در انتخاب محصول و ارتقاء اثر مثبت قابل توجهی در انتخاب نام تجاری و انتخاب فروشگاه داشت. (4) تحريک بازاريابی، دارای اثر مهم تعديلكننده مثبت بر اثر علاقه به انتخاب فروشگاه داشت و (5) تحريک بازاريابی، دارای اثر مهم تعديلكننده مثبت در اثر احترام / اعتماد به نفس در مورد انتخاب نام تجاری است. (6) ارزشهای فردی درونی و ارزشهای فردی، تأثير مثبت و معنی دار در تصميمگيریهای خريد داشتند؛ ارزشهای فردی بيرونی اثر مثبت قابل توجهی در انتخاب نام تجاری داشته است. (7) ارزش شخصی، دارای اثر قابل توجهی تعديلكننده مثبت در اثر فعاليت و اثر در تصميمگيری خريد دارد و (8) ارزش شخصی، دارای اثر قابل توجهی تعديلكننده مثبت در نفوذ موفقيت در تصميمگيری خريد و آزادی / قدرت در مورد انتخاب نام تجاری دارد. 2- زيد سمدي و جوزنه در سال 2011 طي پژوهشي با عنوان سبک تصميمگيری مصرفکنندههای موبايل در میان دانشجويان دانشگاه در اردن؛ مشخص کردند كه اين مقاله با هدف شناسايی سبکهای تصميمگيری دانشجويان در سطح دانشگاه در اردن انجام شده است. 34 به طور خاص تحقيق به دنبال شناسايی سبکهای تصميمگيری خريد با فرضيه اصلی که میگويد: دانشآموزان اين دانشگاه در اردن هنگام خريد تلفن همراه، يک سبک تصميمگيری خاصی ندارند. ابزار پژوهش محققان، پرسشنامه استاندارد اسپرلز و کندال (1986) برای اندازهگيری سبک تصميمگيری مصرفکننده بود؛ لذا از روش نمونهگيری تصادفی ساده استفاده شده است. به اين ترتيب 390 پرسشنامه در ميان دانشجويان دانشگاهها در منطقه سرمايههای ملی اردن که در آن بسياری دانشگاه از عمومی و خصوصی وجود دارد، توزيع شده است؛ اين يافتهها نشان داد که سبک تصميمگيری دانشجويان در سطح دانشگاه اردن، کمالگرا ميباشد، به دنبال نام تجاری آگاهانه، قيمت آگاهانه، انتخاب تفنني؛ وفاداري به نام تجاري، بيشترين سبك انتخابي در ميان اين دانشجويان شناخته شد.علاوه بر آن به اين نتيجه رسيدند که دانشجويان زن و مرد دانشگاه اردن، زمان خريد تلفن همراه در نحوه تصميمگيري آنها تفاوت وجود دارد. 3- دترا مونتويا و اسكات در سال 2013 طي پژوهشي تحت عنوان اثر كمبودهاي سبك زندگی بر اساس رفتار مصرفکننده نوجوان؛ مشخص کردندكه نويسندگان، ولخرجی نوجوانها را از ديدگاه کاهش منابع و نظريه نقش استرس بررسی كردهاند؛ آنها عوامل تأثير کيفيت تصميمگيری مالی مصرفکننده، در ميان بخشهای مصرفکننده نوجوانان کشف كردهاند و دو مطالعه بررسی و يک سری از مصاحبه با نوجوانان دبيرستان در مدرسه انجام گرفت. نتايج نشان میدهد که کاهش مبتنی بر شيوه زندگی 1- میتواند در الگوی مصرف در ميان نوجوانان تأثير بگذارد و 2- در ميان نوجوانان، دختران نوجوانان با روابط والديني ضعيف، شايع ميباشد. توصيه نويسندگان مبني بر سياستهاي پژوهشي در اين زمينه و راهنمايي و كمك به ارائه اين سياستها در ميان نوجوانان ميباشد. 