لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
استقرار مدیریت دانش
دانش
مروری بر ادبیات تحقیقی مدیریت استراتژیک، تئوری سازمانی، مدیریت دانش و سیستمهای اطلاعاتی نشاندهنده تعاریف متعدد و نگاههای متفاوتی نسبت به دانش است. به نظر میرسد که دیدگاه غالب برای توصیف ویژگیهای دانش، علیالخصوص در ادبیات تحقیقی مرتبط با سیستمهای اطلاعاتی، استفاده از یک سلسله مراتب برای دادهها، اطلاعات و دانش میباشد (علوی و لیدنر-Alavi& Leidner
، 2001).
این رویکرد سلسله مراتبی، بین دادهها،اطلاعات و دانش تمایز ایجاد میکند که هر یک از آنها شامل عناصری اضافی در هر یک ازسطوح سلسله مراتب میباشند. بر اساس این سلسله مراتب، دادهها معرف اعداد خام، حقایق عینی و مشاهدات هستند. این دادهها هیچ نوع زمینهای ندارند و بنابراین به طور مستقیم، معنادار و قابل تفسیر نیستند (زاک -Zak
، 1999).
اطلاعات، نتیجه قرار دادن دادهها در درون یک زمینه معنادار هستند (زاک، 1999). میتوان این طور گفت که اطلاعات، دادههایی هستند که به صورت هدفمند مورد پردازش قرار می گیرند. دانش عبارت است از اطلاعاتی که اعتباریابی شدهاند و مستند هستند (علوی و لیدنر، 2001)، یعنی اطلاعاتی که آماده بکارگیری درتصمیمات واقدامات هستند. بنابراین، دانش، مجموعهای از مهارتها، قواعد، بینشها، ایدهها، قوانین و روالهایی است که به رفتار تصمیمگیری و انجام اقدامات کمک میکنند.
اگرچه اتخاذ این رویکرد سلسله مراتبی نسبت به دانش سودمند است، امّا ندرتاً در برابر ارزیابیهای وسواسگونه سربلند میشود. برای مثال، تومی-Tuomi
(1999)، با قرار دادن دانش در بالاترین سطح زنجیره داده-اطلاعات-دانش مخالف است. وی، این سلسله مراتب را که از داده شروع و به دانش ختم میشود، معکوس کرده است و این طور ادعا می کند که دانش باید قبل از اطلاعات و دادهها حضور داشته باشند تا بتوان
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
استقرار مدیریت دانش
دانش
مروری بر ادبیات تحقیقی مدیریت استراتژیک، تئوری سازمانی، مدیریت دانش و سیستمهای اطلاعاتی نشاندهنده تعاریف متعدد و نگاههای متفاوتی نسبت به دانش است. به نظر میرسد که دیدگاه غالب برای توصیف ویژگیهای دانش، علیالخصوص در ادبیات تحقیقی مرتبط با سیستمهای اطلاعاتی، استفاده از یک سلسله مراتب برای دادهها، اطلاعات و دانش میباشد (علوی و لیدنر-Alavi& Leidner
، 2001).
این رویکرد سلسله مراتبی، بین دادهها،اطلاعات و دانش تمایز ایجاد میکند که هر یک از آنها شامل عناصری اضافی در هر یک ازسطوح سلسله مراتب میباشند. بر اساس این سلسله مراتب، دادهها معرف اعداد خام، حقایق عینی و مشاهدات هستند. این دادهها هیچ نوع زمینهای ندارند و بنابراین به طور مستقیم، معنادار و قابل تفسیر نیستند (زاک -Zak
، 1999).
اطلاعات، نتیجه قرار دادن دادهها در درون یک زمینه معنادار هستند (زاک، 1999). میتوان این طور گفت که اطلاعات، دادههایی هستند که به صورت هدفمند مورد پردازش قرار می گیرند. دانش عبارت است از اطلاعاتی که اعتباریابی شدهاند و مستند هستند (علوی و لیدنر، 2001)، یعنی اطلاعاتی که آماده بکارگیری درتصمیمات واقدامات هستند. بنابراین، دانش، مجموعهای از مهارتها، قواعد، بینشها، ایدهها، قوانین و روالهایی است که به رفتار تصمیمگیری و انجام اقدامات کمک میکنند.
اگرچه اتخاذ این رویکرد سلسله مراتبی نسبت به دانش سودمند است، امّا ندرتاً در برابر ارزیابیهای وسواسگونه سربلند میشود. برای مثال، تومی-Tuomi
(1999)، با قرار دادن دانش در بالاترین سطح زنجیره داده-اطلاعات-دانش مخالف است. وی، این سلسله مراتب را که از داده شروع و به دانش ختم میشود، معکوس کرده است و این طور ادعا می کند که دانش باید قبل از اطلاعات و دادهها حضور داشته باشند تا بتوان