4- كريشنان 2011 پژوهشي با عنوان شيوه زندگی - ابزار برای درک رفتار خريدار انجام داد که هدف از اين مطالعه تأثير شيوه زندگي هنگام خريد مصرفكننده بود؛ هدف اصلی از اين مطالعه بررسی سبک زندگی عمومی مصرفکنندگان و ارتباط بين الگوی مصرف به طور تجربی بود. مقياس اندازهگيری برای شناسايی ابعاد شيوه زندگی از مصرفکنندگان AIO بود، که مورد استفاده قرار گرفت. اين مطالعه مُهر تأييدي بر ارتباط بين سبك زندگي مصرفكننده و برندهاي خريداري شده توسط مصرفكنندگان ميباشد 5- خلاصهاي از مطالعات: نتايج و يافتههاي کويووسيلتا، ريمپل (1998) نشان داد که نوع تلاشهاي فرد در سبک زندگی خود با ميزان سلامت روانی، ميزان تضاد و دوسوگرايی و واکنشهاي فرد در اجتماع و محيط کار ارتباط دارد (لعلي، عابدي و كجباف، 1391). 35 نتايج تحقيقات هاريسون، مکالدف و ادوارد ( 2006) در شمال غربی انگلستان، روي افراد بالاي 18 سال؛ نشان داد که بين نوع تغذيه و سيگارکشيدن و فعاليت جسمانی رابطه وجود دارد؛ به گونهاي که افراد سيگاري و کسانی که کمتر از ميوه و سبزيجات استفاده میکنند و فعاليت بدنی کمتري دارند، در مقايسه با ديگران، به ميزان بيشتري به بيماريهاي مزمن دچار هستند و سطح سلامت آنها پايينتر است. در پژوهشی ديگر، کوکرهام و همکاران (2004) سبک زندگی سالم در آسياي ميانه (قزاقستان و قرقيزستان) را مورد بررسی قرار دادند. نتايج به دست آمده نشان داد که طول عمر مردم قرقيزستان، عليرغم فقر اقتصادي زياد، به دليل رعايت سبک زندگی مناسب، از مردم قزاقستان بالاتر است. نتايج پژوهش صميمی و همکاران (1385) با عنوان "رابطه سبک زندگی با سلامت عمومی دانشجويان" نشان داد که سلامت عمومی با ميزان ورزش، نوع تغذيه، مصرف سيگار، رعايت اصول ايمنی، کنترل استرس و جنسيت دانشجويان ارتباط معنادار دارد ولی با سن، دانشکدة محل تحصيل و وضعيت سکونت ارتباط معناداري ندارد. همچنين بهرامی نژاد و همکاران (1387) در پژوهش ديگري، اثربخشی دو روش آموزش سبک زندگی خانوادهمدار و فردمدار را بر کاهش عوامل خطرزاي بيماري هاي قلبی- عروقی گزارش کردند. با توجه به گستردگي موضوع سبك زندگي، تحقيقات قابل توجهي دراين زمينه دركشورهاي ديگر و اخيراً ايران انجام شده است، برخي از اين منابع به مباحث تئوريكي در زمينه سبك زندگي و مشكلات و ابهاماتي كه اين واژه دارد، پرداخته و ضعف سبك زندگي در تبيين ساير پديدههاي اجتماعي را مورد بحث قرار ميدهند (مانند جنسن، 2007؛ راسل، 2005). دستهاي از تحقيقات به بُعد نگرشي سبك زندگي پرداختهاند و نگرش پاسخگويان به پديدههاي خاصي را به عنوان سبك زندگي تلقي كردهاند. حال آنكه نگرش الزاماً به رفتار منجر نميشود، برخي از تحقيقات تجربي در زمينه سبك زندگي آن را در حد چند عادت يا رفتار خاص ورزشي يا خوردن مواد خوردني خاص تقليل داده و اثر آن را بر يك پديده ديگر مانند بيماري مورد بررسي قرار دادهاند (سي دونوگو و ديگران، 1992؛ مهوس ، 2000؛ ركس و همكاران، 1997؛ گالوباردس و ديگران، 2003؛ هيمن، 2000؛ مير زماني و پور اعتماد، 1383؛ استاجي و همكاران، 1385). حال آنكه زندگي يك كليّت بهم پيوسته است و لذا سبك زندگي نيز واجد اين كليّت است. دستهاي از تحقيقات ضمن اذعان به كلي بودن سبك زندگي و اشاره به شاخصهاي متعدد آن، در عمل فقط به يك بُعد و شاخص اكتفا كرده و آن را مورد سنجش قرار ميدهند (رضوي زاده، 1386؛ شفيعي، 1386). 36 در مورد محتواي پيشينههاي مورد بررسي، ميتوان به چند نكته توجه كرد. جنسن (2007)، در مورد مشكلات تحقيق در مورد سبك زندگي و به خصوص مشكل ابهام در تعريف سبك زندگي بحث كرده و يك تعريف از بُعد شناختي را ارائه مينمايد. لئوبي (1380)، در تحقيقي در مورد سبكهاي زندگي جوانان در انگلستان نتيجه گرفت كه پيوند عميقي ميان زمينه طبقه اجتماعي و فرصتهاي زندگي (و بنابراين سبك زندگي) جوانان وجود دارد و رابطه همبستگي بين طبقه اجتماعي والدين پاسخگو و مسيرهاي شغلي – آموزشي از نظر آماري معنادار است. فردرو (1378)، در تحقيقي در يكي از مناطق شهر تهران دريافت كه بين پايگاه اجتماعي – اقتصادي و مصرف كالاهاي فرهنگي، رابطه همبستگي معناداري وجود دارد. موضوع ديگر، سنخبندي سبك زندگي در تحقيقات مختلف است. البته هيچ توافق نظري در مورد تعداد سبكهاي زندگي وجود ندارد. ميچل در آمريكا، نُه سبك زندگي تشخيص ميدهد (ميچل، 1985 به نقل از رضوي زاده (1387)). هارتون و هانت (1984) براساس سه طبقه اجتماعي، سه سبك زندگي را بيان ميكنند. محققان انگليسي در نوعبندي جامعه، شش طبقه را از يك‌ديگر متمايز ميكنند . روسويگ (2005) ضمن اشاره به يك سبك زندگي آمريكايي، به روايت ديگر بر اساس يافتههاي پژوهشي شركت كاريتاس، 60 گروه سبك زندگي در آمريكا تشخيص داده شده است كه رفتارهاي مصرفي و گرايشات سياسي متفاوتی دارند. شهابي در سال 1377 به روش كيفي و با استفاده از تيپ ايدهآل وبري، يك سنخبندي از سبكهاي زندگي جوانان ايراني ارائه نمود كه بر اساس آن سه نوع سبك زندگي در بين جوانان ايراني وجود دارد كه شامل سبك زندگي همنوايانه يا متعارف، سبك زندگي بسيجي و سبك زندگي جهانوطنانه است (شهابي، 1386). تقي آزاد ارمكي و شالچي (1384) نيز در مقاله «دو جهان ايراني: مسجد و كافي شاپ» با توجه به نظريه بورديو، به بررسي مقايسهاي دو سبك زندگي در ميان جوانان منطقه 3 شهر تهران ميپردازند. سبك زندگي اصولگرايي انقلابي كه متأثر از ارزشهاي انقلاب اسلامي است و اجتناب از روابط با نامحرم و دوري از مدگرايي و مصرفگرايي غربي و تأكيد بر هويت اسلامي در مقابل هويت غربي از ويژگيهاي اين سبك است و سبك زندگي پسامُدرن كه مدگرايي، مصرفگرايي و مصرفگرايي غربي و ارتباط با جنس مخالف از جمله ويژگي‌هاي اين سبك است. محمدي (1378) نيز در مقاله «اخلاق شادي، سبك زندگي» ويژگيهاي يك سبك زندگي را برمي شمرد كه شهابي آن را سبك زندگي سنتي و در مقابل سبك زندگي سايرين كه متفاوت از گروه قبلي هستند كه شهابي آن را سبك مدرن ناميده است (به نقل از شهابي، 1386). بنيامين باربر (1996) يك سنخشناسي دوگانه از سبك زندگي ارائه ميدهد. او براي توصيف عملكرد دو روند هم‌زمان در جهان از دو واژه «جهاد » و «مك ورلد » استفاده ميكند. 37 به نظر وي ما از يك طرف شاهد روند محليسازي، خاصگرايي يا سياست هويت (در اشكال ديني، قومي و نژادي) هستيم كه شامل همه اشكال مخالفت بنيادگرايانه با تجدد ميشود كه در اديان و مذاهب اسلام، پروتستانيسم، كاتوليسم، هندوئيسم، بوديسم، كنفوسيونيسم و يهوديت وجود دارد (جهاد) و از طرف ديگر شاهديم كه يك بازار اقتصادي توسعه طلب و جهاني ساز (تحت كنترل شركت‌هاي چند مليتي) از طريق اقلام مصرفي و فرهنگ عامهپسند، قصد همگونسازي فرهنگ‌هاي محلي و ادغام آنها در فرهنگ جهاني را دارد (مك ورلد). شهابي اين دو سبك را، سبك زندگي ستيزهجويانه و سبك زندگي مصرفي مينامد (به نقل از شهابي، 1386). پالومتس (1998) در تحقيق خود در مورد سبك زندگي در استوني، براساس تركيب سرمايههاي فرهنگي و اقتصادي مورد نظر پير بورديو، سه گروه تشخيص ميدهد كه هر كدام سبك زندگي خاصي دارند. گروه اول، كساني كه سرمايه اقتصادي و سرمايه تحصيلي بالايي دارند، در مورد سبك زندگي اين گروه، گذراندن اوقات فراغت با تجهيزات ورزشي، كوهنوردي و تكنولوژي عكاسي و مصرف بالاي فرهنگي، كارهاي هنري و كلكسيون هنري و كتابخانه، كلبه تابستاني و مصرف مكملهاي غذايي؛گروه دوم، كساني كه سرمايه اقتصادي بالايي دارند و در مورد سبك زندگي آنان ميتوان به مشخصههايي همچون داشتن اتومبيل شخصي، سنگ‌ها و فلزات گران‌بها، ملاقات‌هاي اجتماعي در رستوران‌ها و كافه ها، رفتن به كنسرت‌ها، تئاترها و نمايشگاه‌ها و فعاليت‌هاي سياسي اشاره كرد ؛ وگروه سوم، كساني كه سرمايه تحصيلي بالايي دارند كه سبك زندگي آنان با ويژگيهاي داشتن آلات موسيقي، كماهميت دادن به ديدن تلويزيون و گوش دادن به راديو، خواندن روزنامه، اهميت دادن به پيش‌رفت ذهني و يادگيري زبانهاي خارجي از دو گروه قبل متمايز ميشوند. برگ، با پرسش از 47 فعاليت در بين رانندگان جوان سوئدي و با تحليل عاملي دادهها، ده الگوي سبك زندگي به دست آورده است كه شامل سبكهاي ورزشي، الكلي، عشق راندن، فرهنگي، رفتار زنانه، مشاركت اجتماعي ، بلاتكليف، دوستدار فيلم، حساس به لباس و عشق به اتومبيل بود (برگ، 1994؛ به نقل از فاضلي،1382). در مورد رابطه سرمايه فرهنگي و اقتصادي با سبك زندگي تحقيقات مختلفي انجام شده است؛ اما شيوه تركيب دو نوع سرمايه كاملاً متفاوت است. بيشترآن‌ها متغيرهاي تحصيلات و درآمد به عنوان اجزاي پايگاه اجتماعي و اقتصادي (فردرو، 1378) و يا به عنوان معرفهاي طبقه اجتماعي (تامين، 1385) مورد استفاده قرار گرفتهاند. بر اين اساس شواهد تجربي وجود دارد كه رابطه تحصيلات با سبك زندگي را تاييد ميكند (سويج و بارلو، 1992؛ برگس، 1986؛ ليبرسون و بل، 1992؛ رضوي زاده، 1386؛ فردرو، 1378) و از سوي ديگر شواهد تجربي ديگري رابطه بين وضعيت اقتصادي و سبك زندگي را نيز تأييد ميكنند (تامين، 1385؛ ملوين كوهن، دي مگيو و اوسيم، 2000؛ كلي، 1990؛ زابلكي و كانتر، 1976). 38 لاروك (1385) در زمينه رابطه سبك زندگي با طبقه اجتماعي معتقد است كه تعلق به يك طبقه اجتماعي را ميتوان از روي سبك زندگي شناخت، چرا كه سبك زندگي طبقات با هم‌ديگر متفاوت است. رابطه طبقه و سبك زندگي از دو جهت قابل بررسي است: 1- سبك زندگي به ميزان درآمد بستگي دارد. استفاده از درآمد وسيلهاي است براي رسيدن به نقشهايي كه ميزان مشخصي وجهه ايجاد ميكند؛ علاوه بر آن درآمد، نه تنها موجد سطح زندگي مشخصي است، بلكه وسيله قبول و پذيرش سبك زندگي معيني نيز هست و مشابه بودن سطح زندگي در بين تعدادي از مردم، نوعي رابطه بين آن‌ها ايجاد ميكند كه آنان را از كساني كه سطح زندگي بالاتر يا پايينتر از آن‌ها دارند، متمايز ميكند. البته گاهي ممكن است افرادي كه سطح درآمدي مشابه دارند، از نظر سبك زندگي مشابه نباشند. به عبارت ديگر سطح درآمدي يكسان، سبك زندگي مشابه را در پي نداشته باشد و علت اين امر به چگونگي استفاده و هزينه كردن درآمد مربوط است و در مقابل افرادي كه درآمدهاي يكساني ندارند، ممكن است سبك زندگي مشابهي داشته باشند.2- چگونگي استفاده از درآمد، غالباً مبين سبك زندگي است. خانوادههاي با درآمد مشابه و يكسان، غالباً درآمد خود را در جهات و امور متفاوت هزينه ميكنند. برخي براي خوراك و احتياجات اوليه نسبت بيشتري هزينه ميكنند و برخي سهم بيشتري را خرج مسكن، اتاق پذيرايي، ناهارخوري، لباس و مانند آن ميكنند و اين تفاوت در بهره برداري از درآمد بستگي به اين دارد كه فرد به كدام گروه و طبقه اجتماعي تعلق دارد. مثلاً در مورد مسكن، اينكه فرد، خانه شخصي داشته باشد يا در آپارتمان اجارهاي زندگي كند يا در چه محلهاي سكونت كند، تا حد زيادي به گروه و طبقه اي كه فرد متعلق به آن است، بستگي دارد. در مورد لباس، در بسياري از جوامع، نوع لباس، نشانه بستگي فرد به يك گروه اجتماعي معين است. حتي انتخاب نوع غذا، نوع مشروب، ساعات سرو غذا و ترتيب غذا خوردن نيز تا حد زيادي در گروههاي اجتماعي مختلف، متفاوت است. در مورد ورزش نيز برخي از ورزش‌ها مختص طبقات متوسط يا بالاست. البته عامل اساسي در اين جريان، تحصيلات و سبك تعليم و تربيت است. از آنجا كه ميزان تحصيلات، نقش هر كس در جامعه را مشخص ميكند و همچنين تعيينكننده درآمد و نحوه استفاده از درآمد است و شايد به همين علت، سطح تحصيلات و نوع مدرسهاي كه فرد در آن آموزش ديده، عامل اساسي تعيينكننده طبقه اجتماعي اوست. فهرست منابع منابع فارسی 1-آذر ،عادل، مومني،منصور( 1383 )،آمار وكاربرد آن در مديريت،جلد اول،چاپ دهم،تهران،انتشارات سمت 2-آذر ،عادل، مومني،منصور( 1383 )،آمار وكاربرد آن در مديريت،جلد دوم،چاپ دهم،تهران،انتشارات سمت 3- باقريان، محمد و همكاران، ( 1380 ) تصميم گيري حكيمانه رويكردي جديد به مديريت ،چاپ اول، موسسه چاپ و انتشارات مركزآموزش مديريت دولتي 4-حاضر، منوچهر، ( 1377 )، تصميم گيري در مديريت ،چاپ سوم ،موسسه چاپ و انتشارات مركزآموزش مديريت 5-سازمان حسابرسي، ( 1390 )،گزارش حسابرسي بانك تجارت براي سال مالي1390 6-سازمان حسابرسي، ( 1390 )،گزارش حسابرسي بانك رفاه كارگران براي سال مالي 1390 7-سازمان حسابرسي، ( 1390 )،گزارش حسابرسي بانك سپه براي سال مالي 1390 8-سازمان حسابرسي، ( 1390 )،گزارش حسابرسي بانك صادرات ايران براي سال مالي1390 9-سازمان حسابرسي، ( 1390 )،گزارش حسابرسي بانك ملت براي سال مالي 1390 10-سازمان حسابرسي، ( 1390 )،گزارش حسابرسي بانك ملي ايران براي سال مالي1390 11-ساسان گهر، پرويز،( 1387 )،گزارش عملكرد نظام بانكي كشور در سال 1387 12- سرمد،زهره،بازرگان ،عباس،حجازي،الهه،( 1380 )،روش هاي تحقيق در علوم رفتاري،چاپ پنجم،تهران،انتشارات آگاه 13-شلاگ هفرنان، ( 1384 )، بانكداري نوين در تئوري وعمل ،ترجمه پارساييان، علي وشيراني،عليرضا،چاپ اول،انتشارات بانک سپه 14-ایران نژاد پاریزی، ساسان گهر، مهدی ،پرویز، سازمان و مدیریت از تئوری تا عمل، ناشر:موسسه بانکداری ایران، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران،چاپ اول، 1371 15-حاجی کریمی، عباسعلی، مدیریت منابع انسانی، تهران انتشارات بازرگانی،1378 16-حافظ نيا،محمد،( 1377 )،روش تحقيق در علوم انساني،تهران،انتشارات سمت 17-حقيقت، جعفر،نصيري، ناصر، ( 1382 )، بررسي كارايي سيستم بانكي با كاربرد تحليل پوششي داده ها، فصلنامه پژوهش هاي اقتصادي ، شماره 9و 10 18- خاكي،غلامرضا،( 1379 )،روش تحقيق در مديريت،تهران،مركز انتشارات دانشگاه آزاداسلامي 19-سلماني،داود،( 1384 )،كيفيت زندگي كاري ،چاپ اول،انتشارات دانشكده مديريت دانشگاه تهران 20- صالحي صدقيا ني،جمشيد ، ابراهيمي،ايرج ( 1378 )، آمار وكاربرد آن در مديريت ،جلد(1و2)، چاپ اول،تهران،انتشارات هستان 21-كريستوفر بارلتروپ ، دايانا مك نافتن ، ( 1384 )، تفسير گزارش ها وصورت هاي مالي بانك ها،انتشارات پژوهشكده پولي وبانكي بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران 22-معاونت امور بانكي،بيمه وشركت هاي دولتي وزارت امور اقتصادي ودارايي، ( 1389 )، ارزيابي رویكرد بانك ها در سال 1389 23- معاونت امور بانكي،بيمه وشركت هاي دولتي وز ارت امور اقتصادي ودارايي، ( 1390 )، ارزيابي رویكرد بانك ها در سال 1390 24- معاونت امور بانكي،بيمه وشركت هاي دولتي وزارت امور اقتصادي ودارايي، ( 1389 )،مجموعه مقالات اولين همايش نقش ورویكرد نظام بانكي در تحقق اهداف برنامه سوم توسعه 25-معاونت امور بانكي،بيمه وشركت هاي د ولتي، ( 1388)،نقش ورویكرد نظام بانكي در برنامه سوم توسعه 26-مورهد،گريفين،( 1382 )،رفتار سازماني ،ترجمه الواني،سيدمهدي،معمارزاده،غلامرضا،چاپ هفتم،انتشارات مرواريد 27-مهرگان،محمدرضا،( 1383 )،مدل هاي كمي در ارزيابي رویكرد سازمان ها ،چاپ اول،موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران 28-ونوس،داور،دانايي فر،حسن( 1381 )،فرهنگ جامع مديريت،تهران،انتشارات صفار 29-هربرت اي سايمون، ( 1371 )،رفتار اداري ،بررسي در فراگردهاي تصميم گيري در سازمان اداري ،ترجمه طوسي ، محمد علي،چاپ اول،مركز چاپ و انتشارات مركز آموزش مديريت دولتي منابع انگلیسی: -1-Anura De Zoysa,Siriyama Kanthi Herath,The impact of owner/managers’ mentality on financial performance of SMEs in Japan,Journal of management development vol25 no.7،2007،662-666. 2- B.charles Tatum,Richard Eberli, Carin kottraba, Travis Bradberry,Leadership, decision making and organizational justice, management decision 41/10, 2003،1006-1016. 3- Bowman, sarah Y,Decision Making Styles of a Medical centers management group:A case study, Bisiness sourse premier, 92, vol 70,issue 3. 4- Darwish A. Yousef, Predictors of decision making styles in a non-western country, Leadorship and organization Development Journal, 19/7, 1998366-373. 5- David P.Spicer, Eugene Sadler – Smith,An examination of the general decision making style questionnair in two uk samples,Journal of managerial psychology vol.20,no2،2005, 137-149 6- Frederick A.Russ, Kevin M.MC Neilly and James M.comer, Leadership, Decision making and performance125 of sale manages, :A Multi-Level Approach,Journal of personal selling and sales management,Vol.XVI, n3،1996,1-15 6- Gyn-Chang Yu,Jong Sung Park,The effect of downsizing on the financial performance and employee productivity of Korean firms,International Journal of manpower vol.27no.3،2006،230-250 7- Jeff Hoi Yan Yeung,Willem Selen,Chee- Chuong Sum,Bao Feng Huo,Linking financial performance to strategic orientation and operational priorities,International Journal of Physical Distribution and Logistics Management,vol.36no.3،2006،210-230 8- Leonic Jooste,Cash flow ratios as a yardstick for evaluating financial performance in African business,Management Financial,vol.32 no.۷،2006،569-576 9- Ming-Chin Chen,Shu-Ju Cheng,Yuhchang Hwang,An empirical investigation of relationship between intellectual capital and firm’s market value and financial performance,Journal of Intellectual Capital,vol6 no۲،2005،159-176 10- Patrick E.connor, Boris W.Becker,Personal value systems and Decision –Maleiny style of public managers,Public personnel management, vol 32, no 1،2003،155 – 180 11- Petrus Wilhelm steinberg, Decision making style within Different Hierarchical levels in the south African military Healfh service, Department of management practice,2003,Faculty of Economic sciences 12- Peter Thunholw,Decision–making style: habit, style or both?, Personality and Individual differenece, 36،2004, 931-944 13- Richard Ebrelin , B.charles Tatum,Organizational gustice and decision making,Management decision ,vol43, no7/8 ,2005, 1040-1048 14- Robert Loo ,A Psychometric evaluation of the General Decisin making style Inventory,Personality and individual Difference, 29,805-905 15- Shoshana Shiloh,Shelly Koren,Dau Zakay,Individual differences in compensatory decision making style and need for closure as correlates of subjective decision complexity and difficulty,personality and differences,30،2001،699 - 710 16- Terryl Fox, J.Wayne Spence ,An examination of the decision styles of Project managers:Evidence of significant diversity,Information and management ,36, 1999, 313-320 17- Yuan Wang, Trust and Decision Making Styles in Chinese township – village enterprises,Journal of Managerial Psychology,vol 18,no 6،2003،541 – 556